-
خيانت همسر
باسلام خدمت دوستان عزيز و مديرهمدري دلسوز
ملاحت هستم داستان زندگي خود را قبلا توضيح دادم . زني 42ساله و سه فرزند الان مدت دوماه هست كه همسرم منزل را ترك كرده و علت آن هم وجود يك زن صيغه اي با سه فرزند ازشوهر سابقش است و حاضر به طلاق من نيست و فقط قصد تحميل آن زن را دارد و ازما مي خواهد كه وجود آن زن را در زندگي ايشان بپذيريم . دراين مدت افكار بهم ريخته اي داشته و دارم و يك روز ازخيانت و نامردي او فارغ نشدم و لحظه لحظه ي زندگي من سراسر غم و اندوه است هيچ راه چاره اي هم ندارم همه مي گويند صبر كن تا سرش به سنگ بخوره ولي آخه اين كاردرسته اگر اقدام به دادخواست طلاق كنم چون دخترم هشت سالشه او هم ازاين طريق مرا اذيت مي كند و خواستار نگهداري او مي شود دختر بزرگترم امسال كنكور دارد و بايد پيش او حفظ ظاهر كنم و خودم را شاد و سرحال نشان دهم حاضر نيست پدرش را ببيند و پدرش هر چند روز يكبار به او اس ام اس مي دهد و من را مقصر جلوه مي دهد و مي گويد چون تامين نبودم زن گرفتم و مادرتان خودش مي داند كه مقصر صددرصد است و مي گويد كه من به شما احتياجي ندارم اين شما هستيد كه به من احتياج داريد و با اين حرفها با روح و روان اين بچه بازي مي كند نمي دانم چكار كنم حرف هيچكس را هم گوش نمي كند و اصرار دارد كه اين كار را براي ثواب انجام داده و حاضر نيست تحت هيچ شرايطي آن زن را رها كند مي خواهد من خرج اين زندگي و بچه ها را بدهم و او هم خرج آن زن و بچه هايش را بدهد . خيلي احمقانه فكر مي كند ولي هيچ كاري از دست من برنمي آيد . درتمام مدت زندگي تمام مشكلات مالي ايشان را رفع كردم هيچ فكر اقتصادي نداشت حتي دراين پنج سال كه با آن زن زندگي پنهان داشته از حمايت مالي من به نفع زندگي آن زن هم استفاده مي كرده و با دروغ اين مدت همه چيز را ازمن پنهان داشته خيلي ولخرج است و هيچ مديريتي در زندگي ندارد . آن زن با زبون بازي و مظلوم نمايي او را به طرف خودش كشيده و حاضر به كناره گيري نيست اينها را تلفني به من گفت . حالا درمانده و مستاصل شدم و نمي دانم چكار كنم من نمي خواهم با اجرا گذاشتن مهريه و نفقه اورا مجبور به بازگشت كنم . شما را به خدا كمكم كنيد از مدير همدري محترم تقاضا دارم يك مشاور مجرب در تهران به من معرفي نمايند . از همدري شما عزيزان بسيار سپاسگزارم منتظرم
-
RE: خيانت همسر
عزیزم از داستان زندگیت متاسف شدم
من نظر خودم را می گویم و نمی دانم مورد تایید کارشناسان هست یا نه
شما فعلا به فکر کنکور دخترت باش و حتی اگر لازم شد سیم کارتش رو عوض کن که استرس پدر و مادرش باعث تاپیر منفی در نتیجه امتحانش نشود.
بعد هرگونه حمایت مالی را از همسرت به کل قطع کن و بیشتر از قبل از او طلب خرجی کن.
اگر بچه ها بیمار شدند و نیازی داشتند، حتما به پدرش واگذار کن و بگذار بیشتر و بیشتر درگیر زندگی شود. و درک کند که مسئول زن و سه فرزند بودن و خرجی آنها را دادن آنقدر سخت است که جایی برای دلسوزی برای کس دیگر نمی گذارد.
اگر لازم شد رسما و قانونا درخواست نفقه کن.
-
RE: خيانت همسر
ملاحت عزیز سلام
ضمن تایید صحبت بلواسکای عزیز به نظر من هم حلقه ی مفقوده ی زندگی شما این هست که شما همسر بیش از حد فداکاری برای ایشون بودی و مسولیت های ایشون رو هم پذیرفتی سعی کن ایشون رو به زندگی برگردونی و بیش از پیش وی را درگیر مسایل زندگی کنی:72:
-
RE: خيانت همسر
راستي ملاحت عزيز چي شد؟ چي كار كردين؟ من واقعاً براي شما متأثر شما و از خدا ميخواهم شوهرتون تأديب بشه و برگرده سر خونه زندگيش.
-
RE: خيانت همسر
سلام دوست عزیزم :72:
من هم تقریبا به یه نوعی مشکل تو را داشتم و شما را درک میکنم به نظرم راهکار خوبی است که شوهرت را بیشتر درگیر مسایل زندگی و مسایلی کنی که باید خودش حل کند و شما هم به خودتان برسید و بیشتر به شوهرتان نزدیک شوید فکر کنید که آن زن چگونه توانسته شوهرتان را به خود جذب کند شما هم همان کارها را بکنید.
برایتان آرزوی موفقیت میکنم :323:
-
RE: خيانت همسر
باسلام خدمت همه دوستان خوب و مهربان
عطريا جان از حس همدردي شما بسيار سپاسگزارم
درگير مسائل زندگي و بازسازي منزل بودم ولي هميشه به سايت مراجعه مي كردم و مطالب را دنبال مي كردم مدت يازده ماه است كه شوهرم منزل را ترك كرده و قصدش از اين كار خسته كردن من و بچه ها و راضي شدن ما به پذيرش آن زن مي باشد دراين مدت حتي يك ريال بعنوان هزينه زندگي نپرداخته و به هيچ عنوان راضي به ترك آن خانم نيست و مي گويد اتفاقي است كه افتاده و من نمي توانم آن زن را رها كنم و همه بايد آن خانم را بپذيرند و هركس از اقوام كه پا جلو گذاشته و نصيحتش كرده با صحبت هاي غيرمنطقي آنها را رد كرده من دراين مدت صبر كردم تا بچه هام بتوانند درست و عاقلانه و به دور از احساسات تصميم بگيرند چون نميخوام درآينده مورد سئوال قراربگيرم كه چرا صبوري نكردي و ما حاصل طلاق شديم البته خدارو شكر بچه هاي عاقلي دارم ولي اين زمان لازم بود تا خيلي چيزها به اونا ثابت بشه نخواستم عجولانه و احساساتي عمل كنم هرچند كه خيلي دلخور و رنجيده خاطر شدم و دوست داشتم كه هرچه سريعتر از اين آقا جدا شوم ولي بخاطر بچه ها صبر كردم ولي ديگه ميخوام اقدام قانوني را شروع كنم چون خواست بچه ها هم همينه و با توجه به اينكه ايشان راضي به طلاق نيستند و با اين كار قصد آزار واخاذي را دارد ميخوام مهريه و نفقه را اجرا بگذارم تا شايد از اين طريق مجبور شود تكليف من را مشخص كند
-
RE: خيانت همسر
سلام ملاحت جان امیدوارم زندگیت بهتر بشه حالا چه با وجود شوهرت یا بدون او. خیلی کار خوبی کردی که مهریه و نفقه رو میخوائی به اجرا بزاری. بهترین کار همینه. شما که خودت داری خرچ بچه ها رو میدی پس شوهره رو میخوائی چیکار حداقل راحت میشی که هرکاری میتونستی کردی ، شما هم اذیتش کن چطور اون این همه مدت با شما این کار رو کرد. اصلا کوتاه نیا و تمام حق و حقوقت رو بگیر. انشااله خدا کمکت کنه.
-
RE: خيانت همسر
سلام
یادمه تو همسایگی ما یه خانومی بود که سه تا پسر داشت و از شوهرشم جدا شده بود پسراش بزرگ بودن
بعد یه مدت یه آقایی به خونشون رفت و آمد میکرد که وضع مالیش خوب بود و برای پسراش کار دزست کرد و
موقعیت سربازیشونو جوور کردو اینا که بعدا فهمیدیم شوهر صیغه ای این خانومه ...
این آقا خودش زن و بچه داشت و به گفته خود خانوم همسایه مشکل اصلی آقا با خانوم خودش بد اخلاقی بود
این خانوم که زن صیغه ای بود همیشه همیشه آرایش داشت و و مرتب و منظم بود هر وقت آقا میومد خونشون
نمیدونم چطوری مدیریت میکرد که پسراش کاملا به اون مرد احترام میذاشتن قبولش داشتن و بش توجه میکردن
چون زن صیغه ای بود و مرده هم خانوادش نمیدونستن نمیتونسن با هم گردش و تفریح و جایی برن اما همیشه
کنار هم شاد و آرووم بودن هفته ای یکی دو بار که آقا میومد خونش با بچه هاش کلی وسایل جمع میکرن میرفتن
رو پشتبوم خونشون و پیک نیک برگزار میکردن ...
من با خوندن داستانت یاد این خانواده افتادم و اینکه خانومه با اینکه صیغه ای بود همیشه شوهرشو بدرقه میکرد تا دم ماشینش و کلی موقع خداحافظی باش حرف میزد همیشه هم میومد دم در استقبالش و با اینکه مرد اخلاقش خیلی تند بود و حتی تو کوچه چند بار باش دعوا کرده بود خانوومه همسایه همیشه آروم بود و گاهی فقط حرص میخورد اما اون مرد همه زندگیش خانواده اصلیش بودن و فقط هفته ای یکی دو بار پیش این خانوم بود اونم به نظر من فقط برای پر کردن خلا هایی که داشت و تفریح !!!
تازه بعد یه مدت به این خانوم همسایه گفته بود من از بد اخلاقی زن خودم سیر شدم اومدم سراغ تو اما تو اخلاقت از اونم بدتره !!!
حالا از این حرفا قصدم این بود که یه مرد الویتش همیشه با خانواده اصلیشه فقط باید صبر کنی و رفتار درست...
اما خوب گاهی ممکنه زن صیغه ای یا زن دووم خیلی خوب و صبور باشه
و زن اصلی همش دعوا و تندی کنه
خوب خودت جای اون مرد بودی ترجیح میدادی پیش کی بمونی؟؟؟
پس مهم اینه که تو و بچه هات خوب رفتار کنید و مرد خونتونو جذب کنید همیشه از بچه هات بخواه حامی پدرشون باشن مقابلش نیاستن بزرگ نگهش دارن ...بچه هات سلاح تو هستن برای حفظ زندگیت اما نه با جنگ و دعوا و توهین بلکه با مهر و محبت و علاقه و همین که اون زن صیغه است یعنی تو یه مرحله جلویی وگرنه راحت میتونس عقد دائم شه و زن دووم