پیگیری دختر در رابطه با زنگ نزدن خانواده پسر

ه یک رابطه ی عاطفی پس از سه سال دوران دانشگاه پایان داده ایم چون در زمان جدا شدن ما نامزدم که اعتقادات مذهبی شدیدی داره به نظر خانواده با یکی از دخترهای آشنای فامیل دو جلسه بیرون میره و در مورد عقایدشون حرف میزنن و آقا پسر برای سنگ انداختن میگه باید حتما چادر سرت کنی تا بتونه برگرده سمت من . دختر اول قبول نمیکنه و قضیه منتفی میشه . دو هفته بعد پس از عدم تماس خانواده ی پسر ،مادر دختر به رابط آشنایی زنگ میزنه و پیگیر علت زنگ نزدن خانواده ی پسر میشه و جواب میگیره که چادر رو قبول نکرده دوباره دو روز بعد تماس میگیره و میگه نه قبوله که سرش کنه پس چرا اینا زنگ نمیزنن ؟ پسر تضمیمش رو میگیره که این دختر رو نمیخواد . اما دو روز بعدش دختر از سریق فیس بوک پسر رو پیدا میکنه و بهش پیغام میده که کسی نفهمه برات پیغام زدم اما توی تو صداقت دیدم پس حاضرم چادر سرم کنم البته سمت خانواده ی تو فعلا و میخواد که جواب بده پسر بهش که چرا نرفته و عقب کشیده ضمن اینکه منظورش رو برسونه که البته قبل از این مادرش این اقدام رو انجام داده . میخواستم ببینم حرکت این دختر تا چه حدی صحیح هست و در فرهنگ ما جایی داره یا خیر و آیا اون پسر و خانواده ش باید از این قضیه ناراحت باشن یا خوشحال و چگونه در مورد این دختر برخورد کنند ؟

شاید من یکم گیجم که نفهمیدم چند بار خوندم این متن رو و متوجه نشدم قضیه چیه می شه واضح تر توضیح بدی؟ اصلا متوجه نشدم کی به کیه.

این که اون خانوم بخواد دلیل پا پس کشیدن آقا رو بدونه کاملا منطقیه و به فرهنگ کار نداره چون هر کسی دوست داره دلیل نظرات بقیه نسبت به خودشو بدونه؟
این که اونا باید ناراحت باشن یا خوشحال بسته به طرز فکر خودشون داره.

به نظر من شما سوالت یه چیز دیگست ولی واضح بیان نمی کنی ,این سایت خوبیش اینه که کسی کسی رو نمیشناسه پس بدون رودرواسی و خیلی راحت در مورد موضوع صحبت کن تا بتونیم کمکت کنیم.

اگر کلا نظر منو در مورد موضوعی که بیان کردین بخواین بدونین اینه که
1کار پسر اشتباه بوده و باید اصل مطلب رو به خانوم میگفته و باعث سردرگمی ایشون هم نمیشده.
2 اگه پسر مذهبیه و معتقد باید از راه دین وارد بشه یعنی با خونوادش صحبت کنه و به خاستگاری شما بیاد.
3 واگه از ارتباط با شما قصد ازدواج نداشته هم باز کارش اشتباه بوده که شما رو به خودش وابسطه کرده.

پوآرتو انگار شما متوجه شدی یه چیزایی به ما هم بگو عزیزم.

سلام،

نقل قول:

---

به یک رابطه ی عاطفی پس از سه سال دوران دانشگاه پایان داده ایم چون در زمان جدا شدن ما نامزدم که اعتقادات مذهبی شدیدی داره به نظر خانواده با یکی از دخترهای آشنای فامیل دو جلسه بیرون میره

---

از این جمله شما من اینها رو متوجه شدم:

1- شما با این آقا پسر در دوران دانشگاه دوست بودید
2- شما به رابطه دوستی تون بعد از 3 سال پایان دادید
3- ایشون به خواستگاری یک دختر دیگه رفتند. به هر دلیلی ایشون رو نخواستند. فقط مستقیم نگفتند که اون رو پسند نکردند و کار رو برای خودشون و خانواده آن دختر سخت کردند.

حالا من یک سری سوال از شما دارم.

1- چرا رابطه ای که داشتید به پایان رسید؟ البته نه اینکه منظورم این باشه که باید به آن رابطه دوستی ادامه می دادید. منظورم اینه که چرا رابطه شما به ازدواج ختم نشد؟

2- حالا که اون آقا پسر با شما ازدواج نکرده و با وجود اینکه او به خواستگاری شخص دیگری رفته، چرا شما اصلاً شما او رو "نامزد" خودتون می دونید؟!

3- چرا فکرتون و وقت با ارزشتون رو صرف این می کنید که این آقا پسر رفته خواستگاری کسی و حالا اون دختر خانم آمده دنبالش و اینکه آیا این کار صحیحه یا نه؟!


من حدس می زنم شما هنوز نتوانستید این آقا پسر رو فراموش کنید.
و یا حتی امید دارید که این ازدواج صورت نگیرد تا آقا پسر به سوی شما برگردد.

ایشون اگر قصد ازدواج با شما داشت، به جای اینکه به خواستگاری آن دختر برود، به خواستگاری شما می آمد.

کلاً این رابطه را قطع کنید، چون فقط وقت شما رو تلف و احساساتتون رو تحریک می کند.

اگر آقا پسر شما رو برای ازدواج بخواهد، خودش می آید خواستگاری.
یا اگر اقدامی کرد، شما می توانی به او بگویی که بیاید خواستگاری.

موفق باشید.

شما با یک آقایی دوست بودید و بعد جدا شدید.

آقا به اجبار خانواده رفتند خواستگاری یک دختر و برای اینکه بهانه ای پیدا کنند گفتند چادری نیست و نمی خوامش.
خانواده دختر تماس گرفتند که چادری می شه و خود دختر هم در فیس بوک به پسر می گه که شرطت قبوله و برگرد.

حالا شما می خواهید بدونید کار این دختر خانم غلط است یا درست. برای چی؟ درست یا غلطش به شما چه ربطی دارد؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

ببخشید با ارسال حامد کمی همزمان شد.

دوباره خوندم نمی دونم درست متوجه شدم یا خیر:72:

اینکه شما با اون آقا نامزد بودید و جدا شدید و اون آقا به نظر خانوادش به خواستگاری رفته و بخاطر اینکه پیش شما برگرده بهونه اوورده که دختره باید چادر سرش کنه و اون قبول نکرده و بعد که خانواده نامزدت زنگ نزدن خودش پیگیر شده و گفتن چون قبول نکرده ما هم نخواستیمش بعد دختره قبول کرده که چادر سرش کنه اما پسره گفته اصلا نمی خوامش خود دختره تو فیس بوک پی گیر نامزد شما شده و می خواید بدونید این پیگیری کار درستیه یا نه؟

چقدر همه چیز پیچیده شد!:33:

اگه به من باشه می گم بار اول برای اینکه تکلیفش مشخص شه و بدونه ایراد کار کجاست تقریبا درسته اما اینکه تو فیس بوک پیگیر شده کار پسندیده ای نیست, این رو از نظر ارزش و احترام به خود می گم, اصلا قشنگ نیست که یه خانم پیگیر خواستگارش باشه حتی بار اول هم اگه خودم باشم پیگیری نمی کنم چه برسه به اینکه بخوام اصرار کنم که بیا با من ازدواج کن! اما جالب تر اینه که شما چرا این سوال رو داری می پرسی, احساس می کنم باید سوال های مهم تر از این تو ذهنت باشه, اگه مسئله ای هست شفافش کن, جای هیچ ترسی نیست چون نه من شما رو می شناسم نه کس دیگه.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

پشت سر هم شد منم از بالاسری ها عذر می خوام:D

خوب من يه چيزايي فهميدم(البته اگه درست باشة)
شما در اصل مجبور شديدبه رابطه تون خاتمه بديد، به خاطر اين كه پسر تحت فشار خانوادش به خواستگاري رفته و شما هم در اين شرايط بهتر ديديد اين رابطه قطع بشه، درسته؟
ولي اقا پسر نتونسته طاقت بياره و به يه بهونه الكي خواسته اون دختر را رد كنه تا خانوادش را راضي كنه بيان خواستگاري شما
وحالا شما بازم با هم تماس داريد
حالا اگه واقعا سوالتون در باره اون دختر خانم و تصميمشونه، به نظر من اين كه بخواهند بفهمنددليل ادامه ندادن خانواده اقا پسر چيه،يه چيز طبيعيه چون شايد يه موضوع سطحيه و قابل رفعه
ولي اين كه خود دختر رفته تو فيسبوك پيام داده از نظر من جالب نيست،همون پيگيري مادرشون بهتر بود
ولي با اين حال بازم اونا هستند كه تصميم ميگيرن ، شايد از نظر اونا اشكالي نداره
ولي اگه سوال شما در مورد رابطه خودتون و اون اقا پسره كه چه جوري سر وشكلش بديد و رسميش كنيد، قضيه فرق ميكنه ، سوالتون را بپرسيد شفاف تا جواب بگيريد.

هر وقت اومدی دوباره خودت یه بار دیگه با زبون ساده بنویس چه اتفاقی افتاده و چرا این سوال رو می پرسی در حالیکه حس می کنم یه سری چیزهای دیگه جای سوال داره, شایدم تو تاپیک دیگه ای پرسیدی:72: