بی احساسی نامزدم نسبت به من
سلام خسته نباشید
من حسین هستم
6ماه که عقد کردم-خودم یزدی و خانومم تبریزی هستیم-هردو دیپلم و من تو کارخونه داروسازی کار میکنم-6سال با برادرش همکلاس و دوست خیلی صمیمی بودیم-خانومم از بین 8تا خاستگار منو انتخاب کرد ولی حدود 4ماه که همسرم به من میگه بهت هیچ احساسی ندارم-میترسم زندگی کنم-میترسم تنها بشم-میگه به قیافت حساس شدم(پوستم سبزه هست) و....ولی وقتی منو میبینه و پیشم میشینه همدیگرو بقل میکنیم و میبوسمش و میگه وقتی پیشمی این فکرها نمیاد تو ذهنم
من خیلی بهش علاقه دارم و دوستش دارم--همش میگه بیا جدا بشیم ولی بارها بهش گفتم که دوستت دارم و طلاقت نمیدم
بهش میگم بریم خرید میگه حوصله ندارم و...----در ماه 2بار واسش گل میگیرم و روز عقدمون هم یه گل جدا گانه--هدیه واسش میگیرم---هر دفعه میگم بریم مشاوره قبول میکنه ولی نمیره وقت بگیره
دارم دیوونه میشم:302:---میشه درست حساب راهنماییم کنید
RE: بی احساسی نامزدم نسبت به من
سلام آقا حسین
از نظر مسافتی هم دورین یعنی شما شهر خودتون اونم شهر خودش؟
به نظر خودتون کسی رو قبلا دوست نداشته ؟
مگه شما رو قبلا ندیده بود ؟
RE: بی احساسی نامزدم نسبت به من
سلام،
به تالار همدردی خوش آمدید.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط viva360
هر دفعه میگم بریم مشاوره قبول میکنه ولی نمیره وقت بگیره
خب چرا خود شما وقت نمی گیرید برای مشاوره؟
بعد هم بروید دنبالش و با هم بروید.
RE: بی احساسی نامزدم نسبت به من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط saint mary
سلام آقا حسین
از نظر مسافتی هم دورین یعنی شما شهر خودتون اونم شهر خودش؟
به نظر خودتون کسی رو قبلا دوست نداشته ؟
مگه شما رو قبلا ندیده بود ؟
نخیر-هردو کرج زندگی میکنیم-حدود 10 دقیقه فاصله داریم--میگه قبلا یکی دوست داشته ولی 2سالی میشه که حتی بهش فکرم نمیکنه-به نظرم راست میگه
دیده بود ولی خیلی کم--زمان خواستگاری بهش خیلی تاکید کردم انتخاب خودت باشه-نه اجبار خانواده-گفت که خانواده تو این کارا مجبورم نمیکنن
حتی بهش گفتم هر جا تو دوست داری خونه میگیرم--خودم خونه دارم-جدا از پدر و مادرم--هر خاسته
واسش چند دست لباس و کیف گرفتم ((سلیقه ام تو انتخاب خوبه))استفاده نمیکنه-میگه اگه جدا بشیم همرو میخو بهت برگردونم--این حرفش خیلی داغونم کرد
به نظرتون مشاور خانواده میتونه کمک کنه که طرز فکرش درست بشه؟--چون اصلا نمیخوم جدا بشیم--خیلی دوستش دارم
RE: بی احساسی نامزدم نسبت به من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط viva360
نقل قول:
نوشته اصلی توسط saint mary
سلام آقا حسین
از نظر مسافتی هم دورین یعنی شما شهر خودتون اونم شهر خودش؟
به نظر خودتون کسی رو قبلا دوست نداشته ؟
مگه شما رو قبلا ندیده بود ؟
نخیر-هردو کرج زندگی میکنیم-حدود 10 دقیقه فاصله داریم--میگه قبلا یکی دوست داشته ولی 2سالی میشه که حتی بهش فکرم نمیکنه-به نظرم راست میگه
دیده بود ولی خیلی کم--زمان خواستگاری بهش خیلی تاکید کردم انتخاب خودت باشه-نه اجبار خانواده-گفت که خانواده تو این کارا مجبورم نمیکنن
حتی بهش گفتم هر جا تو دوست داری خونه میگیرم--خودم خونه دارم-جدا از پدر و مادرم--هر خاسته
واسش چند دست لباس و کیف گرفتم ((سلیقه ام تو انتخاب خوبه))استفاده نمیکنه-میگه اگه جدا بشیم همرو میخو بهت برگردونم--این حرفش خیلی داغونم کرد
به نظرتون مشاور خانواده میتونه کمک کنه که طرز فکرش درست بشه؟--چون اصلا نمیخوم جدا بشیم--خیلی دوستش دارم
سلام دوست من
من هم مشکل شما رو دارم
اصلا چیز عجیبی نیستش خیلی هم عادیه
شما از خانواده ای با فرهنگ خاص خودتون هستید و خانمت هم همینطور از خانواده ای با فرهنگ خاص خودشون مطمعن باش که با هم فرق میکنید
عادیه و اصلا جای نگرانی نیست
اینها رفتار های خانمت هم عادیه
باید زمان بدی تا همه چیز درست بشه
اما اینجا یک فضای مجازی هستش و برای حل مشکلت بهتره به یک مشاوره حضوری مراجعه کنی که حتما این اشکالات هم بر طرف میشه
RE: بی احساسی نامزدم نسبت به من
به نطرتون عروسی رو زودتر بگیرم؟؟
RE: بی احساسی نامزدم نسبت به من
به نظرم قبل از اینکه به فکر عروسی باشید به فکر این باشید که با هم پیش مشاور برید. البته سعی نکنید ایشون رو به هیج وحه متهم جلوه بدید. برای این برید مشاوره که مهارتهای زندگی رو یاد بگیرید هر دو تون و احیانا اگر مشکلی هست ( در هر یک از شما) حلش کنید.
