مخالفت شدید وتهدید مادرم درمورد ازدواجم

من بدجوری درگیرم. لطفأ کمکم کنید. 4 سال هست که با آقایی آشنا شدم و ایشون در شرف جدایی از همسرشون بودن، البته این موضوع رو بعأ به من گفتن و نگفتن که متأهل هستن. قبل از جداییشون جریان ازدواج ما با خانواده ام درمیون گذاشته شد تا وقتی که ایشون جدا شدن و به منزل ما اومدن برای خواستگاری. ولی مادرم با فهمیدن این موضوع که این آقا یک ازدواج داشته، با این موضوع مخالفت کردن ولی پدرم گفتن که نظر خودته. ولی مادرم اصلآ اهمیتی نمیده و میگه میفرستم یه بلایی سرش بیارن و این حرفا....... خلاصه ازونجا که خیلی تحت فشار بودم، به خانوادم گفتم که جریان تموم شده ولی در حقیقت ما با هم در ارتباطیم. حالا نمیدونیم که چیکار کنیم. اگه خونوادشم بیان،مامانم خیلی بد برخورد میکنه و هرچی بخواد بهشون میگه. چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟ در ضمن باید بگم این آقا 37 ساله و من نزدیک 28 سال سن دارم

موقعیت شما از نظر تحصلی و ... چی هست و آیا به این آقا می خوره یا خیر
دلیل جدایی اول ایشون چی هست؟
در سایر زمینه ها چه اشتراکات و افتراقاتی دارید؟

ما جفتمون لیسانس هستیم. مادرم دوست داره من با یک فردخیلی پولدار ازدواج کنم...............
جدایی اول، نارضایتی و عدم تفاهم بوده

سلام توسکا
به تالار همدردی خوش اومدی

یادت نره که
مادرت خیلی دوستت داره و تو برایش خیلی مهمی هرچند که با الفاظ این رو بهت نگه
پدر و مادر در هر شرایطی خیر و صلاح بچه هاشون رو می خواهند :72:

++++++
یه سئوال اون آقا چه ویژگی های مثبتی داره که از نظر شما شخص مناسبی برای ازدواج هست؟

توسکای عزیز برای اینکه بشه بهتون کمک کرد لازمه به ذکر جزئیات ضروری بپردازید،
وقتی شما وارد زندگی ایشون شدید ایشون در چه مرحله ای از جدایی بودن مثلا مراحل قانونی رو شروع کرده بودند یا خیر و چه مدت از دوره ای که شما با ایشون در ارتباط بودید رو ایشون متاهل بودند؟ آیا همسر قبلی ایشون از رابطه شما و ایشون خبر داشتن؟

من نمیتونم بدون اون زندگی کنم هیچکس به دلم نمیشینه اصلأ. نمیدونم چیکار کنم. از مادرم خواستم که باهام بیاد بریم پیش مشاور ولی نیومد. حدود 2 سال هست که جداشدن ولی در گیر جدایی بودن از همون اول رابطه ما و به همین دلیل به دنبال یک نفر بوده. همسرش اواخر متوجه شده بود

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tooska

جدایی اول، نارضایتی و عدم تفاهم بوده

---

برام عجیبه

دل مادرتو به هیچ وقت نشکن حتی اگر باعث شه دل تو شکسته شه
به نظر مادرت احترام بزار، حتماً گزینه های بهتری هم خواهی داشت
چرا از همون اول با خانواده مطرح نکردی؟