روابط قبل از ازدواج بدون آگاهی خانواده هرگز.دختران جوان حتما بخوانن

با سلام به همه دوستان.من تازه عضو این تالار شدم.بد ندیدم تجربه ای رو که یه ماهه پیش داشتم براتون تعریف کنم.

من دختری هستم 26 ساله و همیشه به حدود روابط بین دختر و پسر حساس بودم و تا به این سن هیچوقت حاضر نشدم با پسری دوست بشم.چون هیچ اعتقادی به اینگونه روابط نداشتم.تا اینکه حدودا دوماه پیش به خاطر اینکه از کار قبلیم استعفا داده بودم و دنبال کار میگشتم واسه مصاحبه به یک شرکت دولتی رفتم.فرم پر کردم.یه فرم چندین صفحه ای که تمام اطلاعات ریز و درشت حتی از قبیل رنگ چشم و قد و.... رو میخواست.بعدش هم که مصاحبه کردن و گفتن بهم خبر میدن.

چند روز بعد یه شماره ای بهم اس ام اس داد و مودبانه بهم گفت که من شما رو تو شرکت دیدم و میخواستم باهاتون بیشتر آشنا بشم.ازش پرسیدم که چیه؟با یه نگاه عاشق شدی؟گفت نه.من فقط از ظاهرتون خوشم اومده.من هنوز هیچی از شما نمیدونم .برای همین میخوام بیشتر باهاتون آشنا بشم تا چیزای دیگه هم دستم بیاد.گفت که 32 سالشه.به نظرم آدم بدی نیومد و حرفاش منطقی بود.با خودم گفتم یه مدت باهاش ارتباط داشته باشم.ببینم چطور ادمیه.شاید آدم به درد بخوری باشه


خلاصه بعد از یه مدت که با اس ام اس یه سری اطلاعات ازش گرفتم قرار گذاشتیم که همدیگرو ببینیم.از همون جلسه اول خیلی راحت و خودمونی بود.انگار که چند ساله منو میشناسه.
از جلسات بعد یه خرده بهم گیر داد که چرا اینقدر مغروری و هیچ احساسی نداری.گفتم بین دو نفر که هیچ چیزی نیست لزومی نمیبینم که احساسی ردوبدل بشه.
یکبار دستش به دستم خورد.البته تو ماشین که باهاش برخورد کردم و گفتم دفعه اخرت باشه.به عناوین مختلف هم سعی میکرد در مورد روابط جنسی صحبت کنه.البته نه اینکه از من بخواد.ولی غیر مستقیم حرفایی میزد که واقعا ازارم میداد.واسه همین بهش گفتم من دیگه نمیتون به این وضع ادامه بدم.
اون هم یه مدت پیداش نشد.بعد از چند روز بهم اس ام اس داد که باهام ازدواج کنی؟ به خدا من فقط میخواستم امتحانت کنم و ببینم واقعا چطور آدمی هستی.ولی من بهش گفتم نه.ازت خوشم نمیاد و واسه همیشه تمومش کردم.ولی خب تا آخرین لحظه یه خرده تحت تاثیر قرار گرفته بودم و فکر کردم شاید واقعا راست گفته باشه.ولی به هر حال اگه راست هم گفته بود برای من قابل هضم نبود.

تا اینکه چند روز بعد گوشیم زنگ زد .گوشی رو که برداشتم،دیدم یه خانمه که با صدای بغض الود ازم خواهش کرد که به حرفاش گوش بدم.بهم گفت که اس ام اس منو تو گوشی شوهرش دیده.یه لحظه دنیا دور سرم چرخید.همون جا خداروشکر کردم که گول حرفای اون آشغالو نخوردم.خانمش میگفت شوهرش هر چند وقت اینکارو باهاش میکنه و میره سراغ یه دختر

اینقدر عصبانی بودم که چند روز بعد رفتم اون شرکتی که واسه مصاحبه رفته بودم.به مدیر اداریشون گفتم به چه حقی مشخصات منو در اختیار این اقا گذاشته بود.از تعجب شاخ درآورده بود.کلی ازم معذرت خواهی کرد.

بازم خداروشکر.......

راستی اینو یادم رفت بگم.چند روز بعد همسر اون آقا بهم زنگ زد.خیلی خوشحال بود.بهم گفت ما دوباره باهم آشتی کردیم و شوهرم قول داده دیگه از اینکارا نکنه.براش آرزوی موفقیت کردم.ولی واقعا حرص خوردم که خانمها چرا اینقدر ساده هستن؟چرا؟

می دونی الی جان خانمها وقتی سادگی می کنند که تحت تاثیر احساس یا فشار، نشناخته و ندونسته به خواستگاری یه آقا جواب مثبت می دند.
ولی وقتی چشمشون رو به خیانت شوهر می بندند و دل خوش می کنن به قولهای واهیش، سادگی نمی کنند، مدارا می کنن، سازش می کنن، تجاهل می کنن.
در واقع چاره ای ندارند! بین بد و بدتر انتخاب می کنند! چون هنوزم که هنوزه خیلی زنها بعد از طلاق، پناهگاهی ندارند!

