چه کسی صندلی مرا جابه جا کرد؟
مدیر همدردی چند شب پیش پستی زدند که در 5 خط مشکلتون را بگید. من نمی تونم. می دونم طولانی تر می شه.
همکار هم اتاق من یک خانم پاکستانی است. خانمی بسیار کثیف که یک دستش مخصوص کار کردنش است و یک دست دیگش دایم مشغول ( از بینی و گوش و .... خاروندن و ... )، هر وقت توی اتاق هست حتی اگه دمای هوا منفی ده هم باشه من پنجره را باز می ذارم و الکی می گم گرممه، تا بتونم نفس بکشم ( انگار گه گاهی در سال حموم می رن )، کی بورد کامپیوترش نوچ است از بس که آب میوه و غذا و ... روش ریخته و ... اینها را می گم که بدونید چقد کثیفه و من چقد دارم تحملش می کنم. یه بار هم که فرصت جابجایی اتاق پیش اومد، متاسفانه ابشون با بنده کوچ کردن اتاق جدید و من برنامه ام اینه که در چند ماه آینده یه اتاق جدید واسه خودم دست و پا کنم. اما مشکل من:
امروز صبح دیر رفتم. حدود ساعت یازده. وقتی رسیدم دیدم میز من کلا زیر و رو شده. من برگه های مختلف را روی میز به شکل خاصی می ذارم که بدونم چی کجاست. همه اش روی میز به شکل مرتب اما پخش است. صبح دیدم همه را با هم تلنبار کرده یه گوشه و صندلی در وضع نامرتب و کمد زیر میز من جابجا شده و یه سری وسایل اضافی از پانچ و قیچی و ... روی میز من هست و ...
گفتم کسی اینجا بوده؟ گفت آره دانشجوهای من امتحان داشتند آوردمشون اینجا امتحان دادند. ایشون باید این کار را در یک کلاس یا نهایتا کتابخانه یا ... انجام می داد نه از اتاق مشترک و میز شخصی من برای این کار استفاده کنند. چیزی نگفتم. برگه ها را با زحمت دوباره جدا کردم. میز را دستمال کشیدم. صندلی و کمد را مرتب کردم. وسایل اضافی را از روی میز برداشتم و سرجای خودشان گذاشتم.
رفتم آشپزخانه که آب جوش بیارم. آب که جوش اومد ایشون وارد شدند و گفتند من الان کلاس دارم می شه من آب را ببرم شما دوباره گرم کنی. گفتم باشه. لیوانش را پر کرد و رفت و من هم کمتر از 5 دقیقه مجدد آب جوش شد و لیوانم را برداشتم و رفتم اتاق.
دیدم صندلی من نیست و صندلی اضافه ای که ما گوشه اتاق داریم پشت میز من است. تنها احتمالی که می دادم این بود که یک غریبه این کار را کرده باشد. رفتم اتاق همکار بغلی و از ایشون پرسیدم شما اتاق ما بودید و صندلی برداشتید؟ گفتند نه.
گفتم حتما دانشجوهای این خانم برداشته اند. توی اتاق یکی از اساتید مسن و بازنشسته کلاس داشتند ( تعداد دانشجوها کم است ) رفتم اتاق استاد مذکور. در زدم. لای در را که باز کردم دیدم خود استاد هم توی جلسه است. معذرت خواهی کردم و برگشتم.
یه کم دور و برم را نگاه کردم و حرص خوردم و تنها کاری که به نظرم رسید این بود که با کفش زدم به صندلیش تا کثیف بشه و گفتم بی شعور ( اینها را می نویسم تا ببینید که مثل یک بچه 5 ساله با صندلیش هم دعوا دارم )
کلاس تمام شد و ایشون برگشتند. گفتم صندلی من را شما بردید؟
گفت بله. ما 5 نفر بودیم و 4 تا صندلی داشتیم. یکی از اینجا بردم .
گفتم چرا صندلی من؟
گفت وای صندلی شما بود؟
گفتم وقتی صندلی پشت میز من است حتما مال من است.
گفت فکر کردم صندلی اضافه را بردم. ( صندلی کار ما چرخ دار و دسته دار است و صندلی اضافه یه صندلی ساده چهار پایه!! حالا چه جوری فرق اینها را نفهمیده خدا می دونه )
گفتم صندلی اضافه گوشه اتاق است. شما صندلی من را برداشتید و صندلی اضافه را هم جایش گذاشته بودید پشت میز من. چطور این همه کار را کردی و متوجه نشدی؟؟ من فکر کردم دانشجوها آمده اند که این کار را کرده اند. تو که خودت همه وسایل اتاقمان را می شناسی.
