عشقي كه دچار روزمرگي شده!
سلام
من جدود ده ماهه كه عقد كردم و 5 ماهه كه زنندگي مشتركم رو با همسر عزيزم شروع كردم. من و همسرم سالها در آتش عشق هم ميسوختيم و بعد از مشكلات خيلي زياد بعد از شش سال موفق شديم باهم ازدواج كنيم. ما حقيقتا عاشق هم هستيم. طوري كه ديگران به رابطه ما غبطه ميخورن. ولي حدود يك ماهه كه با يك مشكل روبرو شدم.
من بدور از خانواده و اقوامم در شهري كه زادگاه همسرمه و از زادگاه خوذم خيلي خيلي خيلي دوره زندگي ميكنم. 5 ماهه خانوادم رو نديدم بااينكه خيلي به اونها بخصوص خواهرم وابسته بودم. قبل ازينكه به اين شهر بيام شاغل بودم و سرگرمي هاي خيلي زيادي داشتم و دوستان خيلي خوبي كه در كنارشون شاد بودم. روري نبود كه خودم رو بيكار بذارم.
ولي جالا اينجا يه فرد منزوي هستم (خانواده شوهرم با من و همسرم خيلي فرق ميكنن هم از نظر رفتار و هم شيوه زندگي).
5 ماهه كه از صبج تا شب توي خونه هستم و به خونه داري مشغولم (قبل از ازدواج دست به سياه و سفيد نميزدم جتي دوران خوابگاهي غذام رو مادرم ميفرستاد). همسرم از صبج زود تا عصر خونه نيست. از نطر مالي وضع خوبي نداريم. وخونه ما از مركز شهر خيلي دوره. كلاس ورزشي ميرم ولي كافي نيست. توي خونه به هنرهاي قبليم ميرسم ولي كافي نيست.
تنهام...
هيچكس نيست كه باهاش بتونم راحت حرف بزنم. بجز همسرم كه وقتي مياد خونه اينقدر خسته است كه سريغ خوابش ميبره. اين مسئله رو با همسرم هم درميون گذاشتم ولي كاري از دستش بر نمياد. روزها رو با گريه به شب ميرسونم واز اين حس پوچي و روزمرگي متنفرم.
چندبار خواستم به مشاور مراجعه كنم ولي ... حس ميكنم توي يك مرداب فرو ميرم. رابطم با همسرم ديگه مثل قبل نيست و خيلي ازهم فاصله گرفتيم...خيلي
قبل ازين ماههاي اول زندگي مشتركمون خيلي خوب بود. هرلحظه همسرم عشقي فراتر از اونچه كه فكرشو بكنيد نثارم ميكرد و خلا روجي من روبا عشقش پر ميكرد. ولي با زيادشدن وقت كاريش و خستگي روزانه براي عشق ورزي وقت كمتري داره.
ممنون ميشم نظرات و تجربياتتون و در اختيارم بگذاريد
RE: عشقي كه دچار روزمرگي شده!
سلام
تبریک می گم و امیدوارم روز هات پر از عشقی شاداب باشه.
اولا همیشه شکرگزار نعمت هایی باش که خدا به شما دو تا داده ...
همسر مهربانی که دوستت داره و دوستش داری...
خانواده ای که حتی دورادور هم نگران شما می شن و در جریان زندگی شما هستن...
سلامتی خودت و همسرت ...
بی نیازی شما از غیر ...
از اینکه فرصت زندگی عاشقانه به شما داده شده ...
و خیلی چیز های دیگه که اگه بشینی و لیست کنی می بینی چقدر خوشبختی!
هر کسی وقتی به یکباره عادت های خودشو کنار بذاره دچار چنین رخوتی می شه. سعی کن آروم آروم اون روحیه با نشاط رو به خودت برگردونی. روحت با چی سیراب میشه؟ چه جوری احساس می کنی آدم مفیدی هستی؟
شاید بد نباشه دنبال یه کار بگردی. حتی کاری که توی خونه انجام بشه. در آمدش هم مهم نیست. ارتباطای خودت رو گسترش بده. همسایه؟ دوست کلاس ورزش؟ دوست کلاس هنری؟ شرکت توی کارای عام المنفعه؟ حتی یه روز در هفته پاشو برو سرای سالمندان! ...
برو بهزیستی واسه بچه کوچولوها کلاس خصوصی بذار. اینقده استقبال می کنن...
خیلی آدما با عشق ورزیدن حس درونی خوبی پیدا می کنن. از خودشون راضی میشن...
اصلا وقتی منبع مهر و محبت باشی آدما رو به سمت خودت جذب می کنی.
این در مورد همسرت هم صادقه. بپذیر که داره واسه زندگی مشترکتون تلاش می کنه و خستگی هاش خیلی وقتا نمی ذاره مثه اونوقتا عشقولانه باشه ...
اما تو جبران کن. تو قدم پیش بذار. تو براش تدارک یه شب عاشقانه ببین.
البته باید وقت شناس باشی. زمان استراحتش وقت خوبی واسه ناز و نوازش نیست. از فرصتای کوتاه بهره ببر. زنگ بزن محل کارش... وقتی از در میاد عاشقانه برو استقبالش ... مثه همون روزای اول که می دیدیش ...
مطمئن باش آتشی که تو روشن می کنی اون رو هم گرم می کنه :310:...
RE: عشقي كه دچار روزمرگي شده!
تنها توصیه
"رابطم با همسرم ديگه مثل قبل نيست و خيلي ازهم فاصله گرفتيم...."
اگه شما فاصله گرفتی ، سعی کن تو این شرایط - کار زیاد همسرت- شما توقعت رو بیاری پائین و انتظار نداشته باشی با این خستگی ، مشکلات تنهائی شما رو هم حل کنه. سعی کن تنها هدفت رو ایجاد آرامش تو محیط خونه قرار بدی و فرصت با هم بودن رو قدر بدون ، نه اینکه خدای نکرده با کم حوصله گی و توقع زیاد اون چند ساعت مفیدی که همسرت میاد خونه رو به ساعاتی از دلخوری و رنج تبدیل کنی.
اگه فکر می کنی همسرت فاصله گرفته ، اونو به حساب خستگی و اشتغال روزانه ش بذار . زمان به سرعت میگذر ه و شرایط عوض خواهد شد.
ساعات تنهائی روزت رو با برنامه های مفید پر کن.
RE: عشقي كه دچار روزمرگي شده!
سلا.ا.ا.م
واقعا از شما متشكرم...
نيم ساعت پيش همسرم براي ناهار اومد خونه و باهم يه ناهار عاشقانه خورديم و من ازش عذرخواهي كردم كه اين مدت دركش نكردم و باعث ناراحتي و نگرانيش شدم.
وقتي به چشمام نگاه كرد بازم مثل گذشته برق عشق رو تو چشماش ديدم...برقي كه يه ماهي بود نديده بودم.
الان هم با لبخند خونه رو ترك كرد. من هم ميخوام تا وقتي برميگرده تابلوم رو بكشم تا زودتر تموم شه:227:
(تا وقتيكه آدم با كسي صحبت نكرده همه حق ها رو به خودش ميده)
دوستاي خوبم بازم ممنون كه منو با حرفاتون يه تكون اساسي داديد (يك خصوصيت من اينه كه زود متحول ميشم.)
شاد و سعادتمند باشيد:323:
RE: عشقي كه دچار روزمرگي شده!
دوست عزیز
حالا که زود متحول میشید ، بذارید درقالب یه توصیه، یه تكون اساسي دیگه هم بدم و اون هم اینکه :
سعی کنید زود متحول نشید.
تغییرات آرام پایدارترند
RE: عشقي كه دچار روزمرگي شده!
سلام دوست عزيز
همه آدم ها مثل هم نيستن. جرف شما كاملا درسته. ولي خداوند لطفي به من كرده و همين تحولات آني نيمي از موفقيتهاي زندگيم رو رغم زدن. چون من با خودم صادقم
باز هم ممنون