چگونه با پیشنهاد های زشت در خیابان ، برخورد کنم

سلام.ببخشيد من يه سوال دارم در اين مورد.البته درمورد اين مزاحمت هايي كه تو خيابون ايجاد ميكنن براي دختر ها
چند بار براي من پيش اومده كه توي خيابون،مخصوصا وقتايي كه شلوغه كسي دنبالم راه ميفته و هي ميخواد كه باهام صحبت كنه و از اينجور حرفا.ولي اين زياد مهم نيست برام اما چيزي كه باعث شد اينجا سوال مطرح كنم اون مزاحم هايي هستن كه از آدم رابطه ي جنسي ميخوان.من نميدونم چه جوري باهاشون برخورد كنم كه دست از سرم بردارن.
چند ماه پيش يه آقايي دنبالم راه افتاده بود تو خيابون و هي حرفاي ناجور ميزد و ميگفت بيا .... كنيم.مثلا گوشيشو گرفته بود جلوي دهنش كه يني داره با اون حرف ميزنه و هي شمارشو ميداد و حرفاي خيلي بدي ميزد.من نميدونستم چه جوري باهاش برخورد كنم.هيچي نميگفتمو به راهم ادامه ميدادم(اطراف حرم بودم)تا اينكه آخر سر رفتم توي حرم(قم هستم).مرتيكه انقد بي شعور بود كه حتي تو صحن حرم.تو نزديكترين قسمت حياط به ضريح حضرت معصومه هم ول كن نبود و حرفاي زشتشو تكرار ميكرد
باور كنيد من اصلا تيپ ناجوري ندارم كه جلب توجه كنم و سوژه ي اينجور آدما بشم.حجابم كامله و آرايش هم نميكنم
تو همچين شرايطي من بايد چيكار كنم؟چه برخوردي داشته باشم؟
ببخشيد كه طولاني نوشتم

راحیل خانم تاپیکت رو متاسفانه جایی باز کردی که همه اعضا دسترسی ندارند و فقط کسانیکه حق عضویت پرداخت کرده اند، می توانند پاسخ بدهند و لذا پاسخگویان بسیار محدود شده اند.

حقیقتش من هم مدتی است به کرات با این مشکل روبرو شده ام و واقعا انگشت به دهان مانده ام که اولا چه بر سر جامعه ما آمده که به یکباره ملت (البته توهین به همه نشود) اینقدر پرده در شده اند؟!
بنده، هم از لحاظ سنی و هم تاهل در شرایطی هستم که قابل قیاس با شما نیستم. فقط مانند شما حجابم کامل است.

جالب است پیشترها من همواره بعنوان ناظر گروهی آقا برای ماموریت های کاری می رفتم و همواره احترام متقابل بین همه وجود داشت و مساله ای بعنوان مرد و زن به این شکل مطرح نمی شد.
اما حالا از جانب همان ها مورد توهین قرار می گیرم. چقدر باید حقیر شوی که کسانیکه زمانی زیر نگاه و هماهنگی تو کار می کردند، حالا همانها به چشم یک ابزار نگاهت می کنند و توقع استفاده ابزاری از تورا دارند!
چه بر سر ما آمده است؟
آیا زنانی که حرفی برای گفتن دارند و در متن جامعه با رعایت همه شئون اسلامی شرکت داشتند، باید از ترس هتک حرمت خانه نشین شوند؟
چرا دسته ای از مردم اینقدر وقیح شده اند؟ با تکیه بر کدام قدرت چشم هوس به ناموس مردم دوخته اند؟

چطور باید از خودمان بعنوان یک زن دفاع کنیم؟

blue sky عزيز سلام.ممنون كه نظرت رو نوشتي.درمورد جمله ي اولت بايد بگم كه حق با شماست.ولي من سوالمو اينجا مطرح نكرده بودم.من تو يه تاپيك ديگه اين پست رو زده بودم (اگه اشتباه نكنم تاپيك بالهاي صداقت بود) كه آقاي مدير گفتن كه بايد كلا يه تاپيك جدا بزنيد و سوال منو تو همين تاپيك و انجمني كه ميبينيد گذاشتن.كه متاسفانه از 130 نفر بازديد كننده اي كه تا الان داشته نميدونم چرا هيچكس نظري نميذاره :302:
دوستان لطفا شما هم نظراتتون رو بگيد.ممنون ميشم

.من نمی تونم بهت راهکار بدم خصوصن که حجابتم کامله.

ولی می دونم تو شهرهای مذهبی که صیغه رواج داره این قبیل مزاحمت ها هم بیشتره.اگر بری یه شهر معمولی

به خاطر ظاهرت هیچ کس جرات نمی کنه بهت تو بگه.

البته آقای فرهنگ بنظرم این اصلا راه حل نیست.

یعنی بخاطر اینکه یک دست انسانهای بی خانواده و بی ریشه که نه تنها لیاقت تشکیل خانواده و قبول مسئولیت اونرو ندارند، باید کیان خانواده های دیگر رو هم به خطر انداخت؟!
واقعا راه حل مشکل، وجود علنی مکانی برای این اعمال هست؟
اون وقت من خانم متاهل چجور آرامش داشته باشم؟
وقتی مشخصا مکانی باشه که از لحاظ شرعی و سلامتی افرادش تحت کنترل باشن، اونوقت من بشینم تو خونه بچه داری و شوهرداری و خونه داری کنم و اطمینان داشته باشم که شوهرم صبح تا شب که پیشم نیست، هیچ وسوسه ای سراغش نیومده؟
خوب آقا که خیالش راحته که خانومش سراغه این چیزا نمی ره، پس می مونه خودش و نفسش که قبحشم تو جامعه ریخته! لابد سردر و دیوارهای این مکان هم کلی حدیث نوشته شده که از ثواب صیغه و چنین رابطه هایی نوشته شده!

از طرف دیگه، چقدر پسرها و دخترهایی که می تونن پاک زندگی کنن و اولین تجربه س.ک.س شون در آغوش همسرشون باشه، اسیر دوست ناباب و امثالهم میشن و گذارشون به این اماکن میفته!
همون آدمهایی که الان دنبال ناموس مردم می افتن و چنین تقاضایی می کنن، در اونصورت و با وجود چنین اماکنی حریص تر می شن و کیس مورد نظرشون رو بیشتر تشویق می کنن که به اونجا تشریف ببرن!

درضمن آمار ازدواج و پایبندی به زندگی با سرعت زیادی کم خواهد شد. چه بسا کسیکه طعم هرگل یه بویی داره به زیر زبونش رفته باشه، دیگه به راحتی حاضر نیست تن به ازدواج و قبول مسئولیتهاش بده.
و از طرفی زنی که متوجه بشه، شوهرش شده مشتری این اماکن با چه انگیزه ای به زندگیش پایدار بمونه؟!

این روش مثل کورتن می مونه از یه طرف التهابو می خوابونه از طرف دیگه باعث پوکی استخون می شه.یا باید مزاحمت ها

رو تحمل کنید یا نگران باشید شوهراتون سر از این اماکن در نیارن.البته با ارتقای سطح اخلاق جامعه این مزاحمت ها

کم تر می شه.

فرهنگ عزيز ممنونم از اينكه نظرتو نوشتي.ميدونم ديد خيليا از جمله شما (اينجور كه از نظرتون متوجه شدم) نسبت به شهر قم خوب نيست.فكر ميكنم دليلش هم اينه كه با جايي كه من زندگي ميكنم آشنايي ندارين.من خودم قمي نيستم.
نميخوام در برابر حرفتون موضع بگيرم ولي ميخوام يه كم درمورد شهري كه توش زندگي ميكنم و بزرگ شدم بگم.البته نميدونم شما ساكن كجا هستيد ولي از حرفتون ميشه فهميد كه با محيط قم آشا نيستيد.
من از اول بچگيم تو قم بودم.بهتره بگم از وقتي يادم مياد(2 سالگي) ولي همه تابستونا و عيدارو خارج از قم و تو شهر زادگاهم ميگذروندم( انقده خوب بود و كيف داشت :) ) .ما چهار سال تو يه شهر ديگه هم كه تقريبا 800 كيلومتر با اينجا فاصله داره زندگي كرديم.(به خاطر شغل پدرم،و پارسال تابستون دوباره برگشتيم قم).ميخوام بگم زندگي تو شهراي ديگه رو هم تجربه كردم.و اين چيزي كه تو پست اولم نوشتم ربطي به قم و اينكه يه شهر مذهبيه نداره.تو همين شهر هم خيلي جاها رو ميشناسم كه هم زنا و دختراي هرزه ميتونن راحت به خواسته شون برسن هم مرداي هوس باز(متاسفانه)
قم بيشتر از اينكه يه شهر مذهبي باشه يه شهر فرهنگيه.براي تحصيل تو حوزه ي علميه ي قم از سراسر دنيا ميان اينجا.ولي متاسفانه هموطناي من با شنيدن اسم قم فقط يه شهر مذهبي مياد تو ذهنشون :97:
لازم ديدم اين توضيح رو بدم.

اما درمورد پست اولم.فكر ميكنم منظورمو درست نرسوندم.منظور من از سوالم اين بود كه چه جوري بايد جواب اين جور آدمارو بدم؟كه هم برن پي كارشون هم توي اون محيطي كه همچين چيزي برام پيش مياد شخصيت خودم زير سوال نره
تو اين موردي كه گفتم من انقدر از حرفاي ناجور اون آقا شوكه شده بودم كه نميدونستم چي بگم.و چون اولين بار هم بود كه تو همچين موقعيتي بودم واقعا ذهنم هنگ كرده بود.
البته مزاحمت هاي ديگه هم پيش اومده برام ولي اونا ديگه در حد اون آقا بيشعور نبودن.مثلا يه بار بيرون بودم و قصد داشتم از پاساژ خريدمو بكنم و بعدشم برم خونه.كه يهو متوجه شدم يه جووني دنبالم راه افتاده و هي ميخواد باهام حرف بزنه و...اول فكر كردم اشتباه ميكنم ولي بعد متوجه شدم نه، با خودمه. گفتم خب بي خيال.تا هرجا ميخواد بياد.منم راه خودمو ميرم(تا پاساژي كه ميخواستم برم 5 دقيقه اي راه بود).وقتي ديدم تو پاساژم ول كن نيست يه فكري به ذهنم رسيد.رفتم تو مغازه اي كه خريد داشتم .بعد از خريدم به آقاي فروشنده كه مرد محترمي هم هستن گفتم كه اين آقايي كه بيرونه و مثلا داره ويترينو نگاه ميكنه افتاده دنبال من، اگه ميشه شما بهش تذكر بديد.فروشنده هم گفت اتفاقا خودمم متوجه شدم كه خيلي وقته الكي داره ويترينو نگاه ميكنه.مشتريو كه رد كنم ميرم سراغش و همين كا رو هم كردن و آبروي اون آقا بين چند نفر كه تو پاساژ بود رفت و دست از سر منم برداشت.
ولي تو اون موقعيتي كه تو پست اول گفتم من ميترسم اگه بخوام برخوردي با فرد مزاحم بكنم به شخصيت خودم توهين بشه.چون مردم كه نه منو ميشناسن و نه ميدونن قضيه چيه.اصلا هم دوست ندارم هر آدم هرزه اي هرچي ميخواد بگه و من جوابي بهش ندم.
حالا با اين توضيحات طولانيييييييي از دوستان ميخوام كه راهنماييم كنن.ممنون ميشم :72:

سلام خواهر خوبم
سخنان رئیس پلیس قم رو براتون کپی می کنم

کامل بخونید

توصيه هايي به منظور پيشگيري و نحوه برخورد با مزاحمت هاي خياباني
گروه استان ها – سرهنگ " محمدي " رئيس پليس پيشگيري فرماندهي انتظامي استان قم در خصوص پيشگيري و نحوه برخورد با مزاحمت هاي خياباني به شهروندان مطالبي را ارائه نمود .

به گزارش پايگاه اطلاع رساني پليس ، سرهنگ " محمدي " رئيس پليس پيشگيري فرماندهي انتظامي استان قم در اين رابطه گفت : با حفظ وقار و متانت خود در معابر و اماكن عمومي و برخورداري از عزت نفس مزاحمين خياباني را مأيوس کنيد.


رئيس پليس پيشگيري فرماندهي انتظامي استان قم افزود : از افشاء کردن اسرار خود به دوستاني كه اعتماد كافي به آنان نداريد جداً بپرهيزيد و همچنين نحوه برخورد دوست همراه شما در خيابان مي تواند در ايجاد مزاحمت براي خود شما نيز از سوي فرصت طلبان مؤثر باشد. بنابر اين در انتخاب دوستان خود بيشتر دقت کنيد.


سرهنگ " محمدي " اضافه کرد : پوشيدن برخي از لباس ها و استفاده از برخي از آرم ها و عطرهاي تند، پيامدهاي سوئي به دنبال دارد كه مزاحمت هاي خياباني از مهمترين آنهاست.


رئيس پليس پيشگيري فرماندهي انتظامي استان قم خاطرنشان کرد : بزهكاران مزاحم منتظر دريافت پاسخ هستند. چه اين پاسخ كلمه اي محبت آميز باشد و چه كلمه اي توهين آميز. در مقابل مزاحمت هاي احتمالي فقط سكوت كنيد.


سرهنگ " محمدي " درپايان گفت : از تردد در معابر خلوت و پرخطر به تنهايي جداً بپرهيزيد و حتي الامكان در ترددهاي شهري از وسايل نقليه عمومي استفاده كنيد.

قسمتی که با رنگ قرمز مشخص کردم بنظرم فوق العاده مهم هست
پاسخ این افراد سکوت هست
اگر خواستند مزاحمت فیزیکی ایجاد کنند بلافاصله با پلیس تماس بگیرید

در پناه حق

سلام eng.aydin
خيلي ممنونم از نظرت و مطلبي كه گذاشتي برام
ولي تكليف من كه همه ي اين موردايي كه سرهنگ محمدي گفتن رو رعايت ميكنم چيه؟ تاكيد ميكنم همه ي موردايي كه گفتن.
خداييش خيلي زوره كه كسي بهت بي حرمتي و توهين كنه ولي تو هيچي جوابشو ندي و عكس العملي نشون ندي.من دادن همچين پيشنهاد و اينجور مزاحمت ها رو توهين به شخصيت خودم ميدونم.وگرنه من تكليفم با خودم مشخصه كه اهل اينجور چيزا هستم يا نه.اگه خداي نكرده هم تو شرايط بدي گير بيفتم تا حدي ميتونم از خودم دفاع كنم(چون كاراته كا ام و درحد دفاع از خودم تكنيك بلدم)
هميشه هم كه نيروي انتظامي دم دست نيست كه آدم فوري تماس بگيره و كمك بخواد، اصلا به نظر من لازم نيست كه آدم فوري پاي نيروي انتظامي رو وسط بكشه و شلوغش كنه

در مورد اینکه چطور باید با اینگونه افراد برخورد کرد توصیه ای که در پست ایدین مطرح شد بنظرم کاملا منطقیه
چون شما تنها هستین و هیچ شناختی از طرف مقابلتون ندارین ، ممکنه اون طرف یه جنایتکار باشه نه صرفا یه ادم هوس باز
پس درگیری لفظی با اون نه در شان شماست و نه در توان شما !!
پس سکوت کنین و به سرعت اون مکان رو ترک کنین
اما باید بگم مسئله ای که خانم بلواسکای مطرح کردن خیلی حساس تر و شایع تره
اینکه شما از امنیت روانی کامل در محل کار یا تحصیلتون برخوردار نیستین
جالب اینجاست که وقتی مردی چه به عنوان همکلاسی و چه به عنوان همکار حرف یا عمل ناشایست و خارج از عرفی رو در مورد خانم عنوان میکنه ، اگه بقیه متوجه موضوع بشن ناخوداگاه خانم رو هم مقصر میدونن و چه بسا اون رو سرزنش میکنن
اینجا شما امکان فرار هم ندارین نمیتونین به خاطر یه ادم تربیت نشده از دانشگاه انصراف بدین
نمیتونین از شغلی که به خاطرش زحمت کشیدین استعفا بدین
پس باید دائما رنج بکشین ، نمیدونم چند سالتونه ولی باید منتظر اینجور برنامه از جانب ادمایی که خیلی متشخص به نظر میرسن هم باشین :160:
و اقایون دقیقا میدونن که توانایی این رو دارن که با چند تا جمله شما رو از میدون به در کنن ، رقابت های کاری اصلا شوخی بردار نیست
احساس یه خانم در اینجور مواقع ترکیبی از ترس و شرم و خشم و ضعیف بودنه
اولین چیزی که مورد هدف قرار میگیره اعتماد به نفس شماست ، قطعا باید تقویتش کرد

نگاهمون رو عوض کنیم و اعتماد به نفسمون رو بالا ببریم و تنها به انجام درست تکلیفمون فکر کنیم نه حرف بقیه :72: