چه جوری خواستگاری رو مطرح کنم؟؟؟؟؟

سلام دوستان عزیز:72:

خوشحال میشم راهنماییم کنین

پسری هستم 36 ساله.(جا نخوریدااا به قیافم نمیخوره البته اون جوری که بقیه میگن)

مجرد هستم و تا به حال ازدواج نکردم.

بعد از 30 سالگی شرایط ازدواج برام جور شد(پسر مستقلی هستم)

اتفاقا در همون دوران دختری رو دیدم که خیلی ازش خوشم اومدبه طوری که حتی اولین باری که اونو دیدم نتونستم شب بخوابم.(چون محل کارشو میدونستم به خواهرزادم گفتم که بره شمارشو بگیره)

به هر زحمتی بود باهاش ارتباط برقرار کردم میگم به زحمت چون من به صورت اتفاقی دیدمش و اون به هیچ عنوان حاضر به ارتباط بر قرار کردن با من نبود.

از من اصرارو از اون هم انکار و چون اون کاملا به من بی محلی میکرد و من خیلی از این موضوع دلخور بودم و یه طورایی خسته شده بودم ارتباطم رو یک ماه قطع کردم تا شاید بهتر بشه.

اما بعد از یک ماه که تماس گرفتم اون دختر خانم ازدواج کرده بود.

اشتباهی که من کردم این بود که نرفتم خواستگاریش.

حالا بعد از 6 سال که همیشه به فکرش بودم از جانب خواهرزادم متوجه شدم که ایشون 5 ماهه طلاق گرفته.

قبل ازاین طلاق هم یک بار دیگه تو نامزدی به مشکل برخورده بوده.

من هنوزم بهش علاقه دارم و طلاقش واسم مهم نیست مهم اینه که معیارهای منو داشته باشه (ظاهرا داره اما من هنوز کامل نمیشناسمش و باید بیشتر بررسیش کنم)

حالا سوال من اینه که:

من چه طور می تونم پیشنهاد خواستگاری رو مطرح کنم؟؟؟
(در ضمن خواهرزادم با ایشون ارتباط دارن)

آیا الان زمانش هست واسه مطرح کردن خواستگاری؟؟؟(بعد 4 ماه)

اینو هم اضافه کنم که من هر سال فقط موقع تولداش یه تماسی میگرفتم و تبریک میگفتم و از علاقه من به خودش خبر داره)
راستی من تو این 6 سال خواستگاری زیاد رفتم اما یا من پسند نکردم یا طرف مقابل.از جانب من بیشتر بوده و فکر میکنم همش مقایسه میکردم.

خوشحال میشم نظراتتتون رو بدونم
پیشاپیش از همتون ممنونم.

ترديد نكن برو خواستگاري.
بقيه شو بذار به عهده قسمت :227:

راستش من فکر می کنم 4 ماه کمه. چون ایشون به زمان بیشتری نیاز دارند تا به شرایط نرمال برای تصمیم گیری برسند. اما اگر می ترسید باز تعلل شما باعث بشه ایشون به کس دیگه ای جواب بدن بهتره صحبتهای اولیه ای داشته باشید.

اما قبل از اون بهتره روی معیارهاتون بهتر فکر کنید ایا شما وسواس فکری ندارید که تا 30 سالگی کسیو پسند نکردید و در این 6 سال هم همینطور و فقط بهانتون این خانم بوده؟

در مورد اون خانم هم بهتر نیست دلیل طلاق و به هم خوردن نامزدیشون رو اول بدونید؟

سلام آقای بزرگمهر
به همدردی خوش اومدید :72:

نمی دونم چقدر درست متوجه شدم ولی ظاهرا شما هیچگونه ارتباطی با این خانم نداشته اید و صرفا ظاهر ایشان را پسندیده اید.
و از اونجاییکه ایشون از شما فاصله گرفته اند، شما به ایشان بیشتر جذب شده اید.
و احتمالا باعث شده که از ایشون تصوراتی در ذهنتان ساخته باشید که چه بسا در واقعیت وجود نداشته باشند.

پس تصمیم به ازدواج بر اساس تصورات ذهنی اصلا کار درستی نیست و شما باید بدون درگیر کردن احساساتتان سعی در شناخت کامل ایشان بکنید.
مطمئن باشید اگر در این راه شناخت اهمال کنید و بعد از ازدواج متوجه شوید که ایشان آن چیزی نبوده اند که شما تصور می کردید، بسیار بیشتر دچار دلزدگی می شوید. پس این قضیه ا جدی بگیرید.

در وهله اول احساستان را کنترل کنید و چشم عقل و منطقتان را چندین برابر باز کنید و همانند سایر موارد که به خواستگاری می رفتید، اقدام کنید. ذهنیات خود را کنار بگذارید و با سوال و جواب سعی در شناختش بکنید و ببنید آیا معیارهای شما را دارد یا نه.

خواستگاری را هم شاید بهتر باشد از طریق خانواده مطرح کنید.

شما فرد صادق ومهربونی هستید و انشاالاه خوشبخت میشید ولی یه اشتباه کردید واون اینکه به زن مردم اس دادید از کجا معلوم شاید پیام شما باعث طلاق ونابودی رندگی یه مرد دیگه شده باشه که جالب نبود
الان برا خواستگاری وقت خوبی ولی تو تحقیقات وسواس به خرج بدید چون شاید اخلاق خانوادگی این خانم با روابط اجتماعی و ظواهرش متفاوت باشه و اخلاق تو خونه اش بد باشه که دوتا رابطه ناموفق داشته