من الان 2 ساله عقد پسر دایم هستم.الان 6 ماهه زندانه.تازه هم فهمیدم کریستال مصرف میکرده خودش میگه بیام بیرون جبران میکنم ولی نمیدونم بهش اعتماد کنم یا نه دوستش دارم ولی نمیدونم چیکار کنم.تا حالا خیلی بهم دروغ گفته من باید چیکارکنم.
نمایش نسخه قابل چاپ
من الان 2 ساله عقد پسر دایم هستم.الان 6 ماهه زندانه.تازه هم فهمیدم کریستال مصرف میکرده خودش میگه بیام بیرون جبران میکنم ولی نمیدونم بهش اعتماد کنم یا نه دوستش دارم ولی نمیدونم چیکار کنم.تا حالا خیلی بهم دروغ گفته من باید چیکارکنم.
سلام
راستش دوست عزیز زیادنمیشه به حرف این افراد اعتمادکردچون ترک کردن واقعاسخته واراده خیلی قوی میخواد که کمترکسی می تونه واقعا این کارو کنه.
حالا به خاطرهمون اعتیادشون زندان هستن؟
سلام
نه بخاطر اینکه ازش گوشی دزدی گرفتن افتاده زندان
ستایش جان،
از سن و سالت، خانواده ات، تحصیلاتت ... هیچی نگفتی.
اول سعی کن مطمئن بشی به چه دلیلی رفته زندان. اگر کسی گوشی دزدی بخره و ندونه که دزدی است، بعیده که مجازاتش زندان باشه.
اگر ارتباط جنسی نداشتید ( چون بعدا برات می شه یه دردسر بزرگ و شاید بهتر باشه فعلا روی همسرت کار کنی ) و امکانش برات هست ازش جدا شو. پسری که زندان و مواد و ... تجربه کرد دیگه به سختی می شه ازش انتظار یک همسر نرمال را داشت.
حتی اگر در خانواده شما این موارد عادی است و اعتیاد و زندان و ... اگر تحصیلاتت، سنت و شرایطتت این امکان را بهت می ده که مسیرت را جدا کنی، سعیت را بکن. کار پیدا کن، دانشگاه برو و سعی کن مسیر زندگیت را عوض کنی.
ممنون ارام جان
من 22 سالمه شوهرم 24 سالشه . تحصیلات چندانی ندارم سیکل دارم.
پدرم موافق نیست که دختر درس بخونه خلاصه سختگیره من حتی تنها تا در مغازه هم نمیرم اما خوب ارایشگری
رفتم .ارتباط جنسی اونجوری هم نداشتیم. خوب راست میگی من خودم هم فکر میکنم شاید دزدی میکرده
اخه کسی که کریستال مصرف کنه هیچ انتظاری نمیشه ازش داشت.در موردخانوادم باید بگم ما با اونا کاملا فرق میکنیم..راستش از طلاق هم میترسم اما اگه شرایط بخواد اینجوری باشه ازش جدا میشم.واقعا نمیدونم چیکار کنم یعنی دوباره بهش اعتماد کنم. اگه بخوام یه فرصت دیگه بهش بدم باید چه رفتاری داشته باشم فکر میکنی
یه چیزی به عنوان تضمین میتونم ازش بگیرم.
ستایش عزیز،
خوشحالم که گفتی خانواده ات با اونها فرق دارند و مسایلی از قبیل اعتیاد و زندان و ... براتون عادی نیست. به هر حال این می تونه نکته ی مثبت و کمکی برای شما باشه. حداقل از حمایت خانواده برخورداری.
یکی از مهمترین چیزهایی که باید در نظر بگیری، این هست که ارتباط جنسی را بذاری برای بعد از عروسی. مهمترین تضمینی که می تونی بگیری همین است. این هم دست خودت است. حواست را جمع کن که گول حرفهاش را نخوری و با سیاست بگو که باشه برای بعد از عروسی. حتما حتما مواظب باش که این رابطه را محدود کنی و تا زمانی که از ایشون مطمئن نشدی بکارتت را حفظ کنی. این موضوع برای زندگی بعدیت و طلاق خیلی مهم است. اگر زندگیت ختم به طلاق بشه، شانس ازدواج مجددت اگر دختر نباشی خیلی بد می شه و ممکنه نتونی همسری مناسب شان خودت پیدا کنی. اما اگر دختر باشی خیلی خیلی بهتر است. پس این را به عنوان مهمترین اصل درنظر بگیر.
طلاق از یک زندگی ناموفق و همسر معتاد و ... بهتر است. شما هنوز درگیر زندگی نشدی، بچه نداری و در واقع فقط نامزدی. اگر بچه داشتی و زندگی ده ساله، شاید روش دیگری بهتر بود. اما الان به نظرم باید خیلی مواظب باشی و محتاط عمل کنی. اگر هم حس کردی لازمه طلاق بگیری اصلا نترس. هم جوانی و هم دختر.
نظر خانواده ات در مورد این مساله چی هست؟ می دونن ایشون معتاد هست و در مورد مساله زندان چقد اطلاعات دارند؟ آیا نظرشون ادامه زندگی هست؟ یا گوشه چشمی هم به طلاق دارند؟
ستایش عزیز
یه چرخی توی تالار بزن و مشکلات بچه ها رو بعد از ازدواج بخون ... بعد با آرامش به دور از ترس تصمیم بگیر
به نظر من ، بین بد و بدتر بهتره بد رو انتخاب کنیم چون ممکنه از چاله دربیاییم و بیفتیم توی چاه
کاملا موافقم :104::104:نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
سالی که نکوست از بهارش پیداست :305:
به نظر من حتی اگه الان هم بکارتت رو از دست دادی اصلا موضوعی نیست که به خاطرش یک عمر بخوای بدبختی بکشی و از چاله در بیای بیفتی تو چاه.
خانوادت چی می گن؟؟؟
سلام ارام جان
اره خانوادم میدونن که معتاد هست البته شوهرم و خانوادش میگن ترک کرده قبل از اینکه بره زندان مثل اینکه 2 دفعه ای رفته کمپ برای ترک اعتیاد اما من نمیدونستم.الان هم نمیدونم مصرف میکنه یا نه.درباره زندان رفتنش هم نمیدونم مادرش میگه بی گناهه اخه شوهرم رو با دوستش گرفتن گوشی دزدی هم از رفیقش گرفتن شوهرم با موتور بوده خود شوهرم سابقه ای نداره اما رفیقش سابقه داره
خانوادم وقتی این رو فهمیدن گفتن طلاق بهتره خودم هم با اینکه دوستش داشتم اما میخواستم جدا بشم.
الان هم خانوادم میگن اگه قراره بهش فرصت بدی باید بهش سخت بگیری و باهاش حرفاتو بزنی
به نظر من با توجه به جو فرهنگی خانوادتون بذارید خانواده تون تصمیم بگیرن. هر چی باشه اونها با تجربه تر از شما هستند و قطعا خیر و صلاح شما رو در نظر می گیرن. بذارید شرایط رو پدرتون تعیین کنه.