خانمم زودرنج مغرور و عصبیه

سلام مدتیه که یه ذره با خانمم مشکل پیدا کردم . اگه وقتی میخوام با هاش درباره چیز مهمی با هاش صحبت کنم یا ازش یا از خانوادش شکایت کنم بدون اینکه خوب گوش بده و بعدا قضاوت کنه زود عصبانی میشه و باهام با صدای بلند حرف میزنه و داد میکشه و اصلا بلد نیست معذرت بخواد ولی من بجاش معذرت میخوام تا شاید خجالت بکشه و یاد بگیره اگه آدم به همسرش بگه ببخشید عیب نیست . چندین دفعه منو از خودش رنجونده ولی معذرت نخواسته نمیدونم تا کی اینجوری ادامه بدم . هر دفعه میخوام بهش بگم و بهش بفهمونم که من ازش دلخورم یا از خانوادش بجای اینکه خوب گوش بده زود مقابلم جبهه می گیره بعدا میگه خوب حالا حرفا تو بزن و بجای اینکه با من در موارد مهم و جدی مشورت کنه حرفای پدر و مادرشو گوش میده ما مدت 6ماه که ازدواج کردیم و 2 سال نامزد بودیم ولی من در کنارش خیلی کم بودم چون تو کشور خارجم و با هم پسر عمو دختر عمو هستیم و فعلا خانواده هامونم با هم قهرن و با هم دعوا کردن و خانمم بجای اینکه مثل من بیطرف بمونه طرف خانوادشو گرفته و من این وسط بین اینا گیر افتادم .شما لطفا بهم بگین من چطوری با این مشکل کنار بیام و حلش کنم خیلی ممنون

سلام
به تالار همدردی خوش اومدین.
لازمه بیشتر در مورد مشکلتون توضیح بدید. موردی بگید که سر چه مسایلی بحث می کنید.
و البته با همین توضیح کمتون باید خدوتون عرض کنم نبود شما در کنارش و دیدن و شنیدن مدام دعواهای پدر و مادرها قطعا اون و زود رنج و حساس کرده و در واقع او که رنجیدس این رنجش و فقط می تونه این جوری واسه شما بروز بده و عصبانیتشو خالی کنه.
بهتره کمی درکش کنی و البته سعی کنی پای اون و از جنگ و دعواها بیرون بکشی و سعی کنی همیشه ارومش کنی نه شرمنده.
موفق باشی:72:

با سلام

عنوان تاپیک شما :"خانمم زودرنج مغرور و عصبیه"

و فرموده اید :

نقل قول:

---

سلام مدتیه که یه ذره با خانمم مشکل پیدا کردم

---

به نظر می آید مشکلاتتان بیشتر از گفته هایتان باشد و شما سعی در نادیده گرفتن آن ها دارید.این خوب نیست.لطفا بیشتر توضیح دهید تا به نتیجه برسیم


:72:

با سلام و تشکر از شما
اصل دعوای ما سر کجا زندگی کردن خانمم بود . چون رسم ما و البته هم خانواده آنها اینه که عروس بعد از عروسی باید با خانواده داماد زندگی کنه حتی خود داماد حاضر نباشه و یا دور باشه و این برای ما خیلی مهم چون بقیه فامیلا حرف درمیارن و کنایه میگن . من بد بخت گفتم برای خانمم ارزش قایل باشم بهش گفتم هر جا راحتی زندگی کن حتی مادرش بهم گفت که اختیارش دست تویه هر چی تو بگی ولی من گفتم هر کس اختیارش دست خودشه ولی خانمم بهم قول داد 3 روز در هفته خونه ما باشه که حداقل پدر مادرم ناراحت نشن . ولی این کارو درست انجام نداد و هر من بهش گفتم انجام داد نه با میل خودش . من ازین دلم پر بوده که چرا این کارو نکرد در حالی که رسم ما اینه گرچند غلته ولی رسمای زیادی بود که من بر خلاف میلم انجام داد چون می دونستم خانمم خوشحال میشه این دعواها هی زیادو زیادتر شد خانمم بجای اینکه همکاری کنه با هم مشکلو حل کنیم طرف خانوادشو گرفت البته من اینجور احساس میکنم تا اینکه امروز بازم بگو مگو کردیم و پدر خانمم فحاشی کرد دلم خیلی شکست چون می خواستم خانواده ها رو آشتی بدم و از خانمم می خواستم همکاری کنه و حداقل بیطرف باشه تا بحال بیش از 6 بار بگو مگو کردیم خانمم گوشی رو قطع کرده ولی من چون وابستگی زیادی به خانمم دارم باز زنگ زدم و منت کشی کردم و معذرت خواستم و او هرگز اینکارو نکرده این دفعه میخوام بیش ازین دیگه خودمو خوار وزبون نکنم اگه آشتی کردن چه بهتر و دیگه اصراری ندارم و دیگه علاقه ای هم به رفت وآمد با خانواده خانمم ندارم چون دیگه احترام از بین رفت . تصمیم گرفتم خودمو بازبینی کنم شاید تقصیر من بوده و با فکر آرامتری تصمیم بگیرم شاید خانمم هم از ناز کردن و قهر کردن هم خسته بشه دیگه زنگ نمی زنم و اس ام اس هم نمی دم چون خودش اینو چند بار گفته که دیگه زنگ نزن ... خوب خدا همه بندگانشو اصلاح کنه تشکر

من بابت اتفاقی که افتاده خیلی متاسف شدم

اگر دوست داشتید با ما مشورت کنید باید بیشتر به ما اطلاعات بدهید و قضیه را کاملا باز کنید تا بهتر بتوانیم کمک کنیم


در مورد زنگ نزدن و اس ام اس ندادنتان نمی توان گفت درست بوده یا نبوده.بستگی به شرایط دارد.ولی فعلا یک چیز را می توانم بگویم :

شما هر بار در یک دور تکراری قرار می گیرید.

دعوا ، ناراحتی و عذر خواهی

که این قضیه نمی تواند بیشتر از این ادامه پیدا کند چرا که به شما و به طبع آن به زندگی مشترکتان آسیب می زند

پس باید در روند کاریتان تغییرات دهید تا شاید نتیجه عوض شود.یعنی متغیر باید تغییر کند تا جواب تابع عوض شود.مثلا همین اس ام اس ندادن و منت کشی نکردن خودش می تواند یک راهکار باشد.منتها باید این راهکار را درست انتخاب کنید که نتیجه بدتر نشود



ارادتمند

:72::72::72:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

البته یک راه دیگر به ذهنم رسید که ریسک کمتری دارد

شما فعلا در ظاهر دوباره زنگ بزنید و عذرخواهی نمایید تا جو آرام شود
بعد به اینجا بیایید و شرایط را باز کنید تا سر فرصت و در آرامش یک راه حل پیدا کنیم

به هر حال شما فعلا عصبانی هستید و احتمال اینکه تصمیماتی که در حال می گیرید ، خطا باشد ، زیاد است



:82:

سلام:72:
ببخشید این طوری می گم اما شما در هر سه خط یک بار از رسم و رسوماتتون گفتید.
البته نمی گم باید نادیده گرفت اما وقتی دو نفر ازدواج می کنن باید بیشتر کاری کنن که خودشون احساس راحتی و خوشبختی کنن نه اینکه فک و فامیل.
شما می گین فامیل حرف در میاره خب در بیاره مهم اینه که شما و خانمت خوشبخت باشید.
بهترین راه حل اینه که حضوری بدون حضور خانواده ها دو تایی با هم حرف بزنید. کمتر پای خانواده ها رو وسط بکشید تا حرمتها کمتر شکسته شود.
وقتی مادر ایشان می گه اختیارش دستته. خب از این فرصت درست استفاده کن. جایی به دور از کشمکش ها ارام و منطقی حرف بزنید و ببینید مشکل اصلی چیه و کجاس ؟
شما این بنده خدا رو گذاشتید وسط نه می تونه از خانوادش بگذره و نه از شما. شما باید در کنار هم باشید نه در مقابل هم.
موفق باشید:72:

بازم سلام ولی ازینم می ترسم اگه زنگ نزنم بهش ضربه روحی وارد بشه ولی اون خودش می دونه که من بهش وابستگی زیادی دارم ولی چند تا اس ام اس دادم و ازش معذرت خواستم ولی اون در عوض اصلا جواب نداده . این که مادرش به من گفت که اختیارش دست منه به صورت تعارفی بود که در عمل برعکسشو کرده تصمیم گرفتم اگه تا چند روز دیگه اس ام اس نداد دیگه اس ام اس هم ندم . اون یکی از اخلاقاش اینه که وقتی ناراحت شد می خواد تنها باشه و با هاش تماس نگیرم نمی دونم علتش چیه علتش ام به من نگفته شاید اینجوری بهتر بشه البته من منتظر این نیستم که بهم اس ام اس بده و معذرت بخواد چون انتظارشم ندارم چون تو این 3 سال که نامزد بودیم و من ازش دور بودم 1 دفعم زنگ نزد فقط هر از چند گاهی اس ام اس می داد البته منم راضی بودم ... خوب دستتون درد نکنه که زوجهای جوان رو کمک و راهنمایی می کنید خدا قوت تشکر

salam bazam salam be moshawerane azize site . motassefane khonomam na be sms ham na be telefonam jawab mide . dige khaste shodam indafe ta khodesh zang nazade dige zang nemizanam omidwaram ke tasmime eshtebahi nagerefte basham .

nayqala گرامی

به تالار همدردی خوش آمدی

در همدردی ارسال متن به صورت فینگلیش یا زبانهای غیر فارسی مغایر قوانینه ٰ لطفاً دقت فرمایید و از لینک زیر برای برگردان متن فینگلیش خود به فارسی استفاده کنید

http://www.syavash.com/portal/pinglish2farsi/convertor-fa

سلام

دوست عزیز من فکر میکنم با توجه به روحیاتی که از خانمتون نوشتید اگه صبر کنید خودش تماس بگیره بهتر باشه چون شما کار خودتو کردی (معذرت خواهی کردی ) اجازه بدید کمی با خودش فکر کنه . دلش براتون تنگ بشه خودش زنگ میزنه

قبلا هم شما در مشکلاتتون اگه درست متوجه شده باشم این راهو رفنی همیشه شما کوتاه می اومدی این بار یک کار دیگه بکن یک تصمیم دیگه بگیرکمی صبر کن ببین چی میشه

نه اینکه به همسرت بی توجهی کنی اما بذار این دفعه اون سعی کنه اگه یک قدم اومد شما صد قدم براش بر دار
اما الان به نظر من دیگه باهاش تماس نگیر تا خودش تماس بگیره

موفق باشید