با زخم زبون اطرافيان برخورد كنم ؟
سلام به همه عزيزان :72:
توي تايپيك ديگه اي گفته بودم خيلي زود عصباني مي شم ولي با راهنمايي هاي دوستان خيلي دارم روي اين مسئله كار مي كنم
ولي يه همكار دارم كه با هم توي يه اتاق كار مي كنيم زبون نيش داري داره ، اوايل كه اومده بودم (بابام مديرمون بود ) كمي خوب بود يعني خيلي زبون بازه و متملق ، ولي كم كم شروع كرد به متلك زدن و زخم زبون زدن ( بعضي ها فكر مي كنن چون يكي رئيسشونه حتما بده در صورتي كه باباي من همونطور كه با من رفتار مي كرد با اون هم رفتار مي كنه حتي بيشتر از اون بهم كار مي ده )
طوري شده بود كه مديران كل ميومدن در مورد من و بابام خيلي بد مي گفت چون پايه حقوقش كمتر از من بود با وجود اينكه چند بار بابام درخواست كرده بود براش ، خلاصه گذشت و حقوقش اضافه شد ، كم كم هم با من خوب شد درد دل مي كرد ، من آدمي هستم كه دنبال كينه توزي نيستم . ولي هر از چندگاهي متلك هاشو داره ؛ منم جوابشو نمي دم يعني اكثر اوقات نمي تونم وقتي هم كه مي خوام جواب بدم جلوي خودمو مي گيرم ، جالب اينجاست كه فكر مي كنه من بي عرضه ام كه جواب نمي دم ولي چند بار بهش فهموندم كه هر كس در حد شخصيتش رفتار مي كنه
حالا مي خوام راهنماييم كنيد كه چطور باهاش رفتار كنم ