یک مشکل بزرگ

سلام دوستان
من 25 سالمه مهندس عمرانم و دوران سریازیم را در شهرداری میگذرانم. من یک مشکل بزرگ دارم اونم اینه که مثلا به یکی از همکارای مرد که یکم بهم محبت داره علاقه مند شدم دوست دارم مثل پدرم باشه, دوست دارم سرمو بزارم رو شونش دستاشو بگیرم تو دستم باهاش صحبت کنم. البته فقط همکارم نیست زمانی که دبیرستان بودم به یکی از معلم هام هم همین حسو داشتم. و الان هم بعد از 10 سال هنوز باهاش ارتباط دارم. ولی خوب این مسئله برام خیلی آزار دهندست. چون مجبورم برای یکم محبیت اونا هزار و یک جور کار انجام بدم مثلا هدیه های گرون قیمت براشون بخرم. کلی اسرار کنم که شاید دلشون به رحم بیاد بتونم یکی دو ساعت باهاشون باشم و یاهاشون درده دل کنم. من در کنار اونا احساس آرامش می کنم. البته پدر خودم هم در قید حیاطه. لطفا منو راهنمایی کنین تا بتونم مشکلم را حل کنم؟ دارم از این موضوع دیوانه میشم. با تشکر.

سلام دوست عزیز
به همدردی خوش امدید:72:
قبلا دوستان دیگری مشکل مشابه مشکلات شما رو داشته اند
من به دوستم وابسته ام کمکم کنید

مهم ترین مسئله این هست که این حس شما یک حس غیر عادی هست . دلایل متفاوتی هم داره
1- ممکنه اختلالات هورمونی در شما وجود داشته باشه( با مراجعه به یک متخصص غدد داخلی از این موضوع اگاه می شوید.)
2- مشکلات روحی و روانی( با مراجعه به روانشناس این مسئله هم حل شدنیست)


سعی کنید این پشتوانه را که خدمتتان خواهم گفت با مطالعه کتاب های عاشقانه ؛ در خود تقویت کنید : " مهم ترین جنس برای دلبستگی، جنس مخالف شماست."

در پناه حق:72:

سلام. دوست عزيز شما شخصيت وابسته اي داريد كه البته در سن شما اصلا خوب نيست. روحيه ي حساس شما خلاء هاي عاطفي رو براتون ايجاد كردن كه بايد در پي پر كردن اين خلاء باشيد و روحيه ي وابسته تون رو به استقلال برسونيد. همچنين بهتره براي ايجا تعادل ميان منطق و احساساتتون برنامه ريزي و اقدام كنيد.

بابت جوابهاتون ممنون. مي خواستم يك نكته رو بگم اونم اينه كه من هيچ علاقه اي به رابطه جنسي با دوستام ندارم ولي خيلي بهشون وابسته ام همش دارم به اونا فكر ميكنم. بعي وقتها انقدر دلم تنگ ميشه براشون كه ديوانه ميشم. خوب چي كار كنم دست خودم نيست. لطفا منو راهنمايي كنيد. ممنون:72::72::72:

سعی کنید دلایل وابستگیتان رو پیدا کنید و از اونها دوری کنید
اگر نیاز به همدردی دارید می تونید همین جا و با ایجاد تاپیک های مربوطه در زیر تالار های مربوطه ، اروم تر بشید
و در نهایت ، شرایط ازدواج رو مهیا کنید ( مالی ، فکری و...) و سپس برای تکامل روحی و جسمی و رسیدن به ارامش و زندگی سعادتمند ازدواج کنید