مامانم اعتماد بنفس ندارد

سلام تازه با سایت شما آشنا شدم به نظر میاد که خوب باشه ، امیدوارم که بتونه بهم کمک کند و راهنمای خوبی برام باشه .
خلاصه مهمترین مسئله ای که الان ذهنم مشغول کرده مسئله مامانم هست ،مامانم اعتماد بنفس خوبی ندارد وبه دنبال اون نتونسته انطوری که باید به بچه هاش کمک کنه آخه میدونم که والدین کمک زیادی به بالا بردن اعتماد به نفس به فرزندان می کند اما مشکل من نیز همین است یعنی من تلاش می کنم و به خودم می قبولم که می تونم اما خانوادم هیچ تشویقی نمی کنند وبیشتر آدمو دلسرد می کنند .نمی دونم چطور باید رفتار کنم که ناراحت نشن آخه خیلی سعی کردم[/color][/font] که بتونم صحبت کنم اما...

سلام دوستان جدید من نمی خواین منو راهنمایی کنین؟

آقا یا خانم موسوی سلام و خوش آمد .

یه سوال مهم :
شما اعتماد به نفس ندارید یا مامانتون ؟

سلام mosavi
لطفا اگر ممکنه دقیقا توضیح دهید با مثال که چه مسئله ای وجود دارد، در چه چیزهایی مشکل هست. و خانواده شما و یا شما چه کارها یا تشویق هایی را دوست دارید انجام دهند که نمی دهند؟

سلام دوستان ،
من تازه فارغ التحصیل شدم و دانشجوی شهر دیگه ای بودم اونجا با دوستانم زندگی دانشجویی خوب وموفقی داشتیم و راحت از پس همه کارهای خودم وحتی دوستانم برمی آمدم البته اونجا من علاوه به درس خواندن کارهای متفاوتی انجام میدادم بیشتر مسولیت های اونجا به گردن من بود خلاصه از هر کاری دوست داشتیم انجام می دادیم وخیلی خیلی خوش بودیممی تونم بگم اصلا برامون مشکلی پیش نیومداما حالا بعد از 4 سال جدایی از خانواده دوباره به اون ها پیوستم مشکل از این جاست که خانواده ام که خیلی زیاد دوستشون دارم من وتوانایی های منو نمی شناسن فکر می کنن نمیتونم از پسشون بر بیام مثلا یه شغل خوبی در یکی از استان های دیگه برام پیدا شد اما با مخالفت شدید خانواده روبرو شدم که نمیشه تنها بری راه دور چطور میخوای بری بیای ؟یا یک سال است گواهینامه گرفتم و فکر میکنم رانندگیم خوبه اما هنوز این اجازه داده نشده که تنها برم یا زمانی که رانندگی میکنم مامان بلند بلند دعا می خونه که اتفاقی نیفته وقتی این جوری رفتار می کنه خیلی نارحت میشم فکر می کنن اگه من رانندگی کنم حتما میزنم یکی رو داغون می کنم ...یا هنوز امتحان ندادم می گه اکه قبول شدی من واقعا دوست ندارم این جمله ها رو بهم بگه دوست دارم تشویقم کنه که بخونم نه این جوری بگه ...شاید من خیلی رو حرف زدن دیگران حساس شدم
گفتم که من فکر می کنم مامانم اعتماد بنفس نداره و بدنبال اون با رفتارش اعتماد بنفس منو پایین میاره

سلام
در اولين فرصت بهترين راهكار را به شما ارائه مي دهم .ولي براي اولين قدم بايد پيشاپيش خودرا قبول كني تا بتواني اين احساس را به اطرافيان خود منتقل كنيد .وقدم بعدي هم اينست كه كلمه نمي تونم را خاك بكني!!!

سلام ایران
منتظر راهکارهایت هستم آره دارم خیلی تلاش می کنم که بتونم به جایگاه قبلی یعنی همون آدم با اعتماد بنفس بالا برسم و مطمئن هستم که موفق می شم اولین راهکار ی هم که به ذهن خودم رسیده اینه که گوشمو برای حرف های نامید کننده دروازه کنم نظر شما چیه؟