مشکل جدّی با برادرم

با سلام خدمت دوستان.

من نیکی هستم، 16 ساله.

میخواستم در مورد مشکلی که با برادرم دارم و در واقع مشکل برادرمه ازتون کمک بخوام.

مشکل اینه:

برادر من، 18 سالشه و تقریبآ از 13 سالگی با دختری هم سنّ خودش دوسته. تا چند وقت دیگه، دوستیشون وارد 5 سال میشه. نظر خودم تا 5-6 ماه پیش این بود که رابطه شون از اول غلط بوده و فکر میکردم که باید تموم بشه.به دوستشم گفتم؛جفتشون میگفتن که نمیتونن بدون هم زندگی کنن.این رو باور نمیکردم،تا همون 5-6 ماه پیشم خیلی بیشتر نگران دوستش بودم؛فکر میکردم اونطوری که این دو نفر بهم محبت کردن(از اولین روز،رابطشون به شدت عاطفی بوده)، اگر قرار باشه همه چیز بینشون تموم بشه، دختر خیلی بیشتر ضربه میخوره.به دوستش گفتم یکبار سعی کنه و همه چیز رو تموم کنه،اون هم بعد ازینکه کلی گفت نمیشه و نمیتونم، قبول کرد. یک روز از برادرم برای همیشه خداحافظی کرد. اون روز بدترین روز زندگیه برادرم بود،انقدر گریه کرد تا از حال رفت.وضع دوستش هم بهتر از خودش نبود.جدا بودنشون هم به بیشتر از 12 ساعت نکشید و فرداش همه چیز برگشت به روال عادیشون.الان هم حدود 5 ماه از اون شب میگذره.
برادرم میگه که من فقط میتونم با اون خوشبخت بشم.

بهم کمک کنید...

باید جدا بشن یا نه؟

سلام،

به همدردی خوش آمدی.

آفرین به شما که نگران برادرت هستی.

خب اینکه چنین رابطه ای اشتباه هست رو خود شما هم می دونی.
نتیجه اش هم همین بوده که اینها شدیداً به هم وابسته شده اند و حالا به مشکلات برخوردند. در صورتی که در این سن باید تمام تلاش و حواسشون روی درسهاشون باشه.

البته باید دید که سن ازدواج در خانواده شما چطور است. و همینطور اینکه این آقا پسر و خانواده او برای آینده اش چه برنامه هایی دارند. به هر حال معمولاً تا پسر درسش رو بخواند و سربازی برود و کار پیدا کند، تازه در سن 25 به بالا آمادگی ازدواج پیدا می کند.

و طبق تجربه به شما می گویم که یک پسر از سن 16 تا 25 تغییرات زیادی می کند. احتمال این بسیار بسیار زیاده که وقتی آمادگی ازدواج پیدا کرد، دیگر این دختر رو نخواهد! هر دو بزرگ تر خواهند شد و برای خود یک سری معیارها تعیین می کنند و دیگر معلوم نیست که آن موقع این رابطه مطابق با معیارهایشون باشه.

البته به رسم رسوم خانواده ها هم بستگی داره. شاید در خانواده شما ازدواج در سن 18 عادی باشه.

به نظر من بهترین کار این هست که از برادرتون بخواهید که موضوع رو با پدر مادرتون مطرح کنند (و همینطور خانواده دختر خانم با دخترشون) و آن وقت پدر مادرها بهترین تصمیم رو بگیرند.

موفق باشید.

من ازتون کمک میخوام...

واقعآ نمیدونم این دو نفر میتونند از هم جدا بشن یا نه...

فقط میدونم برادر من که به سرسختی و حتّی سنگدل بودن شناخته میشه، انقدر گریه کرد که از حال رفت:302:

میشه جداشون کرد یا نه؟

کمک لطفآ.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Hamed65

سلام،

به همدردی خوش آمدی.

آفرین به شما که نگران برادرت هستی.

خب اینکه چنین رابطه ای اشتباه هست رو خود شما هم می دونی.
نتیجه اش هم همین بوده که اینها شدیداً به هم وابسته شده اند و حالا به مشکلات برخوردند. در صورتی که در این سن باید تمام تلاش و حواسشون روی درسهاشون باشه.

البته باید دید که سن ازدواج در خانواده شما چطور است. و همینطور اینکه این آقا پسر و خانواده او برای آینده اش چه برنامه هایی دارند. به هر حال معمولاً تا پسر درسش رو بخواند و سربازی برود و کار پیدا کند، تازه در سن 25 به بالا آمادگی ازدواج پیدا می کند.

و طبق تجربه به شما می گویم که یک پسر از سن 16 تا 25 تغییرات زیادی می کند. احتمال این بسیار بسیار زیاده که وقتی آمادگی ازدواج پیدا کرد، دیگر این دختر رو نخواهد! هر دو بزرگ تر خواهند شد و برای خود یک سری معیارها تعیین می کنند و دیگر معلوم نیست که آن موقع این رابطه مطابق با معیارهایشون باشه.

البته به رسم رسوم خانواده ها هم بستگی داره. شاید در خانواده شما ازدواج در سن 18 عادی باشه.

به نظر من بهترین کار این هست که از برادرتون بخواهید که موضوع رو با پدر مادرتون مطرح کنند (و همینطور خانواده دختر خانم با دخترشون) و آن وقت پدر مادرها بهترین تصمیم رو بگیرند.

موفق باشید.

---

مرسی از راهنماییتون.
من خودم واقعآ تا 5-6 ماه پیش تمام افکار و اعتفادات شما رو داشتم و با این مساله کاملآ جدی و از روی عقل برخورد میکردم،اما توی 5-6 ماه اخیر از این دو نفر و دلبستگی و وابستگیشون انقدر دیدم که وقتی فکر میکنم میبینم اصلآ نمیشه احساسات این دو نفر رو زیرپا گذاشت، مخصوصآ برادرم. اصلآ وضعیت خوبی نداره و برام دردناکه.