راستی شما و خانمتون چند سالتونه و مدت زمانی که در هفته همدیگر رو می بینید چقدره؟
RE: بی احساسی نامزدم نسبت به من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط viva360
به نطرتون عروسی رو زودتر بگیرم؟؟
سلام
دوست خوبم deljoo_deltang درست میگن و با نظرشون موافقم
بهتون گفتم که من هم مشکلات شبیه به شما رو دارم و در جلسات حضوری مشاور شرکت می کنم
یک جمله از مشاور من :
تا زمانی که مشکلات قبل از عروسی شما حل نشده هرگز اقدام به برگزاری مراسم عروسی نکنید چون بعد از عروسی مشکلات جدیدی وجود داره که اگر مشکلات قبلی شما حل نشه روی هم انباشته میشه و تبدیل به معضل میشه پس بهتره تا قبل از حل شدن مشکلات اقدام به آغاز زندگی مشترک نکنید .
RE: بی احساسی نامزدم نسبت به من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
به نظرم قبل از اینکه به فکر عروسی باشید به فکر این باشید که با هم پیش مشاور برید. البته سعی نکنید ایشون رو به هیج وحه متهم جلوه بدید. برای این برید مشاوره که مهارتهای زندگی رو یاد بگیرید هر دو تون و احیانا اگر مشکلی هست ( در هر یک از شما) حلش کنید.
راستی شما و خانمتون چند سالتونه و مدت زمانی که در هفته همدیگر رو می بینید چقدره؟
من26سالمه و خانومم 22سال---در هفته 2یا3بار-به خاطر اینکه میگه میترسم اگه زیاد بیای بابام ناراحت بشه--هر وقت هم میریم بیرون ساعت 9شب که میشه میگه بریم خونه بابابم فکر بد میکنه
RE: بی احساسی نامزدم نسبت به من
ببینید اول اینو بگم که یه جایی خوندم اکثر خانمها در چند سال اول ازدواج ماهی چند بار به طلاق فکر می کنند اما واقعا چنین تصمیمی ندارند (خوب هورمون های خانمها زیاد دچار تغیر می شه ) اما خوب چون همسر شما سنشون کمه این احساسشو به زبون میاره. اما اقایون تا واقعا قصد طلاق نداشته باشن چنین فکری حتی از ذهنشون هم عبور نمی کنه.
دوم اینکه حالا که در باره پدر همسرتون گفتید یادم اومد که بعضی از خانواده های ترک زبان (البته من خودم هم یک ریشه ام ترکه، قصد توهین ندارم) خیلی روی دختراشون حساسن ونمی گذارند تو دوران عقد دختر و پسر زیاد هم رو ببینند. نمی دونم ایا شما فرصت زیادی در همین دو 3 روز رو با هم تنهاید یا بیشتر در جمع هستید؟
اما اگر بیشتر در جمع خانوادگی حضور دارید شاید این عامل باعث بشه همسرتون هنوز با دید گزینشی به شما نگاه بکنه و بعضی خصوصیات شما رو نپسنده و به نظرش بیاد ولی وقتی با هم تنها هستید دیدش عوض می شه (یعنی شما همون انتخاب اون هستید و بهتون عشق می ورزه).
در این صورت احتمال زیاد با عروسی مشکلتون حل میشه به خاطر کم شدن حساسیت های پدر همسرتون اما من باز هم اگر جای شما بودم حتما با همسرم پیش مشاور می رفتم و خودم هم وقت می گرفتم و به همسرم هم می گفتم بریم مشاور تا بهتر یاد بگیریم چطوری این همه عشقی که به هم داریم رو تو زندگیمون بهینه سرمایه گذاری کنیم.