-
درگیری من و برادرم
سلام من یه دختر 19 ساله هستم که مرتب با برادرم کنتاک داریم برادرم 26 سالشه همش بهم گیر میده خیلی نسبت بهم سختگیره خانوادمم چیزی بهش نمیگن کلا دوتا بچه ایم ....
بدتر از همه این که خیلی اوقات دست روم بلند میکنه :302:واقعا نمیدونم چیکار کنم ...
چند وقت پیش رفته بودم خونه دوستم که مورد تائید خانوادمه کمی دیر امدم خونه همین مساله باعث شده کتک مفصلی ازش بخورم ....کمکم کنین
-
RE: درگیری من و برادرم
سلام پرنا جان فک کنم باید مشکلتو تو انجمن طرح مشکلات فردی مینوشتی نه اینجا.
بیشتر سر چه موضوع هایی باهات درگیر میشه؟ اون هر چی میگه توام کم نمیاری و جوابشو میدی یا احترامشو نگه میداری با این وجود باز کتکت میزنه؟!
اخلاقش با همه تنده یا فقط با تو اینجوریه؟
-
RE: درگیری من و برادرم
خیلی سعی میکنم جوابشو ندم اما خوب نمیتونم چیزی هم نگم ....نه با بقیه خوبه ....
نسبت بهم خیلی سختگیری میکنه توی رفت و امدم ....لباس پوشیدنم ....همه چی منم نمیتونم به دلخواه اون باشم.....
-
RE: درگیری من و برادرم
سلام پرنا جان:72:
از اینکه برادرت روت دست بلند می کنه، خیلی ناراحت شدم. انشاءا.. دوستان میان و راهنماییهای لازم رو می کنن.
فقط دوتا مورد برات دارم که هم نسبت به برادرت و هم پس فردا تو زندگیت با شوهرت به دردت می خوره.
1- وقتی می بینی کسی خیلی عصبانی شده و اختیارش رو از دست داده هرچند حق باهات باشه، اون لحظه هیچی نگو. بذار عصبانیتش که رفت بعد باهاش حرف بزن.
2- عزیزم وقتی بیرون می ری حواست به ساعت باشه. وقتی دیدی داره دیر میشه و کارت هنوز مونده، زنگ بزن فرضا به مامانت که به این دلیل من یکم دیرتر میام، هم خواستم نگران نشین و هم اگه دوست داشتین بیایین دنبالم.
بنظرم با مامانت صمیمی تر شو و ازش بخواه که اگه مطلبی رو می خوان بهت گوشزد کنن دوست داری که از زبون مادر و یا پدرت بشنوی و ترجیح می دی که اونها بزرگترت باشن و نه برادرت. بذار خانوادت این رو به داداشت گوشزد کن. ولی شرط اولش اینه که شما هم تا یه حدی از مادرت حرف شنوی کنی و البته اولش رابطت رو باهاش صمیمی کن.
-
RE: درگیری من و برادرم
سلام پرنا خانوم
شما تصمیم بگیرید از این به بعد تحت نظارت والدین خود باشید و بیشتر صحبتهای اونها رو مد نظر قرار بدهید و زمانیکه احساس کردید داره بحث بالا می گیره خودتون رو به والدین برسونید و اونها رو در جریان بذارید.
ضمنا ببینید مسئله اصلی برادرتون چیه و تا میشه سعی کنید رفع مسئله کنید و باهاش درگیر نشید. چون توی این ماجرا شما فقط نصیبت کتکه و بس!
پس منطقی برید جلو تا ببینیم چی میشه.
اگه درست شد خبرم کنید.:72:
-
RE: درگیری من و برادرم
کسی نظری برای من نداره:302::302:
-
RE: درگیری من و برادرم
پرنا سلام
اگر بردارت با بقيه رابطه ي خوبي دارد تو بايد به خودت نگاه كني . به هر حال هر خانه اي از قوانيني پيروي مي كند و در آن خانه قانون گذاري وجود دارد . و قانون گذار اصلي در خانه ي شما بايد والدين شما باشند .
چرا والدينت نسبت به اين رابطه كاري انجام نمي دهند و وارد عمل نمي شوند ؟
رابطه ي تو با پدر و مادرت چگونه است ؟ از آنها حرف شنوي داري يا نه ؟ و يا چون حرف شنوي نداري و آنها هم حوصله ي درگيري ندارند قدرت و كنترل تو را به برادرت سپرده اند و....
كمي بيشتر از اوضاع خانه تعريف كن ببينيم روابط افراد در خانه با هم در چه وضعيتي است .
-
RE: درگیری من و برادرم
راستش با مادرم خیلی صمیمی هستم اما خوب اونم شاغل و خونه نیست وقتی هم بهش میگم میگه صلاحتو میخواد تو هم حرفشو گوش کن البته مواقعی که برادرم منو میزنه مامانم بهش اعتراض میکنه اما برادرم میگه حرف گوش کنه و جواب نده تا کتک نخوره اخه منم نمیخوام زیر بار حرفاش برم زوره...
پدرمم کلا بیشتر اوقات درگیر کارشه کاری به این چیزا نداره
-
RE: درگیری من و برادرم
باهاش دوست شو وگرنه حداقل تا زمان ازدواجت همین آش و همین کاسه هست
اون فکر میکنه تو هنوز خیلی بچه ای و در مورد تو احساس مسئولیت میکنه و نگرانت هست اما متاسفانه شیوه ابراز نگرانیش اشتباهه
باچند صباحی هر چی میگه گوش کن حتی اگر غیر معقول بود بنظرت.بعد که رابطه ات بهتر شد و صلح و صفا برقرار شد
بشین کنارش و بگو ببین داداشی من بزرگ شدم و نیاز دارم که یه دوست خوب داشته باشم ولی از اونجائیکه دلم میخواد دوستم واقعا دلسوزم باشه ترجیح میدم شما باشی
من دلم نمیخواد مدام با من دعوا کنی یا رفتار تحقیر آمیز نسبت به من داشته باشی
خلاصه با هر زبونی که بلدی راباهاش حرف بزن و سعی کن صمیمیت ایجاد کنی این برای هردو شما بهتره
اگر الان بتونی این مشکل رو حل کنی خیلی بهتره از چند سال دیگه که مطمئنا شما بیشتر وارد اجتماع شدی و احتمال خطراتی براتون هست که اگر با برادرتون دوست باشین ازین خطرات راحتتر عبور میکنی .امیدوارم مطلب رو خوب رسونده باشم:46:
-
RE: درگیری من و برادرم
پرناز جان ممنون از راهنماییت باشه یعی خودمو میکنم اما میترسم پرو تر بشه و سختگیریهاش بیشتر یه جورایی دلم نمیخواد حرفشو پیش ببره بهم برمیخوره