خواستگاری! آری یا نه؟ (مشکل بزرگی که دچارش شدم)

سلام به همه.
من یه مشکل خیلی مهم دارم.
حدود 4 ماه پیش با دختری اشنا شدم و بعد از چند روز متوجه شدم که اون مطلقه هست و 1 بچه 2/5 ساله هم داره.
اما بشدت بهش علاقمند شدم. خودش هم بهم علاقمند شده بود مدام بهم می گفت دوستم داره و البته من هم بهش ابراز علاقه میکردم. اما همیشه بهم می گفت که شرایطش خاص هست. در طی این مدت مدام می گفت ممکنه که از پیشم بره و ... .
دختر بسیار مودب و خوبی هست. خانواده خوبی هم دارن چون از 1-2 نفر مطمئن که اون رو می شناختن شنیدم خانواده بسیار خوبی هم داره.
بعد از گدشت حدود 1 ماه و نیم گفت دیگه نمی خواد با من باشه دلیلش رو پرسیدم، چون می گفت شرایطش خاص هست و من مجردم با من بودن خیلی براش سخت هست. چون اینطوری هر دو نفرمون ضربه ی روحی می خوریم. اما باز هم از ابراز علاقه به من کوتا هی نمیکرد. تا اینکه حدود 3 هفته پیش به من گفت اصلا دوستم نداره. می دونم دروغ میگفت چون دقیقا چند روز قبل دوباره بهم ابراز علاقه کرده بود و گفت دوستم داره.
چندین بار با خودم کلنجار رفتم که از ذهنم بیرونش کنم ولی نتونستم. دوباره تو فکر و خیالم بود. این رو هم بگم من تا حالا حتی 1 بار هم بهش دست نزدم. خودش هم همیشه بهم می گفت من پسر بسیار پاکی هستم. (من تو عمرم تا حالا با 1 دختر هم دوست نشدم و حتی تو چشم دخترهای فامیل هم نگاه نمی کنم).
خواهش می کنم کمکم کنید. می خوام بدونم آیا زندگی با چنین فردی صحیح هست یا نه. چون می خوام بدونم اگر اینجوری هست در شرایطمناسب به خواستگاریش برم.
راستی من 23 سال دارم بیکارم و اون هم همسن من هست (3 روز از من کوچیکتره).

ببینید بنظر من هیچ مشکلی نیست که شما با فردی مطلقه که در طلاق مقصر نبوده ازدواج کنید...البته بعد از اگاهی و روال منطقی شناخت .و شما باید تمام عواقب فشار روحی و روانی از سمت افراد فامیل و خانواده رو تحمل کنید که کار بسیار سختی هست...
ولی دوست من شما بیکارید! این مشکل مهم تر از مشکلی هست که خودتون گفتید ایشان مطلقه هستند...
موفق باشید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط eng.aydin

ببینید بنظر من هیچ مشکلی نیست که شما با فردی مطلقه که در طلاق مقصر نبوده ازدواج کنید...البته بعد از اگاهی و روال منطقی شناخت .و شما باید تمام عواقب فشار روحی و روانی از سمت افراد فامیل و خانواده رو تحمل کنید که کار بسیار سختی هست...
ولی دوست من شما بیکارید! این مشکل مهم تر از مشکلی هست که خودتون گفتید ایشان مطلقه هستند...
موفق باشید

---

ممنون از جوابتون. ولی این رو هم بگم اون به من گفت که هیچ مشکلی با بیکاری من نداره. البته من تا پایان امسال سر کار میرم.
من هنوز هم با خانوادم مطرح نکردم. در واقع نمی دونم چطور مطرح کنم. (خودشون برخی مواقع کنایه هایی بهم میزنن که باید از همین حالا برام برن خواستگاری).
در ضمن دلیل اصلی طلاقش اعتیاد همسرش و اذیت و ازارش بوده (ظاهرا کتکش هم میزده).
خواهشا بیشتر کمکم کنید.

ببینید زندگی بدون درامد ادامه پیدا نمی کنه. اول باید سعی کنید یک درامد ثابت ماهانه برای خودتان تدارک ببینید و بعد پا پیش بزارید ...
ببینید همین که ایشان گفته مشکلی با بیکاری شما نداره سوال برانگیز هست... همین که ایشان در ازدواج اول شکست خوردند سوال برانگیز هست. این اشتباهات اشتباهات کوچکی نیستند دوست من. شما باید ایشان رو درست تر بشناسید ... چه چیزی باعث شده به این خانم علاقه مند بشید؟ ایا فقط ظاهر و زیباییش بوده؟ کدوم خصوصیات اخلاقیش باعث شده؟ به این موضوعات فکر کنید
شما تازه 23 سالتون هست و می تونید زندگی بسیار موفقتری در پیش داشته باشید...
تصمیم سختی هست که خودتون باید بگیرید ولی تجربه ثابت کرده ریسک بسیار بالایی در این کار هست
هیچ وقت بخاطر ترحم به کسی با او ازدواج نکنید
من با توجه به اینکه گفتید خونواده تون براتون نقشه ها کشیدن می تونم پیش بینی کنم با سر گرفتن این ازدواج چه مشکلات بزرگی در سر راهتون قرار خواهد گرفت...
در کل پیشنهاد می کنم بیشتر فکر کنی و بفکر اینده باشی و سعی کنی در زندگی پیشرفت کنی . برای ازدواج وقت هست...
سعی کن تمام عواقب رو بسنجی
یا علی:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط eng.aydin

ببینید زندگی بدون درامد ادامه پیدا نمی کنه. اول باید سعی کنید یک درامد ثابت ماهانه برای خودتان تدارک ببینید و بعد پا پیش بزارید ...
ببینید همین که ایشان گفته مشکلی با بیکاری شما نداره سوال برانگیز هست... همین که ایشان در ازدواج اول شکست خوردند سوال برانگیز هست. این اشتباهات اشتباهات کوچکی نیستند دوست من. شما باید ایشان رو درست تر بشناسید ... چه چیزی باعث شده به این خانم علاقه مند بشید؟ ایا فقط ظاهر و زیباییش بوده؟ کدوم خصوصیات اخلاقیش باعث شده؟ به این موضوعات فکر کنید
شما تازه 23 سالتون هست و می تونید زندگی بسیار موفقتری در پیش داشته باشید...
تصمیم سختی هست که خودتون باید بگیرید ولی تجربه ثابت کرده ریسک بسیار بالایی در این کار هست
هیچ وقت بخاطر ترحم به کسی با او ازدواج نکنید
من با توجه به اینکه گفتید خونواده تون براتون نقشه ها کشیدن می تونم پیش بینی کنم با سر گرفتن این ازدواج چه مشکلات بزرگی در سر راهتون قرار خواهد گرفت...
در کل پیشنهاد می کنم بیشتر فکر کنی و بفکر اینده باشی و سعی کنی در زندگی پیشرفت کنی . برای ازدواج وقت هست...
سعی کن تمام عواقب رو بسنجی
یا علی:72:

---

در رابطه با بیکاری من که گفته مشکلی براش نداره به این دلیل بوده که در طی این مدت با وجود اینکه از علاقه به من حرف میزد می گفت من بیخیال اون بشم و دلیل این حرفش رو بیکاری من پرسیدم ولی اون گفت نه به خاطر بیکاری من نیست. دلیلش رو گفت چون اون 1 بچه داره و من تا حالا تجربه زندگی نداشتم خیلی نمی تونه جالب باشه.
در مورد زیبایی ظاهری که گفتین این خانم کاملا ساده و معمولی هستن و به هیچ عنوان آرایش ظاهری نمی کنن.
من هم همین فکر رو دارم. می خوام بیشتر فکر کنم و بعد در موردش تصمیم بگیرم. می خوام ببینم آیا بعد از گذشت مثلا 3-4 ماه دیگه هنوز علاقه ای از این خانوم در من هست یا نه.

ببین دوست من ، حالا شاید ایشان احساساتی بشن و بگن مشکل بیکاری مهم نیست( حالا همین بی منطق بودن هم ایراد هست) ولی شما خودت فکر کن که چطور میخوای هزینه های زندگی رو تامین کنی؟
همین مشکلی که گفتی یک بچه هم وجود داره یک مساله مجزا هست... درسته ادم نباید در مقابل مشکلات عقب نشینی کنه ولی نباید هم برای خود مشکلات رو بوجود بیاره. شما فکر کردید که این بچه می تونه باعث ایجاد یک رابطه بین این زن و خانواده شوهر قبلیش بشه ؟و باعث ازار شما باشه؟ حتی شما به این فکر کردی که فردا که خودت بچه دار شدی می تونی عدالت رو رعایت کنی و اون بچه رو مثل بچه خودت دوست داشته باشی؟
همه این سوالات و خیلی سوالات دیگر هستن که باید پیش خودتان حلشان کنید. اگر تعداد " نخیر ها " در جوابهایتان بیشتر بود تمومش کنید این رابطه رو...

دلیل منطقی برای بر هم زدن این رابطه برای شما فراوان هست ولی شما باید این مشکلات رو ببینید...
همین که این سوال رو مطرح می کنید که بعد از 3 یا 4 ماه باز هم علاقه مند خواهی ماند یا نه ، نشان از این هست که شما هموز در مسئله ازدواج اگاهی ندارید و نا اگاهانه انتخاب کردید...
دقیق فکر کنید دوست من... مطمئنا فرصت های بهتری خواهید داشت به شرط اینکه در اینده درست و دقیق و منطقی فکر کنید.
:72:

سلام وحید جان

کاملا با صحبت های آیدین موافقم ، مشکلاتی که سر راه این ازدواج هست و همچین مشکلاتی که بعد از ازدواج پیش خواهد آمد ، باعث شده که این ازدواج بسیار آسیب پذیر باشه و ریسک بالایی داشته باشه

جدا از مطلقه بودن ایشون ، داشتن یه فرزند هم مانع بزرگی هست ، چون این خودش مسولیت سنگینی رو به شما محول خواهد کرد ، مسولیت ناپدری بودن که مطمئنا مسایل زیادی را با خودش بهمراه خواهد داشت ، تنها تفاهم شما با هم دوست داشتن همدیگه است و این اصلا کافی نیست ، برای ازدواج نکات بسیار زیادی است که لازم هست ، آمادگی شما ، مناسب بودن مورد انتخابی برای شرایطتان و...

به هر جهت به نظر من بهتره که به همه جوانب قضیه فکر کنید و به اتفاق هم با مشاور مشورت کنید[b]

سلام وحید عزیز
علاوه برصحبتهایی که دوستان داشتن وخیلی هم باهاشون موافقم یک نکته رو بگم اینکه شما تا حالا باهیچ دختری دوست نبودی وحتی تو چشمشون هم نگاه نمیکنی و... اصلا چیز خوبی نیست ازچه نظر؟ازاین بابت که تو جوامع امروز ارتباط داشتن با جنس مخالف یک مهارته حتی تو ایران حتما نباید با دختری دوست باشی یا رابطه عاطفی داشته باشی به نظر من چون تاحالابا دختری نبودین مجذوب ایشون شدید نمیگم برودوست دختر پیدا کن نه اصلا ولی داشتن یه رابطه سالم با جنس مخالف خیلی خوبه.شما وقتی هیچکی تو زندگیتون نبوده مجذوب اولین دختری رو که یک مقداری با مادر یا خواهرتون تفاوت داشته باشه یابهتون محبت کنه میشی
پس بدون این احساس دوست داشتن یا عشق نیست اولین تجربه احساسیه که نباید اصلا بهش توجه کنی خصوصا با این همه مشکلی که داره بهتر دنبال یک کار باشی تا شرایطط رو برای ازدواج مناسب با فرد مناسب محیاکنی:323: