ظاهر برای خانم ها اولویت چندم است؟

با سلام
شاید این سوال برای هرکسی متفاوت باشه ولی با توجه به روحیه ای که خانم ها دارند (مثلا گفته میشه آقایون از طریق چشم عاشق مشند و خانم ها از طریق گوش. حالا دیگه نمیدونم چقدر صحت داره:310:)
ولی خوب جواب این سوال میتونه جالب باشه (اللخصوص برای کسانی که مجرد هستند)
از طرفی هم ممکنه آقایون از دید خودشون (بجای خانم ها) به خودشون نگاه کنند و فکر اشتباهی بکنند.
از همین رو خانم های تالار هرچقدر به این سوال پاسخ بدند با بررسی جواب ها میشه یک نتیجه مشترک را استخراج کرد

*‌ ممکنه خانم ها شخصیت طرف مقابل خیلی براشون مهم باشه و یک پسر هرچقدر هم خوشگل و خوشتیپ باشه ولی بی شخصیت و بی تربیت اون را نپسندند
* ممکنه زیبایی های که برای خانم ها مد نظر هست ورای زیبایی چهره و تیپ و ... باشه مثلا یه سری زیبایی های مردونه مثل شجاعت ، جسارت ،‌جنم و برخی وقت ها هم ضمخت بودن مرد براشون جالب تر باشه
* ممکنه به نظر برسه یک خانم که از لحاظ ظاهر خیلی خوشگل و زیبا هست حتما پسری زیبا را خواهد پسندید و آقایون تصور بکنند که این خانم ممکنه از این آقا خوشش نیاد
* ممکنه خانم ها (حالا هرچقدر هم زیبا) پسران معمولی و عادی را برای ازدواج انتخاب بکنند تا اینکه طرف خوشگل باشه و دخترای دیگه به اون هی نگاه بکنند و باعث آزار دختر بشه

و خیلی علت های دیگه. که با پاسخ دادن خانم ها جواب های جالبی بدست خواهد آمد.

دوست خوبم سلام.
قبل از توضيحاتم يادآوري ميكنم كه نميشه نسخه واحدي براي همه دخترا پيچيد. بنابراين توضيحات من هر چند غالبيت داشته باشه، كليت نداره.
اكثر دختر ها دوست دارند با مردي با ظاهري يك درجه پايين تر از خودشون ازدواج كنند. در حقيقت زن دوست داره از همسرش زيبا تر باشه. چون هم خيالش راحت ميشه كه به چشم همسرش زيباست و هم از حرف مردم كه ميگن،شوهرش از خودش سرتره در امان ميمونند. اما فقط يك درجه. خانما هم دوست دارند از ديدن همسرشون لذت ببرند و مردشون براشون جذاب باشه. در حقيقت براشون جذابيت مهمتر از زيباييه. اما از ملاك هاي مهم براي دخترا موقعيت اجتماعيه.
من به عنوان يه دختر هيچگاه مردي زيباتر از خودم رو انتخاب نميكنم، هر چقدر هم مايل به ازدواج باشه و هر چقدر هم شخصيت داشته باشه. چون اعتماد به نفسم رو مياره پايين و حس حسودي و بدبينيمو تحريك ميكنه. اما مرد غير جذاب هم انتخاب نخواهم كرد، چون ميخوام كنارش سرمو بگيرم بالا و از نشون دادنش به ديگران خجالت نكشم. همچنين به دلم بشينه.

از قديم گفتن: كبوتر با كبوتر، باز با باز. پس خوشگل واسه خوشگل، معمولي واسه معولي، زشت واسه زشت.

:305: توجه: دخترا به موقعيت اجتماعي خيلي اهميت ميدن، هرچند كتمانش كنند. به قولي دوست دارند همسرشون سر و كله اي تو آدما داشته باشه. منظورم تنها شغل و.... نيست. منظورم اعتبارشون بين مردمه. اينكه همسرشون دستپاچلفتي نباشه و از خانواده خودشون سرتر باشه.

برای ازدواج همین که تیپ وقیافه پسر قابل تحمل باشه واسه دختر کافیه
این نظرشخصی من و خیلی از دوستامم هست،از این واون هم زیاد شنیدم.
ولی خوب کسی از قیافه جذاب وخوش تیپی طرف مقابلش بدش نمیاد :d

من خودم رو شخصیت ورفتار ادما خیلی حساسم
معیارهای من اینان:اخلاق،ایمان،شخصیت وفهم وشعور،خانواده،شغل،تحصیلات،قیاف ه
پس اول بقیه معیارهامو درنظرمیگیرم،بعدفکرمیکنم قیافه طرف واسم قابل تحمله یا نه؛اگه همه ایناok بود،بادا بادا مبارک بادا:16:

مثل خانم shabe barooni نیستم و برام مهم نیست که ملت بگن کی سرتره واین حرفا (اعتماد به نفسو داشته باشین:shy: )

ممنون از پاسخ هاتون.
کاش بقیه هم join بشند :104:

به نظر من تو این زمینه نظرات خانومها خیلی باهم متفاوت میتونه باشه چون عشق و احساس واسه خانومها حرف اولو میزنه اما اینکه درجه ی بعدی کدوم شاخص باشه در نظر هر خانمی با دیگری تفاوت هست جدای از اینکه معیار زیبایی هم در نظر هر فردی با دیگری متفاوته مثلا در نظر یکی بور بودن ملاک زیبایی ست و در دیگری سبزه بودن .
البته به انعطاف شخصیتی فرد هم بستگی داره که بتونه بقیه ملاکها رو بر ظاهر بچربونه یا نه
( خودمم نفهمیدم چی گفتم جدی نگیر چون نیمه شبه و خواب الودم:311:)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بالهای صداقت

(29/12/1385)

نقش قيافه ظاهري همسر

يكم :‌اگر معيارهاي ازدواج در اين شخص وجود دارد و شما او را متناسب خود مي بينيد، و مدت نامزدي شما آنقدر بوده است كه او را بشناسيد و ميزان شناسايي شما هم عميق بوده است.
آنگاه محبت و علاقه نسبت به صفات مثبت ايشان كم كم در شما شروع به شكل گرفتن مي كند. معمولا قيافه به آن اندازه اهميت دارد كه در مرحله مقدماتي آشنايي شما را بر مي انگيزد كه نامزدي را شروع كنيد و ادامه دهيد. و اگر قيافه فرد براي شما دلبستگي به همراه نداشته باشد از همان اول اين فرايند را شروع نخواهيد كرد.

نكته دوم :‌ قيافه و وجه ظاهري به مرور به علت عادت كردن و روز مرگي عادي مي شود. به اين مفهوم كه اگر با شخصی بسيار زيبا ازدواج كنيد باز هم به مرور احساس شما نسبت به صورت او عادي مي شود ليكن به صفات و شيوه زندگي او هر لحظه به خاطر كارهايي كه انجام مي دهد تازه و تازه تر مي گردد.

نكته سوم:‌ قيافه امري كاملا نسبي است. شما با هر شخص زيبارويي ازدواج كنيد به زودي مي فهميد اشخاص خوش اندام تر و زيباتر ديگري وجود دارد. معمولا كساني كه به اين پوسته گرفتار مي شوند، هيچ وقت نمي توانند لذت كافي را از زندگي ببرند.

نكته چهارم : زيبايي ابعاد متفاوتي دارد و معدل تمام اين ابعاد زيبايي را تعيين مي كند. و البته بعضي ابعاد و جنبه هاي زيبايي براي بعضي افراد مهمتر است. مثلا يك شخص مي تواند زيبايي هاي زير را داشته باشد:
موها و ابروهاي زيبا، چشمان خوشگل، ، لبان دلربا و اندامي متناسب. ازطرف ديگر ، نحوه راه رفتن، نحوه نگاه كردن، نحوه عشق ورزيدن و عشوه گري، نحوه نشستن ، نحوه سخن گفتن، نحوه لباس پوشيدن و سليقه به خرج دادن ، نحوه آرايش كردن. نحوه نگارش . طنازي و شوخ طبعي،نحوه خنديدن، ريلكس بودن و شاد بودن، نحوه ارتباط جنسي موثر.
از طرف ديگر ، زيبايي در طرز تفكر و نگرش. زيبايي در اخلاق پسنديده ، سازگاري جالب با محيط و زندگي، نرمال بودن از نظر رواني ( عصبي نبودن ، زود رنج نبودن ، وسواسي نبودن ، غمگين نبودن، شكاك و بدبين نبودن ) ، راضي بودن به وضع موجود، خلاق بودن و حل خردمندانه مسائل زندگي، كارا بودن از نظر اقتصادي ، مدير بودن در زندگي و از نظر علمي صاحب نظر بودن.

لذا شما نسبت به اهميتي كه به هر يك از اين جنبه هاي مي دهيد و آنها را در آن شخص تجزيه و تحليل مي كنيد راحت تر به تصميم گيري خواهيد رسيد. البته بايد همه اين مسائل را در تناسب با خود ارزيابي كنيد. يعني شما بتوانيد با اين صفات وي ، سازگاري هنرمندانه بر قرار كنيد.

خلاصه اينكه:‌اگر ظاهر شخص آنقدر بوده است كه شما فرايند نامزدي را با او شروع كنيد (‌ از او فراري نبوديد) و او نيز معيارهاي ازدواج را داشته و زيبايي هاي كلامي، فكري، اخلاقي ، منشي ، شخصيتي ، رواني ، علمي و ... را دارا هست ، مطمئن باشيد روز به روز تازگي و نشاط در زندگي بيشتر مي شود

نكته مهم:‌در اين ميان شما بايد نسبت به خودتان نيز شناخت كافي داشته باشيد.
اگر فردي هستيد كه ظواهر بسيار براتون اهميت دارد، يا بسيار تحت تاثير حرفهاي ديگران هستيد، يا در مسائل ديگر مثل خريد لباس ، وسايل ، ماشين و ... بسيار به ظاهر و تك بودن آن اهميت مي داديد يا براي تنوع مرتب آنها را عوض مي كرديد ، در آن صورت به اين ازدواج توصيه نمي شود. چرا كه اگر آن شخص همه شرايط ازدواج را داشته باشد ، باز هم شما به خاطر قشري نگري و ظاهر بيني نمي توانيد با او كنار بيائيد . ولي اگر شما فرد عميق تري هستيد و در زندگي مفاهيم ، افكار ،‌طرزنگرش ها و ... براي شما لذت بخش و جالب بوده اند، در اين صورت اين مسئله براي شما مشكل حادي ايجاد نخواهد كرد.

---

ایول چه جواب های خوبی میدید.
این نوشته خیلی عالی بود.
پارسال که میمدم این سایت و مقاله ها را میخوندم کلی واکنش نشون میدادم و مخالفت میکردم
بعد از یک رابطه دوستی با دختر (و اتمام آن به سختی) عین همه مقاله ها را تایید میکنم.

نظر من هم 100% با نظر خانومه shabe baruni منطبقه و فکر میکنم تحلیل درستی از نظرات اکثریت خانومها ارائه دادن

تا حالا فکر میکردم ظاهر واسم خیلی مهمه ولی حالا که بعد از 6 ماه دوستی مزخرف با ی اقا بسر خوشگل و خوشتیب شخصیتشو شناختمو فهمیدم که همه چیز اونجوری نبود که من فکر میکردم به این نتیجه رسیدم که قیافه اونقدر ها هم مهم نیس همین قدر که بتونی قیافه ی طرفتو تحمل کنی کافیه اگه شخصیتو رفتارشو دوس داشته باشی عاشقش میشیو فکر میکنی که دیگه خوشگل تر از اون رو زمین نیستو از این که کنارشی لذت میبری و لیلی و مجنون میشین

دوستان قبول دارم شخصيت و فرهنگ تو ازدواج حرف اول رو ميزنه. اما من فقط در مورد نظر اكثر خانوما نسبت به ظاهر صحبت كردم. اما باور كنيد ظاهر تو ازدواج نقش مهمي رو ايجاب ميكنه، چه واسه دختر چه واسه پسر. به نظر من اين كه فقط شخصيت مهمه، يه شعاره. چهره ي طرف رو تحمل كردن كافي نيست. بايد به دل بشينه. من به عنوان يه دختر ترجيح ميدم چهره ي همسرم رو دوست داشته باشم، نه اينكه تحملش كنم.