-
لطفا راهنماییم کنید
سلام خدمت همه ی اعضا و مدیران سایت همدردی.
خوشحالم که این سایت رو پیدا کردم
میخوام از همتون و از فکراتون مشورت بگیرم و یه راه یا بهتره بگم یه راهکار درست واسه یه مشکل میخوام.
یه دختر تقریبا 26ساله هستش.ازدواج نکرده
3تا برادر داره و یه خواهر
یکی از برادراش که میشه گفت اصلا مرد نیست و کاری به کار اینا نداره و فقط زندگی خودش رو میکنه.
یکی دیگه از برادراش همراه خودش تو یه خونه ی اجاره ای باهاش زندگی میکنه.
اون برادر سوم که از همه هم کوچیکتره خونه ی پدر مادر زندگی میکنه.
خواهر این بنده خدا هم مثل برادر اولیه میمونه و فقط میخواد زندگی خودشو بچرخونه و کاری به مشکل اینا نداره
مشکل اصلی برادر کوچیکه ست.یه آدمی که همیشه باید حرف خودش باشه.دوستاش رو هروقت بخواد باید بیاره خونه.هرچقدر که دلش بخواد باید از باباش بگیره.تو خونه هرجور بخواد حرف میزنه و رفتار میکنه.از فحش بگیر تا سیگار کشیدن .
بخاطر همین کاراش و وضع غیر قابل تحملی که کرده بود این خانوم تصمیم میگیره به همراه برادر وسطیش یه خونه اجاره کنن و جدا گانه زندگی کنن و الان هم جدان.
پدر و مادر و خواهر این خانوم بعد از جداشدنشون زیاد میان خونه ی این بنده خدا.بالاخره یه جای امن تر و با آرامش تر از خونه ی خود پدر مادر هست دیگه.حد اقلش اینه که برادر کوچیکه نیستش
اینجوریه که مامان باباش زیاد میان پیش این خانوم و برادرش
مادر این خانوم مریضه.دیابت داره.الانم فکر کنم بیمارستان بستریه.فامیل آشنا دوست و کسی هم ندارن که بهشون بتونه کوچیک ترین کمکی کنه
پدرش قبلا زیاد هوای برادر کوچیکه رو داشته و هرچی خواسته بهش داده.اما حالا چون پیر شده حالا *مجبوره* هرچی میخواد بده بهش.
میترسه از پسرش.گفتم که اهل هر کاری هست.چیزی نمیتونه به پسرش بگه.الان شده یه منبع مالی واسه پسره.پسره هم نه سر کار میره نه درس میخونه نه فکر زندگی.هیچی.فقط رفیق و خوش گذرونی و کندن از جیب پدر مادر
تمام مشکلات پدر مادر مثل مریضی و دوا درمون هم گردن این خانوم با برادرش که باهم زندگی میکنن افتاده
حالا من اومدم همه ی این حرفا رو گفتم تا از شما بپرسم:
به نظر شما راهی وجود خواهد داشت که مثل قبل البته بدون برادر کوچیکه تو همون خونه زندگی کنن؟یا اصلا یه خونه ی دیگه ولی باهم دیگه
میشه کاری انجام بده که به آرامش برسن؟
من خودم عقلم به جایی قد نداد.خواستم ببینم نظر شما چیه.چه کارباید کرد به نظرتون
اگه سوالی در مورد این قضیه داشتید بگید جواب میدم.لطف کنید همه ی سوالاتون رو همینجا بپرسید و فقط فقط همینجا در موردش حرف بزنیم.چون نظر جمع فکر کنم کاملتر باشه و بهتر
مرسی از همتون
-
RE: لطفا راهنماییم کنید
یعنی هیچکی نبود به این سوال ما جواب بده؟
مشاورها ی خانواده لطف کنن این تاپیکو بخونن و جواب بدن.واسم مهمه.ممنون:72:
-
RE: لطفا راهنماییم کنید
سلام
شما چرا مي خواي مشكلشون رو حل كني؟ خواستگار اون خانمي؟
-
RE: لطفا راهنماییم کنید
نه یکی از دوستای دانشگام هستن ایشون
چون میبینم چقدر دارن دردسر میکشن این سوالو پرسیدم.یه دوست خوب واسه من.از منم چند سالی بزرگتر هستش.لطفا اگه چیزی به ذهنتون میرسه بگید.ممنونم خیلی:72:
-
RE: لطفا راهنماییم کنید
سلام،
به جمع ما خوش آمدید.
شما را به این خاطر که نگران دوستتون هستید و می خواهید کمکش کنید تحسین می کنم.
منتهی فکر می کنم کمک کردن به دوستتون به این شکل کمی سخت است.
اینطوری ما مسائل رو از زبان یک واسطه می شنویم.
همینطور پاسخ دادن به سوالی که دادید بسیار سخت است. به این خاطر که ما نمی دونیم اونها چه شرایطی دارند.
خب این خانم یک سری مشکلات دارند. و البته اینها تا حدودی طبیعی هستند. بالاخره اینکه فرزندان باید در زمان پیری و بیماری پدر مادر به آنها کمک کنند، یک مشکل نیست. بلکه یک مسئله طبیعی هست. همونطور که پدر مادر در زمان کودکی ما سختی های زیادی رو تحمل کردند.
حقیقتش من درست متوجه نشدم که سوال شما دقیقاً چی هست.
بهتر است که این سایت را به او معرفی کنید که خودش اینجا بیاید و حرف دلش را بزند تا بتوانیم بهتر کمکش کنیم.
-
RE: لطفا راهنماییم کنید
مجدادا سلام.خیلی ممنونم که پستم رو جواب دادید
آخه اون خانوم به اینترنت دسترسی نداره.بخاطر همین نمیتونه خودش بیاد.ولی من در مورد این مشکلش باهاش راحت بودم و میشه گفت بهم اعتماد کردن و کامل برام باز کردن مشکلاتشون رو.90درصد از حرفاش با خبرم.
میدونید مشکل اصلیش چیه؟
اینه که هر آدمی دوست داره تو یه محیط امن به اسم خونه که پدر مادر پیشش باشن با هم زندگی کنن.
حالا این خانوم و برادرش بخاطر اون برادر کوچیکش نمیتونن از این حق برخوردار باشن.برادر کوچیک(اسمش فرضا رامین) نمیذاره امن و راحت باشه خونه.مثلا دوستاش رو بدون ملاحظه میاره خونه یا خیلی راحت تو خونه(با وجود بیماری سخت اون یکی برادربخاطر حساسیت شدید به دود سیگار) سیگار میکشه و هرجور که بخواد حرف میزنه و خیلی مشکلای دیگه.
مثلا چند وقت پیش که پدر خونواده تصادف کرده بود اول اومده بود از خونه پرسیده بود جیب بابا پول بود موقع تصادف یانه؟اینجور آدمی هستش.
سوالم رو بهتر بگم
چه طوری میشه این برادر نادان(رامین) رو یکم به راه آوردش که بفهمه تو خونه باید چه جوری برخورد کنه؟
یا چطوری میشه رامین از خونه طرد بشه و بره دنبال کار خودش؟
چه طوری میشه باز با آرامش این خانوم کنار خونوادش زندگی کنه و اون رامین مشکلی براش پیش نیاره؟
بازم از همتون ممنونم:72:
-
RE: لطفا راهنماییم کنید
فکر می کنم در اینجا اصلی ترین نقش رو پدر مادر می توانند ایفا کنند.
پدرش باید به او بگوید که از رفتارهای او ناراضی هست.
دوست شما هم به عنوان خواهر می تواند با او صحبت کند و سعی کند که او را متوجه رفتار اشتباهش بکند.
معمولاً این پدر است که باید در مقابل پسرش با اقتدار ظاهر شود و به او اجازه هر کاری را ندهد.
-
RE: لطفا راهنماییم کنید
ولی اگه پدر این اقتدار رو نداشته باشه چی؟بخاطر سن زیادش و پیر شدنش دیگه عملا نمیتونه کار خاصی کنه و جلو پسرش مقاومت کنه.میشه گفت از پسرش میترسه
اون آدم هم آدمی نیست که به این راحتیا آدم بشه
میدونم خیلی سخته جواب دادن به این سوال و مشکل ما.شرایطش خیلی خاصه.
ممنونم از همتون:72:
-
RE: لطفا راهنماییم کنید
گفتید این کوچک ترین برادره.
خب از اون یکی برادرهای بزرگتر کمک بگیرید.
متاسفانه بقیه دوستان نظری ندادند. ولی فکر می کنم بیشتر از این هم نمیشه اظهار نظر کرد.
موفق باشید.
-
RE: لطفا راهنماییم کنید
سلام
متاسفانه به نظر می رسه رفتارها و برخوردها و تربیت نادرست باعث شده برادر کوچکتر چنین رفتارهایی داشته باشه!
در هر حال من راه حلی به ذهنم می رسه که شاید بتونه کمک کنه!
- پدر و مادر این خانم باید هرچه سریعتر تمامی مایملک خودشون رو تقسیم کنند(ملک، زمین و ...) و سهم هر کدوم از بچه ها رو بدهند و به پسر کوچکتر هم بگویند که دیگه سهم رو گرفته و می تونه خودش برای خودش مستقل زندگی کنه و دیگه دنبال پدر و مادر برای گرفتن پول و ... نیاد!
این کار خیلی سخته و معمولا با دعوا و بحث همراه خواهد بود، ولی با توصیفاتی که شما گفتید، در صورت فوت پدر، این خانواده مشکلات زیادی در تقسیم ارثیه با برادر کوچکتر خواهد داشت!
این کار مزایایی داره:
1- خواهر و برادر می تونند با سهم ارث خودشون و پس انداز (اگر دارند!)منزلی فراهم کنند و به همراه پدر و مادر با هم زندگی کنند.
2- برادر کوچکتر متوجه می شه که بالاخره باید استقلال مالی پبدا کنه و دو حالت بیشتر وجود نداره:
- یا سر به راه می شه!
- یا بدتر می شه!
یه سوال: این آقا پسر از هیچکس حرف شنوی نداره؟
اگر کسی هست که این آقا ازش حرف شنوی داشته باشه، شاید با صحبت و راهنمایی سر به راه بشه!
اگر کسی هست (در فامیل)که به برادر کوچک کار بده، باز هم شاید سر به راه بشه!
شاید اگه زن بگیره هم سر به راه بشه! (البته بستگی به اخلاق و منش همسر آینده اش هم داره!)
من دیگه چیزی به ذهنم نمی رسه.....
امیدوارم که مشکلشون زودتر حل بشه :72: