سلام امیدوارم حالتان خوب باشه!!!!!:43:دیشب یه مشکل اساسی باپدرم برام پیش اوم!!!!من 1خواهردارم ویه برادر خواهر بزرگم دانشجوی ارشد وتابستان ها فقط اینجاست وبرادارم هم دانشجوولی به خاطراینکه شهرمحل تحصیل نزدیک خونمون است همیشه اینجاست و رابطه خیلی نزدیکی باهم داریم !!!!:310:
مشکل من باپدرم اینه که مایه خونه 3طبقه توی شمال شرقی کشورداریم که که دوطبقه اش را اجاره دادیم وطبقه سوم راباتمام امکانات و وسایل درجه یک،خانه راخالی گذاشتیم که برای تفریح عیدها وتابستان هابریم اونجا!!!مشکل ماازآنجاشروع میشه که خانواده عموم بادخترشون که ازدواج کرده وخارج زندگی میکنه قراره هفته دیگه برن اونجا!!! وپدرم چون امروزبامامانم قراره برن حج دیشب پدرم برای خداحافظی که زنگ میزنه اونجا وعموم بهش میگه که ماهم قراره بریم وپدرم بهش تعارف میکن که برن خونمون وبیان کلیدهارا ازمن بگیرن!!!:302:
وعموم بااینکه آدم پولداری قبول میکنه......:163:مخالفت من وبرادرم سراینه که اونه به همراه بچه های فضولی که دارن قراره برن توی اون خونه 2خوابه بمونن وجمعیت اونها8(به همراه نوه هاشون)نفره برن اونجا........البته موضوعی که ناراحتم کرده اینه که اونه به همرا 2تاپسرجونشون میخوان برن روی تخت من وسایلم بخوابن و زن عموی من ازمن وخواهرم بدش میاد چون میترسه ماپسرهاش رو بدزدیم وهروقت خونمون مهمونی پسرهای بزرگش رو نمیاره وخیلی خودش رو ازمادرم بیشترمیدون بااینکه اون سیکل داره ومادرم کارشناسی ارشد:311:
خیلی خودش ومیگره ومادرم همیشه میگه که به خاطرپدرم باهشون قطع رابطه نمیکنه......:104:
حالا من ازتون کمک میخوام که یه جوری خانواده عموم رو اذیت کنم ولی چه جوری رونمیدونم میخوام این مسافرت یه هفته ایشون روتوی خونمون به کامشون تلخ کنم .............
کمکم کنیدکه بیشترازهمیشه به کمکتون احتیاج دارم دیشب باپدرم بحٍم شدتا5صبح گریه میکردم