یه وقتایی بدجوری می ترسم و دلم میگیره
اتاق قبلی که بودم، هر 3 تا از هم اتاقی هام دوست دختر داشتند. یکیشون 4-5 تا عوض کرده بود و دیگری هم 10 تایی عوض کرده بود و سومی هم هنوز اول راهش بود.:163: دیروز اتاقم را عوض کردم و با دوستم و یه پسر دیگه هم اتاق شدیم. دوستم اهل دختربازی نیست. اون پسره هم به نظر می آمد که اهلش نباشه، اما هنوز تو اتاق نیومدیم، تلفن ها و قرار مدارش شروع شد.:163: والا من تو خوابگاه که می گردم، کمتر پسری می بینم که دوست دختر نداشته باشه، بعد با خودم میگم که خب تو که اهل این کارها نبودی، به امید این که دختری گیرت بیاد که قبلا دوست پسر نداشته باشه، چه ضمانتی هست؟:324:
وقتی به این فکر میکنم که بعدا دختری نصیبم بشه که اهل این رابطه و دوستی ها بوده، کلی دلم میگیره.
نمی دونم سهم ما از این پرهیز کردن ها و اهل این کارها نشدن ها چقدره؟:302:
میگم نکنه که یه وقت من یه دختر اون جوری گیرم بیاد و این پسرهای هم اتاقی ام برند با یه دختر ازدواج کنند که رابطه نداشته؟
نکنه ... ؟ این جوری که خیلی نامردیه؟
خدایا خیلی نامردی اگر موقع ازدواج من نتونم به سهم خودم از این پاکی برسم.:302: خیلی نامردی.:302:
RE: یه وقتایی بدجوری می ترسم و دلم میگیره
سلام تسوکه عزیز.
شاید این فکر، ذهن خیلی از دخترا و پسرایی که خودشون رو پاک نگه داشتن رو درگیر کنه.
نمیدونم میتونم بهت کمک کنم یا نه.
من یه چیزی یاد گرفتم. و اون اینه که اگه دوس دارم همسر آیندم ویژگی ای رو نداشته باشه، نباید هی توی ذهنم بگم. مثلاً اگه دوست ندارم همسرم مرد بد اخلاقی باشه، اگه هی توی ذهنم بگم نکنه همسرم بد اخلاق باشه، نکنه نتونم باهاش کنار بیام، نکنه .... این هیچ کمکی به وضعیت موجود نمیکنه و تازه وضعیت آینده رو هم خراب میکنه.
به جاش باید خصوصیت مثبتی که مد نظرم هست جایگزین کنم.
مثلاً این دو تا جمله رو ببین: همسرم بد اخلاق نباشه و همسرم خوش اخلاق باشه.
هر کس این دو تا جمله رو ببینه میگه خب وقتی بد اخلاق نباشه یعنی خوش اخلاق باشه دیگه!
اما اینکه توی ذهنت چه چیزی رو میگی، روی آیندت تأثیر میذاره.
همینطور اگه راجع به یه چیزی خیلی نگران باشی خوب نیست. میدونم بعضی وقتا بهش فکر میکنی. اما میدونم که همون بعضی وقتا خیلی نگرانش میشی.
همین سپردن به خدا خیلی خوبه. اما نه اینجوری.بهتره برای آینده خودت انرژی مثبت بفرستی.
خدایا میدونم که میدونی چقدر سخته توی این جامعه اونجوری باشم که تو میخوای. و میدونم که تلاش های من بی نتیجه نیست. و تو شاهد اونها هستی. و همسری نصیب من میکنی که به اندازه ی تمام پاکی های وجود خودم پاکه...
RE: یه وقتایی بدجوری می ترسم و دلم میگیره
سلام،
من هم گاهی همین فکرها رو می کنم.
ولی بعد به خودم می گم که بالاخره باید هنگام انتخاب چشمهام رو باز کنم و همینطور تحقیق بکنم.
کارهایی که از دست من بر می آید رو انجام خواهم داد.
دیگه امیدم به خدا خواهد بود.
