چجوری به مادرم بگم که به یک پسر علاقه دارم؟
باسلام و عرض احترام
ببخشید میخواستم از شما کمک بخوام که چجوری به مادرم بگم که من به یک پسر علاقه دارم؟
توضیحات:
من اولین باره که با یک پسر نامحرم ارتباط دارم.ما همدیگرو برادر/خواهر صدا میزنیم.مثلا من به اون میگم داداشی و اون به من میگه خواهر جون.توی این مدت اینقدر بهش وابسته شدم که اون حتی 1 بار به من گفت که من دو روز نمیتونم باشم... من گریم گرفت...
حالا هم میدونم که مادرم هم بلخره میفهمه که من با یک پسر در ارتباط هستم اخه تو این چند وقتی هم که با هم هستیم اخلاقم یکم عوض شده یعنی همه هوش و حواسم پیش اونه...
من میخوام به مادرم بگم که با یک پسر رابطه برادر خواهری دارم اما نمیدونم چجوری بگم؟این نکته هم قابل ذکر هست که ما یک خونواده ی مذهبی هستیم و حذم اینکه من با یک پسر نامحرم در ارتباط هستم براشون خیلی سخت باید باشه.
لطفا کمکم کنید.به جون خودم خیلی دارم رو این مسعله عذاب میکشم.از طرفی هم داداشم بهم همیشه میگه بگو به مادرت چون اگه خودش بفهمه خیلی ناراحت میشه :325:
RE: چجوری به مادرم بگم که به یک پسر علاقه دارم؟
سلام
خواهر خوبم ، روابط دوستی عاشقانه و ادامه اون عاقبت خوبی ندارد.. اگر ان پسر قصد ازدواج دارد باید بصورت رسمی اقدام کند
مراحل شناخت هم باید تحت نظارت خانواده باشد
و اما ایا او به بلوغ فکری ، عاطفی،اقتصادی و... رسیده است ؟ ابراز علاقه صرف ، چیزی را نشان نمی دهد ، ابراز علاقه یک غریزه هست که در وجود همه انسان ها قرار دارد و چیز خارق العاده ای نیست و نشات گرفته از احساسات است. پس بهتر هست کمی منطقی تصمیم بگیرید
یک دور در تالار بزنید تا سرگذشت افراد در اثر این دوستی ها رو مشاهده کنید...
خواستگاری هم بنا به عرف باید از طرف پسر باشد . شما می توانید در شناخت پسر از مادرتان کمک بگیرید ولی پس از اینکه ان پسر نیز موضوع را با خانواده اش در میان بگذارد و خواستگاری کند
اگر شرایط ازدواج جور نبود رابطه تان را بلافاصله قطع کنید
یا علی:72:
RE: چجوری به مادرم بگم که به یک پسر علاقه دارم؟
ممنون از پاسختون.اما بین ما در حال حاظر اصلا مسئله ی ازدواج وجود نداره.و من براش مثل یک خواهرم و اون برام مثل برادر.بعدشم ما هردومون تازه 17 سالمون هست.اگه خدابخواد و مسئله ی ازدواج بین ما جوونه بزنه من که نباید برم خواستگاری پسر اون باید بیاد... درضمن خونواده ی اون از من خبر دارن برای همینه که داداشم میگه به مادرت بگو.
راستی هر دومون به بلوغ فکری رسیدیم میدونیم که ازدواج های این چنینی عاقبت خوب و خوشی نداره... من اونو فقط اندازه داداشم دوست دارم و اونم منو اندازه خواهرش و حدمون رو میدونیم...
مشکل من اینه که چجوری به مادرم بگم؟:325:
RE: چجوری به مادرم بگم که به یک پسر علاقه دارم؟
عزیز دلم اگه مثل خواهر و برادر همدیگرو دوست داشتید که اینطوری نبود ایشون نباشن شما ناراحت بشین. بهتره با خدتونن و احساسات خودتون صادق باشید. عزیز دلم هر اتفاقی بیوفته معمولا دخترها بازنده این ماجرا هستند. بطور خاص اینکه خانواده شما مذهبی هستند. بد نیست که به مادرتون بگید و از او کمک بگیرید. خیلی دوستانه به سراغش برید و بهش بگید یک اتفاقی افتاده که چون شما بزرگتر منید و میدونم صلاحم رو میخواین میخوام باهاتون مشورت کنم. بعد همه چیز رو بگو. مطمئن باش اگه مادرت بهت گفت سریع رابطه تو قطع کن یعنی صلاح شما رو میخواد. اما اگه فکر میکنید خیلی برخوردش تنده بهتره قبل از اینکه بهش بگید خودتون رابطه رو قطع کنید. به خدا بخاطر خودت میگم. بهت صدمه میخوره. من شاید جای مادر تو باشم پس خوب فکر کن گول این احساس رو نخور که یکروز پشیمون میشی. مواظب خودت باش و از گل وجودت خوب مراقبتت کن که پژمرده نشه.:46:
RE: چجوری به مادرم بگم که به یک پسر علاقه دارم؟
همانطور که 100maah گفتن بهتره موضوع را با مادرتان در میان بزارید
ولی باید چند نکته مهم رو واستون بگم
همانطور که خودتان گفتید ،سن این پسر بسیار پایین هست ( سن شما هم بنظر من برای ازدواج پایین هست) و بسیار بعید هست که به بلوغ شخصیتی و فکری و اقتصادی رسیده باشه
بلوغ شخصیتی ، بلوغی هست که فرد مورد نظر به ثباتی در شخصیت خود رسیده باشه یعنی خواسته هاش رو دقیقا بشناسه . معمولا ادم ها در سنین کمتر ، خواسته هاشون رو نمی شناسن و این هم دلیل داره چون در شرایط واقعی تر دنیا قرار نگرفته اند و بیشتر حول احساسات نوجوانی سیر می کنند . همه چیز را ایده ال می بینند و این مشکل بزرگی هست.
بلوغ فکری، بلوغی هست که فرد به خودشناسی برسه . مسیر زندگیش را تا اخر مشخص کنه و بداند 5 سال دیگر کجاست. 10 سال دیگر کجاست و همینطور الی اخر. برای زندگی یک حساب کتاب داشته باشه . مثلا بداند قرار هست در چه رشته ای درس بخواند. همین موضوع تحصیل ممکنه شما رو از هم جدا کنه...
بلوغ اقتصادی : رسیدن به این بلوغ هم که بسیار حیاتی و مهم هست . زندگی فقط دوست داشتن و عشق و محبت ( که در فیلم های ایرانی هم بشکل زیبایی نمایش داده می شه!) نیست. زندگی روی دیگری داره. هزینه داره . مسکن میخواد. شغل میخواد
علاوه بر این شما از همین حالا باید به این هم فکر کنی که حتی با چه روشی میخواهید فرزند اینده تان را تربیت کنید...
یعنی باید فکر همه چیز را بکنید و تا حدود 70% هم به هر یک از مراحل از بلوغ هایی که عرض کردم ،برسید تا بتوانید ازدواج کنید( البته بغیر از بلوغ اقتصادی که بخش عمدش بر عهده پسر هست) . بعبارت دیگر خیال پردازی هم نکنید که با کمک هم می توانید به همه چیز برسید . معمولا در دنیای واقع همه چیز بی رحمانه تر ان چیزی هست که در ابتدا دیده می شود
مراقب باشید
من قصد منصرف یا تشویق کردن شما را ندارم. همه چوانب را می گم و این شما هستید که باید تصمیم بگیرید
:72:
RE: چجوری به مادرم بگم که به یک پسر علاقه دارم؟
سلام خانومی!
چرا فکر می کنی اون پسر بهت به چشم خواهر نگاه می کنه؟؟!!!..باور کن عزیز دلم این سادگیه!..ناراحت نشو.. چون حقیقته....این نگاه از یک پسر خیلی خیلی بعیده...البته اینکه شما به چشم خواهر بهش نگاه کنید کاملا طبیعیه...به نظر من هم هرچه سریعتر رابطه رو قطع کن...mah100 حرف های خیلی خوبی زد... اگه واقعا خواهر برادری بود رابطه تون از دوری دوروزه اش انقدر ناراحت نمی شدی که گریه کنی! هرچه بیشتر به رابطه تون ادامه بدید بیشتر به هم وابسته می شید و خدای ناکرده اتفاقات بدی بینتون می افته...
هدفتون از این رابطه چیه؟ اگه ازدواجه که میتونید به دوستتون! نه داداشتون بگید که اقدام کنن.... درسته سنتون خیلی کمه ... ولی اگه واقعا هدفتون ازدواجه و می خواهید یه ازدواج آگاهانه و عاقلانه داشته باشید مطمئن باشید این راهش نیست.... حداقل باهمدیگه و با خانواده های هم تحت اشراف خانواده ها آشنا بشید تا ببینید ادامه ی رابطه با هدف ازدواج در چند سال آینده صحیح هست یا نه؟!
چند وقت باهم ارتباط دارید؟ چطور باهم آشنا شدید؟ واقعا مطمئنی که خانواده ی اون خبر دارن؟
امیدوارم به توصیه ی دوستان توجه کنی و رابطه رو قطع کنی... به نظر من اینکه شما متوجه بشی که قطع این رابطه به صلاحته مهم تر از اینه که راهی برای گفتنش به مامانت پیدا کنی!
موفق باشی:72:
RE: چجوری به مادرم بگم که به یک پسر علاقه دارم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط namo
بین ما در حال حاظر اصلا مسئله ی ازدواج وجود نداره.
و من براش مثل یک خواهرم و اون برام مثل برادر.
بعدشم ما هردومون تازه 17 سالمون هست.
من اونو فقط اندازه داداشم دوست دارم و اونم منو اندازه خواهرش و حدمون رو میدونیم...
این پست را مطالعه کنید:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
(6/2/1386)
رابطه دوستی بین دختر و پسر ....ما باهم فقط دوست هستیم!!!!!!
نمی توان ارتباط عاطفی در چنین سطحی با دختر یا پسری داشته باشید و از او بخواهید که به شما دل نبندد
آیا شما در آینده از همسر تان چنین مطلبی را می پذیرید که دوستی عمیقی با جنس مخالف داشته است و آن شخص قصد ازدواج با او نداشته و از او خواسته که بهش دل نبندد؟!
سازگاری و سلامتی روانی امری است که در هر جامعه ای نسبت به هنجارهای آن سنجیده می شود. شاید در کشور و فرهنگی دیگری، دختری با دوست پسرش هر گونه رابطه ای که مایل باشند بر قرار نمایند، ولی ازدواج نکنند و این مسئله هم در بعد از ازدواج دختر، برایش مشکلی ایجاد نکند. اما در جامعه و فرهنگ ما چنین ارتباطاتی را برای سابقه همسران خود نمی پسندند.( مخصوصا آقایان در این زمینه جدی تر هستند).
تعارض ایجاد شده در این مورد بین انتخاب و مسئولیت می باشد. شما می خواهید بدون هیچ ریسک و محدودیتی به همه چیزهای مثبت دست بیابید و این در دنیایی که ما زندگی می کنیم ، محال است. در این جهان هر انتخابی با میزانی از زیان ها و میزانی از سودها به هم گره خورده است. مهم این است که در کل ، نتایج مثبت انتخابهایمان (به لحاظ منطقی بودن)، دائمی تر ، خوشایند تر و صحیح تر باشد.
شما چون فقط خود را محور قرار می دهید ( آنهم لذت های آنی بدون عواقب آن) ، فکر می کنید ارتباط عاطفی ، احساسی با جنس مخالف و بدون ازدواج بهتر از ازدواج است. در حالیکه این نه به نفع دختر است، و نه به نفع پسر.
( به مرور در زندگی احساس پوچی ، بی معنایی و بطالت خواهید کرد). چون انسان به میزان تلاشی که در مسیر انتخابهای خود می کند و مسئولیت آن را می پذیرد، به زندگی اش معنا و نشاط و جوشش می دهد. و اگر از این سختی ها حذر کند، کسالت ، بی حوصلگی و بی انرژی بودن از نتایج بلند مدت آن خواهد بود.
اگر شما قصد ازدواج با این شخص را ندارید،
صریحا به او بگویئد که برای ازدواج او را در نظر نداری و نمی خواهی از این به بعد او را ببینی.
و به هیچ وجه قول مبهم در مورد آینده ( که باید بعدا تصمیم بگیری، یا ببینیم وضعیت چی می شه) به او ندهید. و قید کنید که قصد ازدواج را با او ندارید. و حاضر نیستید مسئولیت زندگی را اکنون بپذیرید. ( تا او هم برای زندگی خود برنامه دیگری را مهیا کند)
RE: چجوری به مادرم بگم که به یک پسر علاقه دارم؟
عزیزم فکر می کنی در اینده که بخوای ازدواج کنی هیچ مردی ازت این حرفو قبول می کنه که با یک غریبه رابطه خواهر برادری صرف داشتی؟
آیا اگر این اقا پسر ازدواج کنه شما می تونی دوریشو تحمل کنی؟ آیا خانم این آقا پسر اجازه می ده شما همچنان با هم ارتباط داشته باشید؟
به نظرم برای جبران این حس نیاز به ارتباط با یک جنس مخالف با دایی یا عمو یا پدرتون رابطه نزدیکی رو شکل بدید.