کاش تمام دخترها قبل از ازدواج و موقع انتخاب چشمشون رو باز کنند و همه چیز رو با چشم عقل بررسی کنند تا بعد از اون مجبور نشن نقش یک ساده و نادون رو بازی کنند. بخدا سخت ترین نقش دنیا، این نقشه!

ولی باید بگم بعد از این قضیه به شدت به اقایون بی اعتماد شدم.چون اون آقا اینقدر قشنگ واسم نقش بازی کرد که من هنوز هم موندم یه مرد متاهل چطور میتونه اینقدر راحت خودشو به عنوان یه مرد مجرد جا بزنه.

راستش تا چند وقت پیش حس میکردم شاید اشتباه کردم که تا حالا با پسری دوست نبودم.ولی الان واقعا از عملکردم احساس رضایت میکنم.خداروشکر که مشکلی برام پیش نیومد.فکر میکنم خدا خیلی دوستم داشته

eli خانوم خوشحالم که شما اینقدر پاک و نجیب هستید و خدا رو شکر که فریب اون مرد (نامرد!) رو نخوردید. اگر شخص دیگه ای جای شما بود شاید هم خودش و هم زن اون مرد رو بدبخت می کرد.
دلم برای زن بیچاره اش می سوزه که باید این قدر رنج بکشه...

مرسی نازنین جون.

واسه همین هم رفتم شرکت و بهشون گفتم مواظب باشن .به خدا همش فکر میکنم اگه بازم اون مرد بره سراغ یه دختر دیگه که اطمینان دارم اینکارو میکنه ، و اگه دختر ساده ای باشه که متاسفانه 90 درصد ما خانمها زود گول میخوریم،چه اتفاقی میفته؟ خداکنه همه دخترا با منطق در مقابل جنس مخالف برخورد کنن نه از روی احساس. ولی متاسفانه اکثر اوقات اینطور نیست.

راستی خانمش میگفت هم برادر این آقا و هم برادرزادش این مرض رو دارن و هر دو در آستانه جدایی هستن.مثل اینکه ارثیه.به نظر من که اون آقا هیچوقت درست نمیشه و بعد از مدتی حتما میره سراغ یکی دیگه

سلام به همه دوستان مخصوصا دوست خوبمان الی نازنین
از تایپیک شما چند نکته برداشت کردم :303:
1 - حس کنجکاوی شما سبب شد که رابطه تلفنی داشته باشی و این اشتباهه
2-بعداز مدتی یک ذره بهش اطمینان کردی شاید تو قلبت باورش کردی - اشتباه دوم
3- تصمیم گرفتی بدون اینکه کسی بفهمه ؛ ببینی اونی که یک کم دوستش داری قیافش چه شکلیه - ؟؟؟؟؟
4 - از برقراری ارتباط ترسی نداشتی شاید علتش این بود که خودت را قوی میدیدی و میبینی - مراقبت هم یک کم خوبه
5 از اینکه دستش به دستت خورد ناراحت شدی ولی در کنارش به راحتی اون هم توی ماشین نشستی فکر میکنم ابایی نداشتی ؛ و علت ناراحتیت : چون حس کردی ممکنه دوست داشتنش بخاطر این مسایله ( جنسی ) ناراحت شدی و این طبیعیه چون همه زنها دوست دارند شریک عشقیشون اون را به خاطر خودشون ( وجودشون ) دوست داشته باشند
6 - یک حادثه شما را متوجه به دام افتادنت کرد ؛( زنگ زدن خانمش ) و اگر اون پیامهای شما را نمیدید ؟ ........
معلومه توکلت خوبه شایدم دعاهای پر خیر و برکت پدر و مادرت بدرقه راهتند که در اولین اشتباه نجات پیدا کردی
دوست خوبم ارزش خودت را بدون تو یک زنی ؛ زنی که از دامن او بایستی مرد به معراج بره ؛ زنی که قراره بهشت را زیر پایش پهن کنند و .... از این حرفها خودت زیباترینهاش را بلدی .
از همون پیام اولیه بایستی متوجه بشی که اون تو را برای چه چیزی میخواد : مگه پیام نداد توی شرکت تو را دیده و پسندیده ، آیا برایت سوال ایجاد نشد که آیا او تو را پسندیده یا حاشیه های تو را , چشم و ابروی تو را , مانتو و زیور آلات تو را . :163:
تو پیامها و گفتگوهاش مسیر را به بحثهای جنسی نمیبرد ؟ چرا متوجه نشدی اون اندام تو را پسندیده نه خودت را ؛ بالفرض که زن هم نداشت , آیا این مرد به درد عاشقی میخورد :302:
خوب عزیزم ببخشید نمیخواستم نصیحت کنم نمیدونم چرا بحث اینجوری شد و اما چون فرمودی نسبت به مردها بدبین شدم خواستم بگم بدبینی تا حدیش هم خوبه اما سعی کن واقع بین باشی :104:
خدا حافظ

پویا همت گرامی

به تالار همدردی خوش آمدی

در همدردی تاپیکهای مشاوره ای که مدت 1 هفته از آخرین پست آن گذشته باشد به روز نمی شود مگر آنکه استارتر تاپیک خود آنرا به روز کند . لطفاً وقتی قصد ارسال پست دارید به تاریخ آخرین پست توجه نموده اگر یک هفته از آن گذشته از ارسال پست خودداری کنید .


با تشکر


.