RE: آخه ادم اینقدر پرتوقع؟؟؟
آفرین این خیلی خوبه ، وقتی انتظار نداشته باشی/ یا انتظاراتت رو محدود کنی ، اصلا /کمتر ناراحت میشی.
مثلا سلگرد تولدته ، دوس داری همسرت بهت تبریک بگه ، (حداقل یادش باشه که تولدته) ، ترتیب یه بیرون رفتن رو بده و سعی کن لحظات خوبی رو براش ایجاد کنی.
چرا فلانی جلوم بلند نشد ، توقع داشتم احترام بزاره
چرا فلانی دعوتم نکرد ، ..
چرا دوستم جزوه ش رو بمن نداد ، انتظار داشتم ...
چرا پدرم با من مشورت نمی کنه ...
چرا مادرم تحویلم نمی گیره ...
انتظار گرفتن هدیه / تبریک گفتن و... رو با خلق لحظاتی خوش برا دیگران رقم بزن.
پس از مدتی این رفتار (که خوش منشا بسیاری از رفتارهای خوب دیگه س ، مثل اینکه وقتی انتظار نداشته باشی فرزندت یه لیوان آب دستت بده این نشون از تواضع و فروتنی شماس )ملکه میشه برات و دیگه از خیلی مسائل که دور و برت اتفاق میفته ناراحت نمیشی.
RE: آخه ادم اینقدر پرتوقع؟؟؟
سلام دوست خوبم هلينا جان
منم قبلا نسبت به اين موضوع خيلي حساس بودم و خيلي خودم رو اذيت ميكردم ولي الآن وقتي كسي كاري انجام ميده كه برام زياد خوشايند نيست سعي ميكنم ناراحت نشم و با خودم هميشه به اين فكر ميكنم كه اخلاق و رحيه ي اون شخص همينه و انتظار ندارم كه ادما اونطور كه من ميخوام ، باشن و از وقتي كه سعي كردم ادما رو همونطوري كه هستن قبول كنم ديگه زياد مثل گذشته درگير اين موضوع نميشم ، قبلا خيلي خودم رو عذاب ميدادم با اين مسائل ، ولي الان خداروشكر بهتر شدم :316:
RE: آخه ادم اینقدر پرتوقع؟؟؟
ممنون خیلی خوب بود:104:
کاش بشه عملیش کرد
RE: آخه ادم اینقدر پرتوقع؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
وقتی از دیگران انتظار و توقع دا ری دو حالت پیش میاد ، 1 - برآورده میشه 2 - برآورده نمیشه
نتیجه هر کدام از این حالات به نسبت توقعی که داری اینه :
1 - وقتی برآورده بشه ، خیلی به حالت فرقی نمیکنه و احساس درونیت معمولیه ، چون انتظارش رو داشتی
2 - اگر برآورده نشه ، سرخورده و غمگین میشی ، چون انتظار و توقع داشتی که انجام بشه و نشده .
وقتی از دیگران هیچ انتظار و توقعی نداشته باشی هم دو حالت پیش میاد :
1 - دیگران در قبال شما وظیفه خود را به جا میارند یا محبت های خارج از وظیفه بهت دارند .
2 - کاری برای شما انجام نمیدن و توجه بهت ندارند .
نتیجه آن :
1 - در حالت اول ( برای بی توقعی ) چون شما هیچ انتظار و توقعی نداشته ای حتی اگر وظیفه ای در مقابلت داشته اند و به جا آورده اند ، برای شما لذت بخشه و گویی آنها هیچ وظیفه ای نداشته اند و محبت خاص بهت داشته اند .
2 - در حالت دوم آن تاثیر تألم برانگیزی در شما بجا نخواهد گذاشت و شما حال و هوای عادی و معمول را خواهی داشت و سرخورده و غمگین نمیشی چون انتظار و توقعی نداشته ای
به نظرت کدامیک آرامش ما را در پی دارد و حتی به ما روحیه ای قوی می بخشه ؟؟
شما در کدام وضعیتی ؟؟
از نظر من هر قدر که عزت نفس قوی تر باشد ، بی توقعی کمتر است ، از آنجا که توقعات و انتظارات در حدی که آرامش و رضایت ما بسته به برآورده شدن یا نشدن آن از سوی دیگران باشد خود حاکی از وابستگی به عوامل بیرونی است و سطح این وابستگی ها نیز بسته به میزان عزت نفس است .
موفق باشید
.
RE: آخه ادم اینقدر پرتوقع؟؟؟
سلام دوستان
من كه ميگم نميشه
مثلاً
مادر شوهرم كادوهايي رو كه واسه من مياره از كادوهاي خواهرشوهرم كمتره
ميشه آدم به روي خودش نياره ؟؟؟؟؟؟؟:305:
RE: آخه ادم اینقدر پرتوقع؟؟؟
البته در خیلی از موارد خودمون با رفتارهامون افراد مقابلمون رو متوقع می کنیم ، یا اینکه وقتی از دستشون بابت توقع زیادی ناراحت میشیم ، یادمون میفته که خودمون هم قبلا ازشون توقع و انتظار داشتیم. البته در کل این مساله که توقع نداشتن باعث آرامش خودمون و دیگران میشه صحیح هست ، حتی باعث تکامل شخصیت و رفتار هم میشه.
RE: آخه ادم اینقدر پرتوقع؟؟؟
من از شماها خیلی بدتر بودم و تمام بدی ها و مشکلات رو به خانواده شوهرم نسبت می دادم حتی برق رفتن و کثیف بودن جوراب و ... تا گریه کردن نوزادم . اما بعدها سعی کردم تقسیم کنم آدمها رو میگم. دیدم دو دسته با من بدند یکی جاری و یکی مادرشوهر. با جاری ها رابطمو کم کردم در حد سلام و والسلام . و با مادرشوهر رابطه ام رو زیاد کردم کلی باهاش خوب شدم رفت و آمد و خنده و نذاشتم بین من و اون کسی حائل باشه .حالا بعد از یک سال با هم خیلی راحتیم یعنی باقلوا.تازه 9 تا نوه قبلیشو 5 دقیقه نگه نداشته ولی بچه منو روزانه نگه می داره تازه ظهرها هم میرم خونشون ناهار.باور کنید مثل یه دختر باهاش رفتار می کنم باهاش خرید میرم بهترین کادو روز مادر رو میگیرم تو کارهای خونه کمکش می کنم تو همه چیز ازش نظر خواهی میکنم زبون تشکرم هم خوبه نه خبر می برم نه خبری براش میارم از همه بهتر جلوش همیشه از پسرش تعریف می کنم و از نوه اش به بهترین وجه ممکن نگه داری می کنم بهم می گه تو دنیا هنوز عروسی مثل تو نبوده .
RE: آخه ادم اینقدر پرتوقع؟؟؟
سلام دوست من.
خوندن متن کوتاه زیر میتونه براتون خیلی مفید باشه، نیاز به اندکی تغییر در نگرش هاتون هست...
مبارزه با عقاید و باور های خود - تخریب
مقایسه میان باور های معقول و نامعقول
(مورد_عقیده اول: نا مطلوب و مردود ، مورد_عقیده دوم: مطلوب و توصیه شده)
1- من هرگز نباید اشتباه کنم .
1- تنها راه برای اشتباه نکردن این است که هیچ کاری انجام ندهیم . من فعالم و هر فرد فعالی اشتباه می کند .
2- دیگران نباید اشتباه کنند .
2- هیچکس کامل نیست . من میتوانم بپذیرم که دیگران نیز اشتباه می کنند .
3- دیگران ، مرا عصبانی می کنند .
3- هنگامی عصبانی می شوم که نپذیرم دیگران مطابق انتظارات من رفتار نمی کنند .
4- دیگران باید طبق انتظارات من رفتار کنند .
4- لزومی ندارد که دیگران طبق انتظارات من رفتار کنند .
5- شادکامی من به رفتار و نگرش دیگران بستگی دارد .
5- شادکامی من از جانب خودم است و به دیگران بستگی ندارد .
6- من «باید» طبق انتظارات دیگران رفتار کنم .
6- لزومی ندارد که همیشه طبق انتظارت دیگران رفتار کنم تا احساس خوبی داشته باشم .
7- من باید برنده شوم .
7- طبق قاعده ی «متوسط» ها ، بیشتر مردم فقط در 50 درصد از موارد برنده می شوند . برای داشتن یک احساس خوب لازم نیست همیشه بنده باشم .
8- زندگی «باید» منصفانه و عادلانه باشد .
8- زندگی همیشه منصفانه و عادلانه نیست .
9- من باید راه خودم را بروم .
9- لازم نیست که همیشه راه خودم را بروم تا رضایت خاطر داشته باشم ، می توانم بعضی اوقات از اینکه دیگران نیز راه خودشان را بروند احساس رضایت کنم .
10- به تایید و تحسین دیگران احتیاج دارم تا احساس خوبی داشته باشم .
10- خوبست که تحسین دیگران را جلب کنم اما به تایید دیگران برای داشتن احساس خوب نیازی ندارم .
11- من باید همیشه دیگران را خشنود کنم .
11- غیر واقع بینانه است که توقع داشته باشم همیشه می توانم مردم را خشنود کنم .
12- من هرگز نباید عصبانی شوم .
12- اشکالی ندارد که بعضی اوقات عصبانی شوم .
13- من باید همیشه خوشحال باشم .
13- انسان زمانی خوشحال و زمانی ناراحت است .
14- من نباید گریه کنم .
14- اشکالی ندارد گریه کنم .
15- ناراحت می شوم که دیگران در مورد من ، بد قضاوت کنند .
15- بعضی اوقات دیگران در مورد من بد قضاوت می کنند ، این غیر قابل انکار است ، ولی میدانم که کارم درست است و مهم هم همین است .
منبع : مفاهیم بنیادی و مباحث تخصصی در مشاوره
آموزش و کاربرد مهارتهای خرد در مشاوره ی فردی
نوشته : دیوید گلدارد
ترجمه دکتر سیمین حسینیان