یک ازدواج ناخواسته و 6 سال عواقب تلخ
سلام خدمت همه دوستان
دختری 26 ساله هستم که 6 سال پیش یک ازدواج ناخواسته را در اوج بی تجربگی تجربه کردم
بزارین از اول بگم من تو یه خونواده متعصب و خشک که همیشه از کمبود محبت رنج می بردم و یک ترس ناخودآگاه از پدرم داشتم زندگی کردم در 19 سالگی به خاطر خامی و بچگی با یه پسر در چت آشنا شدم و فقط به خاطر اینکه کسی باشه تا باهاش حرف بزنم رابطه تلفنی برقرار کردم که یه شب پدرم فهمید و خودتون حدس بزنید چی شد. اون شب بابام قسم خورد منو به کسی که اولین خواستگار باشه شوهر می ده و همینطور هم شد ولی از شانس بابام دقیقا همون کسی بود که همیشه دلش می خواست دامادش باشه یه پسر به شدت مذهبی و متعصب ولی بابام به من اینو نگفت و من و حسام ازدواج کردیم ولی تا الان که 6 سال می گذره هنوز نمی تونم دوستش داشته باشم اوایل اون خوب بود ولی به خاطر کم توجهی و پرخاشگریهای من اونم همینطوری شده زندگی برام تلخ شده اعصابم به هم ریخته هیچ چیزیشو دوست ندارم هر روز هم بدتر می شه. دلم می خواد بچه دار شم ولی واقعا می ترسم. از طلاق و عواقب اون برای یه زن مطلقه و برگشتن به خونه بابام که می دونم بدتر از قبل خواهد بود هم به شدت وحشت دارم احساس می کنم همه چیزمو باختم لطفا کمکم کنید بگید چیکار کنم
RE: یک ازدواج ناخواسته و 6 سال عواقب تلخ
سلام jesica عزیز،
به تالار خوش اومدی:72::72:
بابت اتفاقایی که در دوران مجردی برات افتاده متاسفم.
من کارشناس نیستم و تجربه ی زیادی هم ندارم.
اما گفتی که:
نقل قول:
اوایل اون خوب بود ولی به خاطر کم توجهی و پرخاشگریهای من اونم همینطوری شده زندگی برام تلخ شده
فکر میکنم پاسخ شما توی همین یک خطه که خودت گفتی. شما باید خودت رو عوض کنی تا شخصیت و رفتار همسرت هم بشه مثل روزای اول.
اینجا مقالات زیادی هست برای اینکه بتونی خودت رو تغییر بدی.
فقط به ما اعلام کن که تصمیم داری عوض بشی، همه ی دوستان و کارشناسا کمکت میکنن.
تاپیک های زیادی هم هست که میتونی تجربیات دوستانی که خودشون رو تغییر دادن و زندگیشون رو نجات دادن بخونی.
باور کن خودت میتونی همین زندگی تلخ رو برای خودت و همسرت شیرین کنی:72:
امیدوارم دوستان با تجربه و کارشناسای عزیز به زودی به تاپیک شما سربزنن و راهنماییت کنن.:72::72:
RE: یک ازدواج ناخواسته و 6 سال عواقب تلخ
عزیزم اول اینو بدون که اون نوع عشق و علاقه اولیه ای که ادمها به خاطرش با هم ازدواج می کنن بعد از چند سال زندگی از بین میره و یک نوع دیگری از عشق جای اونو می گیره. شاید این عشق جدید پایدارتر و زیباتر باشه.
پس نگران اینکه از اول با زور با این مرد ازدواج کردی نباش. چون اگر روش درست زندگی کردن رو یاد بگیری با همین مرد زندگیت پر از عشق می شه ضمن اینکه می تونی رفتار های همسرت رو که نمی پسندی (تعصب و ...) تغییر بدی و یا حد اقل تعدیلش کنی.
پس بیا و برامون بگو مشکلاتت رو تا بتونیم کمکت کنیم تا اروم اروم زندگیتو به سمت اونچیزی که دوست داری پیش ببری.
RE: یک ازدواج ناخواسته و 6 سال عواقب تلخ
سلام دوست عزیز
شما دلایل زیادی داری برای اینکه اول خودت تغییر کنی و به موازات این تغییر همسرت و زندگیتم تغیییر کنه و زیبا تر بشه. و مهمترین این دلایل همینه که نم یخوای یک زن مطلقه بشی و برگردی خونه پدریت. پس اگه م یخوای زندگیت و بسازی بگو تا به لطف خدا و کمک دوستان بهترین زندگی و داشته باشی.
ما منتظظرتیم عزیزم.
موفق باشی
RE: یک ازدواج ناخواسته و 6 سال عواقب تلخ
واقعا از همتون ممنونم قبول کنید سخته تغییر کردن اونم برای کسی مثل من که تا یه مشکلی پیش میاد دائم فکرم میره به اینکه من هیچ وقت نمی خواستمش و به خاطر یه بدشانسی 6 سال از بهترین سالهای عمرم به فنا و اعصاب خوردی گذشت به هر حال سعی می کنم راست میگید نشستن و غصه خوردن بدتر اعصابمو به هم میریزه
RE: یک ازدواج ناخواسته و 6 سال عواقب تلخ
عزیزم مهمترین چیزی که به ذهنم میرسه اینه که عشق پیدا کردنی نیست
عشق رو باید خودمون به وجود بیاریم
و زندگی بدست آوردن دوست داشتنی ها نیست
بلکه دوست داشتن داشتنی های ماست:72::72::72: