چه جوری به روزای شیرین اول برگردیم
روزای اول ازدواجمون با این که مشکلات زندگی بیشتر بود خییییلی شادتر و راضی تر بودم :227:حتی حس میکنم همسرم هم عاشق تر بود:43:!!!چند روزه دلم واسه اون روزا تنگ شده خوب درسته که بخشی از اون نشاط و شادابی روزای اول واسه تجربه ی تازه ی زندگی بود ولی انصافا منم خیلی تغییر کردم
تصمیم دارم به روزای شاد گذشته برگردم
هرکاری اون روزا واسه همسرم انجام می دام و الان کم شده یا اصلا نیست!یا حتی کارایی که واسه خودم می کردم...
مثلا :محاااااال بود بزارم با لباس نامرتب منو ببینه آرایشم که اصلا واجب بود
وقتی میدیدمش( حتی اگه 1 ساعت بود ندیده بودمش )ذوق میکردم و ذوقمم پنهون نمی کردم
زیاد واسش پیامک عاشقونه میفرستادم اصلانم برام مهم نبود که جواب نده با خودم می گفتم حتما مشغوله
مدام سعی می کردم شادش کنم
واسش کادوهای کوچولو میگرفتم مثلا یه شمع قلبی کوچولو یا حتی یه خودکارجالب و...
خودمم خیلی با احساس تر بودم با دیدن گل و بارون و نسیم با همه ی وجودم ذوق می کردم اگه میرفتیم گردش هر جا که بود ابراز خوشحالی می کردم تو دشت و صحرا اگه بود میدویدم جیغ می زدم شعر می خوندم پامو تو جوی آب می کردم به اون آب می پاشیدم و...
میزاشتم شیطونی و بچه گیمو ببینه و اونم از اینهمه انرژی کیف می کرد
دلخوریامو زود زود فراموش می کردم
گاهی خودمو براش لوس می کردم
و گاهی مثل یه بچه نازشو می کشیدم
زیاده خییییییییلی زیاده
باورم نمیشه که بعد 3 سال همه ی اینکارا رو یا کم رنگ کردم یا کنار گذاشتم!!عین یه بچه ی شاد بودم و الان بچه گیموکنار گذاشتم:163:
باید و می خوام که به روزای اول برگردم
شمام اگه همین نظر رو دارید بگید و بگید چی کار می کردید و تکرارشون کنید
RE: چه جوری به روزای شیرین اول برگردیم
سلام
خوب شادي و طروات اول زندگيتون عاديه
اين فراموش كردن هم اگه زياد نباشه عاديه
نمي دونم ولي از همه شنيدم ازداج 6 ماه اولش دل دادن و گرفتنه و بعدش كمرنگ ميشه
منم راهش رو بلد نيستم و فكر ميكنم سوال شما خوبه
تنها چيزي كه به ذهن من بي تجربه ميرسه اينه:
دين گفته " خير الامور اوسطها "
اعتدال در همه چيز و همه جا خوبه
شايد اگه اولش زياده روي نباشه بعدا هم اينقدر كاهش پيدا نكنه
از طرفي اگه اوايل زياد هم نباشه، خانم ها فكر ميكنن همسرشون سرده
حالا راه حل چيه؟
RE: چه جوری به روزای شیرین اول برگردیم
سلام دوست عزيز. اين نزول شوق به چند تا چيز بستگي داره:
1.قبل از ازدواج يه رابطه خيلي خوشگل وجود داره به نام وصال و فراق كه واسش كلي اشتياق خرج ميشه،همچنين يه ترسي وجود داره كه مبادا از دست بدمش، اما بعد از ازدواج عاشق و معشوق خيالشون راحت ميشه كه به هم رسيدن. اما نميدونن كه ممكنه فراق ديگري به وجود بياد به نام فراق قلب ها. پس بايد مواظب بود اينچنين نشه.
2. اول هر رابطه اي، چه دوستي، چه آشنايي و چه ازدواج، طرفين خيلي اشتياق دارند كه همديگرو كشف كنند، واسه همين كوچكترين صحبت ها هم واسشون جذابه. اما كم كم صحبت ها ته ميكشه و خسته كننده و تكراري ميشه. مثل اينكه يه متن رو بار اول بخوني و يه متن رو بار پنجم. خب معلومه كه بار اول شوق زيادي واسش هست. بنابراين نياز هست همسران هميشه حرفهاي جذاب و غير تكراري، همچنين كارهاي مثبت غير منتظره براي هم داشته باشند.
3. اما يه مطلب خيلي مهم كه شوق و اشتياق رو خيلي كاهش ميده اينه كه افراد قبل از ازدواج يا اوايل ازدواج بي هيچ چشم داشتي همديگرو دوست دارند، ولي بعد از ازدواج اين دوست داشتن به وابستگي تبديل ميشه و وابستگي هم توقعات و حساسيت رو به همراه داره. بنابراين بايد محبس وابستگي رو رها كرد و به دنياي كم توقعي قبل از ازدواج باز گشت. اونوقت خواهيد ديد چقدر راحت ميشه به روزهاي خوب نخست بازگشت.
4. رابطه اي كه حد و مرزش قاطي بشه، شوق و ذوقش از بين ميره. قبل از ازدواج، طرفين رابطه دو نفر هستند، من و تو. ديگران هم مهمانند، اما بعد از ازدواج طرفين رابطه، مامان، بابا، مادر شوهر، خواهر شوهر، برادر زن، همسايه كوچه پشتي و... هستند و در عوض من و تو مهمانند. پس بهتره صحبت ها، تصميم گيري ها، لبخند ها و... دونفره باشه. يعني مثلا به جاي اينكه وقت ناهار صحبت از كفش دختر دايي شوهر خواهر باشه، حرف از دلتنگي هاي طرفين و آينده نگريشون باشه.
ديگه چيزي به ذهنم نميرسه. انشاءاله صاحب نظران، هم نظرات منو تصحيح ميكنند و هم پيشنهادات جامع تر و علمي تر ميدن.
RE: چه جوری به روزای شیرین اول برگردیم
انگار من این متن رو نوشتم....دقیقا من هم این مشکل رو دارم!!!
احساس میکنم پیر شدم و حوصله ی هیچ کاری رو ندارم و زود از کوره در میرم...
RE: چه جوری به روزای شیرین اول برگردیم
ای بابا. همه این تاپیک و میخونن اما هیچ نظری به ذهنشون نمیرسه؟؟ جدا چرا اینطوری میشه؟ خب راهنمای بدین دیگه! ممنون