مخالفت خانواده دختر حتی برای دیدن من!

سلام،
زمان برای من کم است و احتمال ندیدن جوابتون زیاد، خواهشن در اسرع وقت کمکم کنید
با دختری یکسال رابطه داشتم و همون اوایل واسه خواستگاری اقدام کردم و واسه اینکه بفهمم دختره منو دوست داره یا نه و هم اینکه اگه دوست داره ازدواج کنیم گفتم بره و فقط به پدرش بگه که منو دوست داره و تأکید کردم که به مادرش نگه، دختره اینکار رو انجام داد و قرار شد بریم خواستگاری که یه دفعه مادر و پدرش شدیدا مخالفت کردند و به دخترشون گفتن که باید صبر کنی درسش تمام بشه لااقل.
من 22 سال دارم و الان فارغ التحصیل رشته ی مترجمی زبان انگلیسی هستم
داستانی که تعریف کردم بر میگرده به پارسال محرم
از اون موقع با وجود اینکه پدر مادر دختره گفتند اگه بفهمیم شما دو تا دوباره با هم ارتباط دارین دیگه همه چی تمامه و دیگه نمیگذارند دخترشون بره دانشگاه ما با هم ارتباطمون رو ادامه دادیم و بیشتر و بیشتر عاشق هم شدیم تا اینکه من کارم رو تو شرکتی که 10 ماه اونجا کار میکردم کنار گذاشتم و چسبیدم به درس و تمومش کردم تا الان و الان دوباره اقدام کردم واسه خواستگاریش اما
پدر مادرش مخالفت کردند و گفتند سنش کمه، اختلاف سنی شما کمه( من 2 سال دقیقا از دختره بزرگتر هستم و حتی تاریخ تولدمون یک روزه) اما مهمترین بهانه و دلیل اصلی مخالفتشون این بود که من از دستگرد قداده بودم( یک روستای در حال توسعه که نصفش متعلق به اصفهانه و نصفش متعلق به خمینی شهر)
با این بهانه های غیر منطقی دختره جبهه گرفت و گفت من عاشقشم و یا حمید یا هیچکس و پدر مادرشم دختره رو گرفتند به باد کتک
پدر مادره دختره حتی حاضر نیستند من رو ببینند، خودم با پدرش تماس گرفتم اما تلفن رو با بی احترامی روم قطع کرد و تهدیدم کرد،
دختره به باباش نامه نوشت که بی من میمیره و باباش آروم تر شد و به دختره گفته اگه دوباره بزنگه شاید برم ببینمش اما باید پدرش بزنگه و با پدرش بیاد
پدر مادر من هم زیاد راضی نیستند به این وصلت و میگند دخترای اونجا خوب نیستند و ما راضی نیستیم اما هر کار خودت میخوای بکن
میخوام امروز به بابا بگم بهش بزنگه!
کاره درستیه؟ چیا باید پدرم بگه؟
نکنه بابا مامانش بفهمند که ما رابطه داریم؟
اگه به پدرم بی احترامی کنند چی؟اونوقت دیگه بابا منم پشتم نیست
چیکار کنم؟ دارم دیوونه میشم دیگه طاقت دوریش رو ندارم

مسلمن بهترین کار اینه که ار طریق خانواده اقدام کنی.

سلام.افرادی که این جا هستن از سراسر ایران و یا حتی دنیا عضو همدردی هستن.بعضی موارد اختلاف فرهنگهای نقاط مختلف هست که شاید همه در موردش خیلی اطلاعات نداشته باشند ویا درکش مشکل باشه شما خودتون قطعا بهتر فرهنگ اونجارو می شناسی تا دیگران... مثلا علت مخالفتشونو که گفتید
من از دستگرد قداده بودم( یک روستای در حال توسعه که نصفش متعلق به اصفهانه و نصفش متعلق به خمینی شهر)
من اصلا متوجه نمیشم که عیب این قضیه چی هست و مشکل چی هست!!!!!!!
ولی چیزی که در کشور ما قطعی وجود داره اینه که بهتره اقدام از طریق خانواده اتون باشه.

پدرم تماس گرفت با پدرش، گفتند ما اصلا دختر شوهر نمیدیم و اگه هم بخوایم بدیم پسره شما سنش کمه و سربازی نرفته در صورتی که من خونه 2 طبقه دارم، ماشین دارم، 5تومن سرمایه، خواننده هم هستم و 4تا آهنگهام تو اکثره سایت ها پخشه، 10 ماه سابقه کار دارم و همه اینا رو فقط با 22 سال سن دارم
وضع مالی خانوادم هم خیلی خوبی و از اونا خیلی سرتریم
از نظر ظاهرم تقریبا اکثر دخترای مناسب ازدواج محلمون میمیرن واسم، 3تا عاشق دارم که یکیشون 3بار خودکشی کرده و 6 ساله نه لب به کوچکترین دودی زدم و نه هیچگونه خلافی جز بعضی وقتی دختر بازی نداشتم که اونم 2 ساله کاملا کنار گذاشتم
تو ورزش هم نجات غریقی شنا دارم، تو ژیناستیک باشگاه برترینم یعنی از وارو گرفته تا عرب نیم وارو وارو دیواری و همه اینا رو میزنم
واقعا نمیدونم مشکلم چیه، کم آووردم، حتی نتونستم اینا رو به پدرش بگم
بابام به زور راضیشون کرد بریم پیش پدرش اما گفتند در هر صورت جواب ما منفیه و پدرم گفت من خودم و کوچیک نمیکنم و هزار تا دختر واست میمیرن و چرا این!! بابام میگه خودت انتخاب کردی و من نمیشناسمش پس راضی نیستم، مامانم هم کلا مخالفه
بن بست
البته سپردم به خدا و مطمئنم به خودم که هیچ چیز جلودارم نیست، و هر چی بخوام بدست میارم، فقط میخوام بهترین راه رو انتخاب کنم و سریع ترینش رو واسه همین مشورت میخوام، تونستید کمکم کنید و پیشنهاداتون رو بدید

دلیل نمی شه چون پولدارید یا سه تا عاشق داری یا نیم وارو می زنی،به خاستگاری هر کی رفتی اوکی بده.

قدرت نه شنیدن رو تو خودت تقویت کن.

نقل قول:

---

مطمئنم به خودم که هیچ چیز جلودارم نیست، و هر چی بخوام بدست میارم

---

این خوبه هم خطرناک.خوب از این نظر که برای خواستت تلاش می کنی.خطرناک ممکنه اگر نا امید شدی

بلایی سر دختر بیاری.

آقای فرهنگ ضمن تشکر از اشتراک شما، من به اینجا اومدم راهنمایی بشم نه اینکه ببینم شما نظرتون راجب من وعشقم چیه، در نهاییت احترام باید بگم که خیلی .........هستید که به عشقم توهین کردید، من چطور میتونم بلایی سر عشقم بیارم واقعا نهایت پستیه اگه این فکر رو بکنم، خدای من چطور این حرف رو میزنید؟
من اگه یکم از خصوصیات خودم گفتم دلیلش غرور نبود و فقط عصبی بودم و به بن بست خورده بودم خواستم ببینم دیگران هم مثل من فکر میکنند که بهتره برم مستقیما پیش پدر یا مادرش و اینا رو بگم یا نه
واقعا از ایجاد این موضوع پشیمونم و از مدیریت خواهش دارم که این مطلب رو حذف کنه
مشکله خودمه خودم درستش میکنم
اشتباه من اینه خواستم از مردم عادی مشورت بگیرم، به کمک هیچ کس نیاز ندارم چون سپردم به خدا، فقط مشورت خواستم که الان به لطف آقای فرهنگ متوجه شدم باید با متخصص مشورت کنم،
ممنون از سارا جان
میرم مشاور

سلام hamid-esf
به تالار همدردی خوش آمدید.
کمی باید صبور باشید.
عشق 7 خوان داره
اگر تحملتون کم باشه و بخواهید سعه صدر نداشته باشید نمی توانید تا آخرش بروید تازه نرسیده به در خوان اول هستید.:305:

روحیه عاشق نباید خشن باشه...
باید غیر از معشوق دنیا را هم قشنگ ببینه.
حرفهای دیگران را هم به فال نیک ببینه.
اگر چه ممکن است فرهنگ رک و صریح صحبت کرده باشد اما به هیچ وجه خدایی نکرده قصد اهانت به شما یا عشقتان را نداشته است.
او توصیه به صبوری و قوی بودن کرده است.


یه روز یه نفری می رود خواستگاری دختر پادشاه، وقتی بر می گردد از او می پرسند مسئله ازدواج شما ok شد. می گوید 50 در صد پیشرفت داشتیم.
میگویند 50 درصد پیشرفت کدام است؟
می گوید 50 درصد که نظر من بود موافق بودم، مانده فقط 50 درصد نظر شاه:163:

این شاید یک حکایت باشد، اما اشاره به این دارد که همیشه در خواستگاری دو نفر و دو خانواده وجود دارند و هر کدامیک از آنها هم معیارها و علائق و سلیقه ها و نظراتی دارند. و این حق طرف مقابل هم هست که خودش نظرش را بگوید و محکوم به پذیرش نظر دیگری نیست.
بسیار پیش می آید که یکی از طرفین به ازدواج راضی باشد، اما طرف دیگر طبق معیارهای خودشان راضی نباشند.

فرض کنید این خانواده دختر معیارهای ذیل را داشته باشند.
داماد ما نباید اهل موسیقی و خوانندگی باشد.
داماد ما نباید سرشناس باشد
داماد ما نباید در مسائل مالی از ما سر باشد
داماد ما نباید دختران دیگری دنبالش باشد.
داماد ما نباید سابقه دختر بازی داشته باشد.
داماد ما نباید ورزشکار باشد.
داماد ما نباید حساس باشد و زود عصبانی بشه


پس می بینی همه امیتازاتی که شما جزء معیارهای مثبت می بینید ممکن است برای خانواده ای جزء معیارهای منفی باشد.
وقتی هم چنین باشد، بر فرض اینکه پیوندی برقرار شود، چون تفاهم دوخانواده روی معیارها نیست، چنین پیوندی شکننده خواهد بود.

دوست عزیز اگر به نظر من کمی صبور باشی و عشقت را به صورت منطقی به دختر بروز دهی و نشان دهی که دختر را دوست داری ولی برای نظرات پدرش هم ارزش قائلی آن وقت مطمئن باش اوضاع بهتر می شود. چون آنها خوشبتی دخترشان را می خواهند و بایستی شما را هم دوست داشته باشند. اگر با مخالفت خانواده ازدواج کنید از پس مشکلات بعدی بر نمی آئید. با پدرش صحبت کن بسیار محترمانه بگو برای احترام به او حاضر هستی صبر کنی. خوشبختانه سن هر دوی شما هم کم است و هنوز خیلی وقت دارید. تو به عنوان کسی که قرار است مرد خانواده باشد باید بتوانی مشکلات این چنینی را حل کنی تازه این زمان عمق عشقت را نیز بر تو نمایان می کند. موفق باشی

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

دوست عزیز اگر به نظر من کمی صبور باشی و عشقت را به صورت منطقی به دختر بروز دهی و نشان دهی که دختر را دوست داری ولی برای نظرات پدرش هم ارزش قائلی آن وقت مطمئن باش اوضاع بهتر می شود. چون آنها خوشبتی دخترشان را می خواهند و بایستی شما را هم دوست داشته باشند. اگر با مخالفت خانواده ازدواج کنید از پس مشکلات بعدی بر نمی آئید. با پدرش صحبت کن بسیار محترمانه بگو برای احترام به او حاضر هستی صبر کنی. خوشبختانه سن هر دوی شما هم کم است و هنوز خیلی وقت دارید. تو به عنوان کسی که قرار است مرد خانواده باشد باید بتوانی مشکلات این چنینی را حل کنی تازه این زمان عمق عشقت را نیز بر تو نمایان می کند. موفق باشی

سلام بچه ها.من عضو جدید شما هستم.به کمکتون احتیاج دارم.
من 3ساله عاشقه دختری هستم.دختره هم عاشقم هست.الان بعد 3سال می خواهیم ازدواج کنیم.ولی بابای دختره می گه دختر به من نمیدن.آخه می دونید.چند وقت پیش خواستگاره پوللللللللدار داشته.دختره گفته نهههههه.بعد باباهه گفته دختر به من نمیده.یه جورایی لج کرده.بعد گفته باید خونه داشنه باشی.حالا من که پول واسه خونه ندارم.چه کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

t3_2222 سلام

خوش امدید به همدردی

برای عنوان مشکل خودتون باید تاپیک جداگانه ای باز کنید و مشکلتونو اونجا مطرح کنید