گفت الان می رم می آرمش ( جالب اینکه اگر نگفته بودم، خیال نداشت برش گردونه و خودم باید می رفتم می آوردمش. مثل صبح که حداقل میزی را که به هم ریخته بودند یا کمد را اصلا مرتب هم نکرده بود و وسایل اضافیشان روی میز پخش بود )
رفت صندلی را آورد. گفتم من اصلا فکر نمی کردم خود شما این کار را کرده باشی، حتی سراغ چارلتون ( همکار اتاق بغلی ) هم رفتم و فکر کردم شاید اون برده یا دانشجوهای شما.
گفت ببخشید. آخه صندلی کم داشتیم ( دوباره )
گفتم صندلی خودت را می بردی ( حتی حق نداشت صندلی اضافی اتاق را ببرد چون مشترک است و ممکن است برای من مهمانی برسد و لازمش داشته باشم )
گفت به نظر می رسه عصبانی شدی.
گفتم مهم نیست.
یکساعت بعد ایشون رفتند خونه و من هم تا می تونستم حرص خوردم که من چرا اینقد دست و پا چلفتی ام و این چی فکر کرده که با من این مدلی رفتار می کنه و ... تا عصر که برگشتم تو فکر این بودم که من خیلی احمقم که هر کی به من می رسه راحت سوارم می شه و ....
من به احترام اون استاد در اتاق را بستم و برگشتم. وگرنه رفته بودم که بگم صندلی من را بده و بیا صندلی خودت را ببر. آیا این قسمت کارم درست بوده؟
من صبح که دیدم میز به هم ریخته است و دلیلش را پرسیدم اصلا نگفتم که 1- نباید می آمدید اینجا و 2- چرا از میز من استفاده کردید و 3- چرا همه چیز را به هم ریختید و 4- چرا بعدش مرتب نکردید.
آیا کارم درست بوده؟
ایشون بسیار پررو تشریف دارند و بعید می دونم حرکت امروز من را خیلی جدی بگیرند و دیگه تکرار نشه. مثلا اگر من یک هفته مریض باشم و نرم، هفته بعد که می رم کاملا مشخصه که میز من تبدیل شده به میز نهارخوری ایشون و باید با دستمال و مواد شوینده بیفتم به جونش تا آثار یک هفته آت آشغالهای ایشون را پاک کنم. من چی کار کنم که بفهمه که میز شخصی من حتی در غیاب من یک وسیله عمومی نیست که روش آب انار و خورده بیسکویت و لکه چای و قهوه و ... ایشون بمونه. ولی حرکت امروزش دیگه نمونه بود. صندلی خودش را نه، صندلی اضافه را هم نه، صندلی من را اون هم در فاصله ده دفیقه که من رفتم آب جوش بیارم برداشته. این یعنی تو بزی و اصلا مهم نیست که ... یعنی حرصی خوردم که .....
آیا من زیادی حساسم و رفتار یا انتظار غیرعادی دارم؟
من چرا بلد نیستم حرص نخورم و حقم را بگیرم؟
با آدمهای پر رو باید چیکار کرد؟
RE: چه کسی صندلی مرا جابه جا کرد؟
سلام،
اینکه ایشون بوی نامطبوعی می دهند بر می گردد به غذاهایی که اینها می خورند و ادویه هایی که مصرف می کنند. متوجه هستم که این شما رو اذیت می کنه، ولی نمی توانید او را تغییر دهید.
در رابطه با صندلی من فکر می کنم شما کمی زیاده روی کردید. یعنی فکر می کنم او هم اتاقی شماست. پس سعی کنید یک راهی پیدا کنید تا با هم کنار بیایید و بتوانید کنار هم کار کنید، نه اینکه با هم لجبازی کنید و جنگ و دعوا راه بیاندازید.
حداقل اگر هم می خواستید منظور خودتون رو برسونید که او نباید صندلی شما رو بر می داشته، وقتی اومد به او می گفتید که صندلی من کجاست؟ لطفاً برایم بیاورش، چون من روی صندلی خودم راحت هستم.
حدس می زنم هر دوی شما دستیار استاد هستید. فکر می کنم اینطور بوده که ایشون وقتی کلاس شروع می شه می بینه یک صندلی کمه. بالاخره استرس هم داشته، سریع میاد توی اتاق و یک صندلی بر می داره می بره. اون لحظه به بقیه ماجرا فکر نمی کنه.
اینقدر بدبینانه به قضیه نگاه نکنید.
در رابطه با میز کارتون چند بار محترمانه از او بخواهید که از میزتون استفاده نکند. می توانید کمی زیرکانه مرز بین میز خودتون با او را با قراردادن چندتا کتاب در اونجا و یا چند پوشه بزرگ مشخص کنید. اگر باز هم فایده نداشت، در صورت امکان میز خود رو از میز او دور کنید.
کلاً به نفع شماست که به جای راه انداختن یک جنگ روانی سعی کنید با احترام مرزها رو مشخص کنید.
رابطه تان اگر دوستانه تر باشد، هر دوی شما جو بهتری برای کار کردن خواهید داشت.
RE: چه کسی صندلی مرا جابه جا کرد؟
نقل قول:
من صبح که دیدم میز به هم ریخته است و دلیلش را پرسیدم اصلا نگفتم که 1- نباید می آمدید اینجا و 2- چرا از میز من استفاده کردید و 3- چرا همه چیز را به هم ریختید و 4- چرا بعدش مرتب نکردید.
آیا کارم درست بوده؟
بنظر من اینجای کارتان اصلا درست نبوده است.
شما به همکارتان اصلا نشان نداده اید که از این عملش ناراحت شدید. علت را جویا شدید و بعد سکوت کردید. این یعنی چه؟ یعنی دلیلش برایتان قانع کننده بوده. مسلما ایشان همین استنباط را کرده اند و بعدها هم این دست دلایل را برای تکرار کارشان موجه می دانند.
همین طور وقتی در غیاب شما میزتان را کثیف می کنند، شما بدون هیچ اعتراض یا ابراز دلخوری، آنرا تمیز می کنید. خوب ایشان از کجا باید بداند که ناراحت شدید؟
فکر می کنم بهتر باشد وقتی از کار هرکسی ناراحت می شوید، خیلی خیلی محترمانه ناراحتی تان را ابراز کنید تا طرف مقابل متوجه حساسیت ها و سلایق کاری شما بشود. شاید واقعا قصد رنجاندن شما را ندارد.
RE: چه کسی صندلی مرا جابه جا کرد؟
با سلام
به نظر من سعی کنید اتاقتونو از ایشون جدا کنید، ایشون نه خواهر شما هستند و نه هیچ کس دیگه ای ، وقتی معذبید لزومی نداره بخواید ایشونو تحمل کنید
به قول بلو اسکای بهتر بود صبح مودبانه و با یکی دو کلمه به اشون تذکر می دادید که به هیچ وجه نباید از میز شما استفاده کنند، بلاخره پاکستانیه و مثل فیلم های هندی احساس صمیمیت شدید داره:163:
این که به استادتون احترام گذاشتید کار کاملا درستی بوده و این که شما غیر عادی هستید باید بگم خیر، هر انسانی به تمیزی حساسه
RE: چه کسی صندلی مرا جابه جا کرد؟
حامد جان، می دونم که تغذیه روی بوی بدن اثر می ذاره، ولی از موهاش می شه فهمید کی می ره حموم !
ببینید من زیادی مراعات می کنم و حرف نمی زنم و بعد با خودم درگیرم. می خوام این را حل کنم. من به قول بلواسکای ناراحت می شم و نمی گم و حرص می خورم و ... شاید طرف مقابل هم متوجه نیست.
اینکه ایشون مرزهای خودش را نمی شناسه کاملا مطمئنم. اصلا هم حاضر نیست یاد بگیره.
من باید یا واقعا برام مهم نباشه و اگه نمی گم دیگه بعدش حرص نخورم.
یا اگه برام مهمه بتونم بگم و ساکت نباشم و هی به خودم غر بزنم.
این قسمت را بلد نیستم.
من حتی صبح با اینکه سعی کردم عصبانی نباشم و آروم حرفم را بگم، و مدتی هم طول کشید تا از کلاس برگرده، اما باز وقتی گفتم آخرش گفت به نظر می رسه عصبانی هستی ( حتی نگفت ناراحت! یعنی حرص خوردن من در کلامم کاملا مشخص بود). چرا بعضی ها اینقد ریلکس حرفشان را می زنند و من یک روز تمام با خودم سر این مساله درگیر بودم؟
این یک نمونه از رفتارهای من بود. می خوام این را رفع کنم نه این خانم را اصلاح کنم.
RE: چه کسی صندلی مرا جابه جا کرد؟
امکانش هست که اتاق رو عوض کنید؟
البته اگر بخواهید به استاد بگویید که با هم اتاقیتان مشکل دارید شاید زیاد جالب نباشه.
اگر اتاق دیگری می شناسید که خالیه و یا جا برای شما هست، بگویید من دوست دارم برم اونجا.
RE: چه کسی صندلی مرا جابه جا کرد؟
خیلی مشکله آدم بایه خارجی که حتی هم وطنی اش نیست مجبورباشه به خاطرکارش کناربیاد!!!درضمن اون خانم باید اون روز ازتون عذر خواهی میکردن!!!!درضمن برای بوی بدی که میگی درباره عطر واسپره ومام بعدازحموم باهاش صحبت کن شایدبهتربشه!!!!!!!!!!!!
RE: چه کسی صندلی مرا جابه جا کرد؟
البته ما که این خانومو نمی شناسیم ، نباید سعی کنیم قضاوت کنیم
در ضمن شما باید روی خودتون و توانایی هاتون کار کنید و تحملتونو ببرید بالا و سعی کنید نکات مثبت این خانومو ببینید
شاید ایشون قصد اذیت کردن شما رو ندارن شما باید ذهن خوانی رو بذارید کنار :72:
اینطوری میتونید شرایطی رو که نمیتونید تغییر بدید بپذیرید
RE: چه کسی صندلی مرا جابه جا کرد؟
دوستان خوبم متشکرم از راهنماییهاتون.
ببینید این چیزی که من گفتم نمونه ای از مشکل من بود. مشکل من این خانم نیست. به هر حال دو سه سال دیگه ما هر کدوم می ریم دنبال زندگی خودمون. در بی ملاحظه بودن این خانم هم شک ندارم. چرا که شما در شرایطی که به قول آقای حامد حتی هول شدی و وارد اتاق شدی که یه صندلی ببری مستقیم می ری سراغ صندلی خودت. ایشون صندلی من را برداشته بود و صندلی اضافه را هم جاش گذاشته بود. یعنی فکر کرده بود و انجام داده بود نه اینکه هول هولی. صندلی چرخ دار کشوندنش و بردنش آسونتره پس این را می برم و در ضمن اون یکی را که شاید در فاصله دو متری از میز من گوشه اتاق بود، آورده بود گذاشته بود برای من. من می گم چرا من می ذارم این مدلی در موردم فکر بشه که این را می شه سوارش شد ( ببخشید )
می گم چرا من اینطوریم؟ چرا بلد نیستم حرفم را بزنم؟ چرا باید طوری رفتار کنم که این خانم به خودش اجازه بده با من این کار را بکنه؟ مشکل من با خودم است. می خوام این را حل کنم. اگه ممکنه در این زمینه برام توضیح بدید.
حرفهای قبلیم را تکرار می کنم:
این قسمت را بلد نیستم.
من حتی صبح با اینکه سعی کردم عصبانی نباشم و آروم حرفم را بگم، و مدتی هم طول کشید تا از کلاس برگرده، اما باز وقتی گفتم آخرش گفت به نظر می رسه عصبانی هستی ( حتی نگفت ناراحت! یعنی حرص خوردن من در کلامم کاملا مشخص بود). چرا بعضی ها اینقد ریلکس حرفشان را می زنند و من یک روز تمام با خودم سر این مساله درگیر بودم؟
این یک نمونه از رفتارهای من بود. می خوام این را رفع کنم نه این خانم را اصلاح کنم.
RE: چه کسی صندلی مرا جابه جا کرد؟
خانوم ارام
به نظر میرسه مشکل از ایشونه چون مراعات حال دیگران رو نمیکنند
در مورد این خانوم نظر اطرافیانتون رو بپرسید ببنید رفتار ایشون در مورد بقیه چطوریه
بله شما نه میتونید ونه لازمه که ایشون رو تغییر بدین
اما در مورد خودتون باید بیشتر توضیح بدین واینکه ایا مواردی مثل این مورد جاهای دیگه و با افراد دیگه براتون پیش اومده ؟ در اون موقعیت چه برخوردی داشتین ؟باز هم سکوت کردین و احساس کردین دیگران دارن از شما سو استفاده میکنن؟