در ضمن، باید دید که هدف از "پاک ماندن" چی هست؟
اگر فقط و فقط هدف این باشه که من به خاطر همسرم پاک موندم، پس اون هم باید به خاطر من پاک مونده باشه، کمی کار سخت می شه.
ولی مگر اینطور نیست که ما به خاطر خدا پاک بمونیم؟
بالاخره هدف اول دوری از گناه هست.
و بعد هم به خاطر خودمون هست.
من احساس می کنم اگر بخواهم رابطه ای برقرار کنم، گرفتاری های مختلف به همراه خواهد داشت.
دائم وابستگی پیش میاد، شکست های عاطفی خواهم خورد.
دائم باید پنهان کاری کنم تا کسی نفهمه.
تا اینکه یک موقع شخصیتم عوض بشه و دیگه این مسائل برایم مهم نباشه.
ولی این رو نمی خوام!
نمی خواهم از این مرزها بگذرم.
نمی خواهم به جایی برسم که تا یک دختر می بینم، با خودم فکر کنم که چطور باید مخش رو بزنم و ...
نمی خواهم حرمت "ازدواج" برایم از بین بره و دائم به فکر رابطه های کوتاه مدت باشم.
باید توکلمون به خدا باشه.
ان شا الله یک همسر خوب پیدا می کنی که موهایش هم مثل جودی ابت نباشه!
(یادم نیست، ولی یک جا خوندم که گفته بودی از این مدل مو بدت میاد. واقعاً که حق داری!! :311:)
RE: یه وقتایی بدجوری می ترسم و دلم میگیره
تو سه نفرو دیدی دوست دختر عوض کردن.من 30 نفرو نشونت می دم سر همون اولی کارشون به افسردگی یا قاتل و
مقتولی کشیده شده.بله این واقعیته کسی که دوست دخترها داشته می دونه کدوم دختر قبلن رابطه داشته کدوم یکی
نداشته؛انگشت رو همونی می ذاره که نداشته.ولی کسب تجربه به چه قیمت؟
RE: یه وقتایی بدجوری می ترسم و دلم میگیره
خیلی ممنون از خانم دختر مهربون حرفات خیلی خوب بود و آرومم کرد. و البته تشکر از آقای حامد65. راستی که خیلی بده زنی گیرم بیاد که دو صفت داشته باشه. یکی دوست پسر قبلی:302: و دیگری موهای شبیه به جودی ابت.:302:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
بله این واقعیته کسی که دوست دخترها داشته می دونه کدوم دختر قبلن رابطه داشته کدوم یکی
نداشته؛انگشت رو همونی می ذاره که نداشته.ولی کسب تجربه به چه قیمت؟
از همین جای قضیه ناراحتم. من خودم هیچ علاقه ای به این رابطه ها ندارم و می دونم چقدر ضرر داره. اما اگر اون پسر بخواد دختری بگیره که رابطه نداشته، خب دختری که رابطه داشته به من بیچاره میرسه دیگه.:302:
من که امیدم به خداست.:323: فقط امیدوارم اون موقع که من می خوام زن بگیرم، خدا کمکم کنه و یه وقت نره واسه ناهار یا خرید که من تنها شم.:323:
RE: یه وقتایی بدجوری می ترسم و دلم میگیره
تسوکه می تونی تحقیق کنی
خدا هم هیچ موقع واسه ناهار و خرید نمی ره... خدا هر لحظه توی قلب و وجود انسانه, اعتقادش رو دلی کن و بسپار به خودش... و البته خودت هم از فکرت کمک بگیر و نهایت تلاشت رو بکن تا انتخابت درست باشه, مهم اینه که تلاشت رو انجام بدی.
