رفتار پدرم باعث شده مامانم افسرده بشه
نمی دونم از کجا شروع کنم .کارای پدرم باعث شده مادرم افسرده بشه راستش پدرم چند سال پیش اعتیاد به تریاک داشت و از وقتی باغ خرید و بیشتره وقتشو اونجا بود اعتیادش بیشتر شد زندگیمون واقعا سخت بود پدرو تو خونه نمی دیدیم خیلی هم بد اخلاق بود مادرم اونقدر گیر داد تا بالاخره پدرم تریاکو گذاشت کنار اما سیگارو نه.به جای تریاک هم قرار شد شربت متادن بخوره تا کم کم بتونه ترک کنه.بعد از گذشت 2 سال هنوز شربتو ترک نکرده و وضعش افتضاح شده چون این شربت خواب می یاره باور کنید وقتی می ریم مهمونی نشسته چرت میزنه مهمون بیاد خونمون همش تو چرته تازه در این حالت سیگار هم می کشه و همیشه سیگار از دستش می یوفته رو لباس یا فرش.فرش خونشون از چند جا سوخته .هر لباسی مامان بهش می خره فرداش سوخته .بابا هم خیلی به باغ وابسته شده همش اونجاست مامان هم گفته هر موقع سیگارو گذاشتی کنار باهات می یام باغ .چند بار سعی کرده اما باز سیگار ادامه داره.الان دیگه بیخیال زندگیش شده نمی دونم از عوارضه شربته؟.هیچ اهمیتی نمی ده مامان چه قدر داره ازین وضع عذاب می کشه.مامان اونقدر ناراحته .من 1 ساله ازدواج کردم و مادر تنهاتر شده.1 برادرم هم دارم که خوب معلومه هیچ وقت نیست.پدر هم که تو باغش.مادرم می مونه و یه عالمه فکرای بد.باور کنید یه زمانی بود مادرم مریض می شد پدر بالا سرش گریه می کرد اما الان بیخیال شده.تا شب تو باغه وقتی می یاد خونه تا موقع خواب چرت می زنه وقت خواب هم تا ساعتها چای می خوره مامان هر موقع چشم باز می کنه شوهرشو کنارش نمی بینه بلکه در حال چای خوردن می بینه دیشب به من می گفت منتظر باش که این روزاست خبر مرگمو بیارن .اون از خودکشی حرف میزنه .تازه سرد مزاج هم شده .1 ساله سرد مزاج شده .فکر کنم از علائم افسردگیه.خواهش می کنم راهنمائیم کنید.دارم دیوونه می شم. حتی به این فکر کردم طلاق بگیرم برم پیشش تا تنها نباشه
RE: رفتار پدرم باعث شده مامانم افسرده بشه
سلام رایحه جون حتما میام بهت سر میزنم. خیلی حرف برای گفتن دارم.
فقط بهمون بگو باباو مامانت الان چندسالشونه؟ چه کاره اند؟
ازدواجشون فامیلی بوده؟
درآمد بابات چقدره حدودا؟
تحت نظر پزشک متادون میخورن یا خودسرانه؟
نگران نباش خانوم گل.
توکل بر خدا.
RE: رفتار پدرم باعث شده مامانم افسرده بشه
مهربونی عزیز متشکرم
پدرم 45 و مادرم 37 سالشه.فامیل خیلی دور بودن و سنتی ازدواج کردن.پدرم خودسرانه متادن مصرف میکنه.مادر میگه شده گاهی 1 ساعت سره پا خوابه.
درامدش حدوادا 600-700
به خاطره ازدواج من وام گرفت به خاطره جهیزیه الانم داره اونا رو پرداخت میکنه.وضعشون مثله بیشتره کارمندا آخره ماه پول کم میاره.
دیشب هر چقدر سعی کردم با پدر صحبت کنم دست از کاراش برداره نتونستم.آخه رابطمون زیاد صمیمی نیست ازون دخترا نیستم زبون بریزم.
مادرم خیلی بچه دوست داره اما پدرم زیر بار نرفته بیشتر از 2 بچه باشه.اما بعد ازدواجم اونقدر اصرار کرده تا پدر راضی شده یه بچه دیگه بیاد البته تا حالا که مادرم باردار نشده.تحت نظر پزشکه.نمی دونم با این وضع یه بچه دیگه اوضاع رو بهتر می کنه.بیشتر افسردگیه مادرمم به خاطره اینه که نتونسته باردار شه.
ای کاش ازدواج نمی کردم خیلی بی معرفتم مادرمو تنها گذاشتم:302:
RE: رفتار پدرم باعث شده مامانم افسرده بشه
[/quote]سلام رایحه جون تو نباید خودتو سرزنش کنی که چرا از دواج کردی بلاخره دیر یا زود باید ازدواج میکردی تا آخر عمر که نمیتونی بمونی خونه مادرت حالا هم که ازدواج کردی بیشتر بهش سر بزن و زیاد تنهاش نذار که فکرای بد به سرش بزنه در کنارش هم زندگی خودت هم به خوبی حفظ کن در مورد پدرت هم سعی کن راضیش کنی به مرکز ترک اعتیاد بره اگه هم تونمیتونی راضیش کنی از کسی که توی فامیل میتونی بهش اعتماد کنی مثل عمو , پدر بزرگ ...کمک بگیر امیدوارم مشکلاتت زودتر حل بشه
RE: رفتار پدرم باعث شده مامانم افسرده بشه
سلام رايحه عشق جان
يعني چي اين جمله:
حتی به این فکر کردم طلاق بگیرم برم پیشش تا تنها نباشه
اهان طلاق بگيري بري مادرت شاد ميشه ،پدرت خوب ميشه دور هم يه زندگي خوب خواهي داشت؟:316:
اولا اين جوري حرف نزن
در مورد پدرت هم بايد بگم مشكل از مصرف متادون نيست ،مشكل از مصرف خودسرانه و بي رويه متادونه
تو فاميل ما افراد معتادي بودن كه با همين مصرف متادون ترك كردن
اتفاقا يكي هم داريم كه حالا بعد از چند سال به ترك چون اراده كمتري داره هنوز هم متادون مصرف ميكنه ولي خوب نسبت به اوايل خيلي كمتر شده
در حالي كه كسايي كه با اون ترك را شروع كردن ديگه اصلا متادون مصرف نمي كنن و مشكلي هم ندارن
فكر ميكنم برا پدر شما هم ترك خيلي سخته و برا همين به مصرف زياد متادون رو اورده
پس اين خودش ميتونه يه نكته مثبت باشه كه دلش نمي خواد دوباره مواد مصرف كنه
ولي از اين نظر كه خيلي زياد مصرف ميكنه و يه جورايي به متادون عات كرده بده(البته حتما قبول داري كه بازم مصرف زياد متادون هم بهتر از مصرف مواد با اون دنگ و فنگاش هست)
ولي به نظرم تنها راه چاره اينه كه بازم پدرت را تشويق كنيد بره پيش دكتري كه زير نظر اون ترك كرده و مصرف متادون را شروع كرده، تا بازم زير نظر اون بتونه از ميل شديدش به متادون كم كنه
البته حالا هم درست مثل روزي كه شروع به ترك كرده به كمك شما نياز داره به خصوص به كمك مادرتون
بايد به مادرتون اين را ياد اوري كنيد و بگيد كه اگه ميخواد كه مشكل حل بشه(كه حتما ميخواد) بايد نا اميدي را رها كنه و درست مثل اون روزا بچسبه به زندگيش و پدرتون و باعث دلگرميش بشه و اميدوارش كنه به زندگي و ترك كردن مصرف زياد متادون
بهش بگيد اون كه تونسته مواد را ترك كنه پس حتما خيلي راحت تر ميتونه متادون را هم كم كنه و شما هم مثل دفعه قبل كنارش هستيد
پس بازم ميگم اولين كار اينه كه مادرتون بازم مثل قبلا اميدوار باشه و بخواد و تلاش زيادي بكنه
و در ثاني زير نظر باشه برا كنترل مصرف متادون
RE: رفتار پدرم باعث شده مامانم افسرده بشه
سلام
بخاطر وضعیت پدر و مادرت واقعا متاسفم،اگه میتونی حتما مادرتو پیش یه روانشناس ببر.
نقل قول:
مادرم خیلی بچه دوست داره اما پدرم زیر بار نرفته بیشتر از 2 بچه باشه.اما بعد ازدواجم اونقدر اصرار کرده تا پدر راضی شده یه بچه دیگه بیاد البته تا حالا که مادرم باردار نشده.تحت نظر پزشکه.نمی دونم با این وضع یه بچه دیگه اوضاع رو بهتر می کنه.بیشتر افسردگیه مادرمم به خاطره اینه که نتونسته باردار شه.
بنظر من اصلا فکر دوباره بچه دار شدن رو نکنن،اوضاع بهتر که نمیشه بدتر هم میشه،فک کنم
مادرت چون احساس تنهایی میکنه،واسه همین تو فکر بچه هست/
سنشونم که بالای35 هستش و واسه بچه دارشدن یکم دیر و ریسکه،پس اوردن یه طفل معصوم بیگناه به این دنیا مشکلی هم به مشکلات اضافه خواهد کرد.
امیدوارم حال پدر و مادرت خوب شه و سلامتیشونو دوباره بدست بیارن.
RE: رفتار پدرم باعث شده مامانم افسرده بشه
تا میخوام حرف امیدوار کننده بزنم ازم ناراحت میشه.بهش میگم اینقدر پیش خودت نگو افسرده ام.میگه وقتی هستم چی رو عوض کنم.هر فعالیتی داشت گذاشته کنار.باشگاه و کلاس های مذهبی و ...
راجع به بچه هم مادرم از اول بچه دوست داشت فقط بابا راضی نمی شد الان راضی شده.اما به نظرم بچه خوبه اون تحته نظره پزشکه من که دعا می کنم خواهر دار شم:323:
دوستان اگه توصیه ای به مادرم دارید بگید من ازش پیرینت می گیرم.
وضع مادر خیلی خرابه.تو مهمونیا تو خودشه.و.........:302:
RE: رفتار پدرم باعث شده مامانم افسرده بشه
رایحه جان ببخشید که این را می گم. هر کاری کردم که نگم دیدم نمی شه.
عزیز من یک خانم که داماد دارد، سنش بالای 35 سال است، افسرده است و آقایی که به قول خودتان همیشه خواب است و اصلا تو این عالم نیست، بچه برای چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الان جوانهای سرحال و با انگیزه از پس بزرگ کردن بچه و تربیتش و مخارجش برنمی آن. به قول خودت مامان بابات که آخر ماه پول کم می آرن می خوان چه جوری مخارج بچه را بدن؟ چرا می خواین پای یه موجود بی گناه را این وسط باز کنند؟
مامانت خیلی بچه دوست داره، یه مدت بره بهزیستی داوطلبانه با بچه ها کار کنه، بازی کنه و ...
در ضمن دکتر که خدا نیست که جلوی نقص بچه را بگیره. فقط وقتی بچه مشکلی داشت می تونه بهتون بگه که نافصه. اون هم با شرایط خییییلی خاص اجازه سقط می دن. که این مسایل حال مادرت را بدتر هم خواهد کرد.
تو رو خدا این فکر را کامل ببندید بذارید کنار.
RE: رفتار پدرم باعث شده مامانم افسرده بشه
از موقعی که این تاپیکو باز کردم دقیقه به دقیقه اومدم سر زدم تا شاید راهی
نمی تونم بخوابم
شب نم عزیز راجع به بچه دار شدن منم یکم می ترسم اما فقط امیدمون به خداست.(اما یه حرفتون رو اصلا قبول ندارم اینکه می گید چون داماد دارن نباید. یکم سطح فکرتونو عوض کنید شما ازون دسته آدمایید که اگه یه خانم داماد دار ناخواسته بچه دار شه پشت سرش صفحه می ذارید؟؟؟؟؟؟؟؟شاید دوستان بگن خواست راهنمایی کنه ولی من همیشه با افرادی که راحت راجع به زندگی مردم نظر میدن برخورد می کنم حتی اگه مادرم باشه این جمله شب نم جون هم بو دار بود.)
بچه ها اونقدر گریه کردم سرم داره می ترکه.حتی جرئت ندارم برم خونه مامانم وقتی میرم و از دستم کاری ساخته نیست احساس بی ارزشی به من دست می ده.الان مادر تو وضعیتیه که منم هدف قرار داده همش منو مقایسه می کنه.حتی کادوی روز مادرو با کادویی که دختر دائیم واسه مادرش خریده و ...این روزا باید با احتیاط برخورد کنم تا حرفامو بد برداشت نکنه.
مادرم همش داره خاطرات بدشو مرور میکنه.مثلا: به خدا می گم خدایا تو توی 9 سالگی پدر و مادرمو ازم گرفتی بعد ازدواج 9 سال با تمام سختی با مادر شوهرم ساختم.بعد پسرم از وقتی به دنیا اومد مریض بود بعده دو سه سال پسرم که خوب شد تازه داشتیم نفس راحت می کشیدیم شوهرم گرفتار شد.
دوستان همدردی به کمکتون احتیاج دارم
RE: رفتار پدرم باعث شده مامانم افسرده بشه
واقعا ازتون انتظار نداشتم روتون حساب باز کردم کسی نیست راهنمائیم کته.وضعیت مادرم روز به روز داره بدتر می شه.من دیگه نمی دونم چه کار کنم.داره رو زندگی منم اثره بد می ذاره.حتی کم کم نسبت به پدرم حس بدی پیدا می کنم.هر روز یه فکر به نظرم می رسه مثلا فیلم بازی کنم چند روزی برم خونه پدرم بگم می خوام به خاطره تنهایی مادر از شوهرم جدا شم.
یه چیز دیگه دوستان بی معرفت عدم راهنمائیتون باعث شد با شوهرم درد و دل کنم و همه چیزو بهش بگم آخه دیگه داشتم می ترکیدم پدرمو پیشش کوچیکم کردم.:302: