-
تصمیم به جدایی
باسلام دوستان عزیز. مشکلات زندگیمو قبلا تو تاپیک شروع دوباره؟ نوشته بودم .بعد از مدتها با تمام تلاشی که برا زندگیم و حل بحران و مشکلاتش کردم وضعیت هیچ تغییری نکرده و نامزدم و خونوادش همون حرفا و همون رفتارارو دارن.نامزدم تمایل چندانی برا شروع زندگی مشترک نداره و مشکلش با خونوادم اصلا حل نشده.بازم همون حرفا و همون توهین و تحقیرهاو ایراد گیری ها.هر بار که باهاش قهر میکنم منو دعوت به زندگی میکنه ولی بلافاصله رفتارهای قبلیش شروع میشه.رابطه ای با خونواده ام نداره از منم میخواد رابطمو با خونوادم قطع کنم!.بهش شک دارم که حتی دوست دخترهم داشته باشه.رفتارهای عجیبی داره و بعضی وقتاحرفایی که میگه بیشتر از توهماتشه تا واقعیت (مثل مادرش) فکر میکنم شاید مشکلات روانی داره.حتی یکبار مشاور بطور غیر مستقیم مراجعه به روانپزشکو توصیه کرد.تصمیم گرفتم ازش جدا بشم چون میترسم با این وضعیت اگه باهاش عروسی کنم زندگیمون دوامی نداشته باشه.هرچند خاطرات خوبمون و ته مانده علاقه ای که بهش داشتم اذیتم میکنه .تورو خدا راهنماییم کنید آیا تصمیم درستی گرفتم؟
-
RE: تصمیم به جدایی
دوستان باتجربه و کارشناسان محترم سایت لطفا راهنماییم کنید فرصت زیادی ندارم.ممنون
-
RE: تصمیم به جدایی
پنجشنبه و جمعه کمی سایت خلوته. باید تا شنبه صبر کنید.
-
RE: تصمیم به جدایی
شما به هم ایمان ندارید از چیزی که میترسی بطرف خودت جذبش میکنی پا روی ترسها بذار و بهیچوجه از خانواده ات جدا نشو و به ایشان پیشنهاد ارتباطات عمیق و صمیمانه خانوادگی رو بدهید از س ک س احتمالی پرهیز کنید و کسی را مجبور به کاری که نمیخواهد نکنید مگر اینکه مسوولیت عواقبش را به عهده بگیرید
-
RE: تصمیم به جدایی
عزیزم من تاپیک قبلیتو خوندم و اینجا رو هم خوندم، میگی خیلی تلاش کردی تا این زندگی رو دوباره بسازی، چی کار کردی در این مدت و در چه راستا تلاش کردی؟
علت این سوالم اینه که میخوام بدونم آیا هر چی از دستت برمیومده کردی یا خیر
تاپیک قبلیتو هم که میخوندم متوجه شدم میگی تحقیر و توهین و ...
ولی در واقع قضیه رو خوب نگرفتم اگر میشه چند مثال بزن تا ببینیم روابط شما به چه شکلی بوده و آیا قابلیت اصلاح داره یا خیر
-
RE: تصمیم به جدایی
از ظاهرم رفتارام خونوادم خلاصه همه ابعاد وجودیم ایراد میگیره و از نقطه ضعف هام برا تحقیرم استفاده میکنه هر حرفی میزنم تو فرصت مناسب علیه خودم استفاده میکنه حتی از من پیش مادرش بد میگه!هیچ توجهی به من نداره و اصلا حمایتی هم نمیکنه انگار یه غریبه ام.کلی منت سرم میذاره که همه دخترهای عالم منو میخواستن!کلا سر ناسازگاری داره.خیلی پر توقع و پر رو .همش جر و بحثو جنگ و دعوا داره!هر چند وقت یه بارم پیشنهاد جدایی میده!که وقتی قبول میکنم دیوونه میشه.اگرم بگم نه میگه ما کلی مشکل داریم و نمیشه زندگی کنیم.سعی کردم صبور باشم و تا جاییکه میتونم بهش محبت کنم و خواسته هاشو انجام بدم حتی با خونوادش آشتی کردم مشاوره رفتم و خیلی کارای دیگه ولی بی نتیجه!دیگه خسته شدم.شخصیتم غرورم خرد شده.
-
RE: تصمیم به جدایی
مطالب تاپیک همسر پرخاشگر رو خوندوم رفتارهای همسرم خیلی مشابه این حالته بعلاوه شک و بدبینی شدید!حتی با دوستاش و همکاراش و خونوادش هم دعوا و درگیری لفظی زیادی داره! همیشه تقصیرا رو گردن من میندازه .لطفا راهنماییم کنید هر چه زودتر باید تصمیم قطعی رو بگیرم.
-
RE: تصمیم به جدایی
به ترتیب 5 تا از مهمترین چیزهایی که از دست همسرت شاکی هستی و تصمیم به طلاق داری رو فهرست کن