خداوند در قلب و روح شماست نه در آسمان ها!:72:
RE: یه وقتایی بدجوری می ترسم و دلم میگیره
موضوع صرفاً خود رابطه نیست موضوع اینه که اینجور روابط و بی بندو باری یه نشانه است. نشانه اینکه اون آدمه واسه خودش ارزشی قایل نیست. احساساتشو هر جا خرج میکنه ( حتی ظاهری) هر کس و ناکس میتونه بهش نزدیک بشه.... یه دل سرگردون داره که هروقت میبندتش به یکی!!! از همه مهمتر اینکه ارزش هاش هرچی که هس با من فرق میکنه.
خب باید بگم منم خیلللللللی به این موضوع فکر میکنم.
ولی هر وقت میخوام مثل شما به این فک کنم که پاک موندنم چه فایده داره اگه قراره یه دست دومش :311: گیرم بیاد، بخودم میگم پس خودم چی؟ ما قراره پاک باشیم چون پاکی دوای روحه، روح ناپاک هیچ وقت آروم نمیشه. و صاحبشم آروم نمیذاره!
البته تو دنیای شما پسرا نمیدونم چه خبره. ولی میدونم آکبند بودن سرکار خانم خیلی مهمه!
تو ازدواجت وقتی با خدا معامله کنی، از دو حالت خارج نیست (البته اگه روت بشه با خدا طرف حساب بشی که لازمش اینه پاک باشی همه جوره فک نکن فقط تو دوس دختر نداشتن خلاصه میشه ها! نه خیر ! ترس از خدا تو همه جهات زندگیت شاید بهتره جای ترس بگم ایمان به حضور خدا):
1) یا شما یه همسر نصیبت میشه که دقیقا همونیه که می خواستی پاک و نجیب و....:323: (شیرینی بچه های تالار محفوظه!)
2) یا نه زبونم لال یه وصله ناجور ...( ادامه ندم بهتره)
در حالت دوم به نظر من ازدواج یه وسیله ای شده برای آزمایش طرف. که خیالت راحت واسه پاس کردنش خودش کمکت میکنه همه جوره. البته اگه ایمانت مثل سابق محکم باشه.
خلاصه سرتو درد نیارم شما صرفه نظر از اینکه کدوم حالت برات اتفاق میفته. درست زندگی کن بخاطر خودت بخاطر اینکه هیچ روحی مستحق این نیست که ناپاک بشه.
در آخر هم باید بگم هیچ وقت بخاطر سختی هایی که بخاطر خوب بودن میکشی ناراحتو پشیمون نباش:305:
(فک کنم تو پستام رکورد زدم تاحالا اینقد کیبورد فرسایی نکرده بودم:300: ببخشید خسته شدی! ولی راستش لازم داشتم یکی اینارو بهم یاد آوری کنه)
RE: یه وقتایی بدجوری می ترسم و دلم میگیره
سلام تسوکه
اولا که دختر افتاب مهتاب ندیده و دختری که خب اهل رفاقت باشه از رفتارهاش و کردار هاش هم مشخص میشه
ثانیا تحقیق تحقیق و شناخت و شناخت ...
اگر طرفت رو خوب بشناسی لااقل تا این حد رو می تونی بفهمی که آدم هرزه ای نیست
ثالثا الان جودی ابت به من زنگ زده بود میگفت تسوکه کی میاد خواستگاری؟ چرا دختر مردمو قال می ذارین:324:
RE: یه وقتایی بدجوری می ترسم و دلم میگیره
تسکو جان مراحل شناخت رو برای چی گذاشتند؟...مطمئن باش به احتمال 99% میتونی حاج خانم رو توی مراحل اولیه خوب بشناسی و خلاصه کلاه سرت نره...
در ضمن دختر های نجیب که علاقه ای به رابطه نداشتند الان خیلی کم نیستند و من به تعداد بالا اطرافم میبینم.مطمئن باش باش اکر مراحل شناخت رو خوب طی کنی انشاالله یدونه پری دریایی پیدا میکنی...:72:
RE: یه وقتایی بدجوری می ترسم و دلم میگیره
نصف دخترها رابطه دارند و نصف دیگه شون هم موهاشون مدل جودی ابوت است. حالا دیگه خود دانی که از کدوم دسته می خوای زن بگیری. فکراتو بکن.:311: