بدبینی

سلام

حدود 8 ماه پیش با پسری دوست شدم . این آقا از طریق اس ام اس هایی که از قبل در موبایلم بود از ارتباطات گذشته من با کسان دیگه آگاه شد و از اون به بعد بدبینی و شک این آقا نسبت به من شروع و روز به روز بدتر شد . من قبل از این آقا دوستانی داشتم ولی رابطه ام با آنها بعد از ارتباط با این آقا کمتر و در واقع قطع شد . این آقا شماره موبایل من رو عوض کرد ..چند بار هم رابطه را به خاطر بد بودن من قطع کرد و من دوباره رابطه را ایجاد کردم چون این آقا رو دوست دارم .سر کو چکترین شکی این آقا شروع به فحش دادن من و بدنام خواندن من میکنه و تمام خوبیهای من رو سر کوچکترین شک از یاد میبره و قطع رابطه میکنه ..من این آقا رو دوست دارم و میخوام باهاش باشم ولی نمیتوانم از کارهای روزمره زندگیم بگذرم و همش با این آقا باشم .
دیروز هم زنگ زد و از من پرسید کجایی ؟ من راستش رفته بودم براش لباس بگیرم ولی اون آقا شک کرد و گفت گوشی رو بده به فروشنده . من هم با کمی عصبانیت گوشی رو دادم به فروشنده ولی این آقا نسبت به من بدبین شد و رابطه رو تموم کرده .

من باهاش صادقم و خیانت نمیکنم ولی اون فکر میکنه من بهش خیانت میکنم .لطفا کمکم کنید و مرا راهنمایی کنید .

ممنون

سلام شما چند سالتونه؟
رابطه اي كه از همون اول توش بدبيني وجود داشته باشه ادامه دادنش به ضرر هر دونفره
به نظر من هر كاري ام بكني نمي توني اين شك رو توي اين اقا از بين ببري
البته مقصر خودت بودي
قصدت از اين رابطه چيه؟ازدواج؟
ايا در اين باره صحبتي رد و بدل شده بينتون؟

سلام عشق عزیز
خوش اومدی
عزیزم فکر نمی کنی خیلی داری احساساتی عمل می کنی؟
یه کم منطقی ترباش.
ازظواهر پیداست که این آقا کاملا آدم دل چرکینی هست وگرنه رابطه های قبلی شمامربوط به گذشته است و
گذشته هادیگه گذشته.هرعقل سلیمی این رو قبول می کنه.یه کم واقع بین باش.شما اگه فردا ازدواج کردید
وایشون باز به شما بدبین شد می خواهی چیکارکنی؟چرا داری خودتو فدای احساساتی می کنی که ازهمین
الان عاقبتش آشکارهست.چرا برای خودت ارزش وحرمت قائل نیستی؟مگر چه خطای بزرگی مرتکب شدی که
این آقا به خودش جرأت بدهد وشمارا بدنام خطاب کندیافحش دهد درحالی که هیچ نسبتی باهم ندارید.
دختر خوب خیلی دقت کن.آدم یه کم مغرور باشه بدنیست.خودتو برای اون اینهمه کوچیک نکن.بذار بره دنبال یکی
که عقایدش مثل خودشه.به نظرخود من،خطای تو اونقدرها هم بزرگ نیست که تاوانش فحش وبدنامی باشه!

عزیزم چه اجباریه که با یه آدم شکاک دوست باشی؟همین امروز این رابطه رو قطع کن.و با هیچ غریبه ای مگر به قصد

ازدواج اون هم بعد از خاستگاری رسمی و زیر نظر خانواده ها و فقط به قصد شناخت وارد رابطه نشو.رابطه فعلی آخرش

به ضرر شما می شه.پس تا دیر نشده این رابطه رو تموم کن.

ممنون از راهنماییهاتون

من 30 ساله هستم و چون از زنا خوشم نمیاد و شرایطم طوری نیست که ازدواج کنم به مدت معلومی به عقد موقت این آقا در اومدم . میدونید چی اذیتم میکنه ؟

عذاب وجدان از این گرفتم که این آقا به خیال خودش مچ من رو گرفته و من رو رسوا کرده . در صورتی که من رابطه ای صادقانه باهاش دارم و بهش خیانت نکردم . به من میگه تو فقط ادعات میشه و در باطن چیز دیگه ای ولی اصلا اینطوری نیست .

از طرفی هم این آقا رو دوسش دارم و هم فکر میکنم این آقا مریضه و من باید بهش کمک کنم .

نمیدونم والا ... حسابی گیج شدم .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط عشق

چون از زنا خوشم نمیاد و شرایطم طوری نیست که ازدواج کنم به مدت معلومی به عقد موقت این آقا در اومدم .

---

یعنی چی؟چراشرایط ازدواج رو نداری؟:162:
مگه بااین آقا رابطه جنسی داشتی؟:33:
چرافکر می کنی مسئولی تابهش کمک کنی؟:161:

مادرم چند ساله مه مریضه . فلج مغزی شده و من باید ازش مراقبت کنم و به همین دلیل نمیتونم با کسی ازدواج کنم چون با شرایط مادر وقت برای زندگی مستقل ندارم .

بله من با این آقا رابطه جنسی داشتم .

چرا شرایط ازدواج نداری؟اگر مطلقه هستی هیچ ولی اگر باکره ای باید بدونی عقد دختر باکره بدون اجازه پدر باطله.

هیچ پدری م اجازه نمی ده دخترش موقت به عقد کسی در بیاد.بازم می گم آخر این رابطه تو ضرر می کنی بدون معطلی

قطعش کن.

شرایط شما خیلی خاصه ومن دیگه چیزی به ذهنم نمی رسه.
اجازه بدید کارشناسان محترم میان وجواب میدن.

من مطلقه هستم
ممنون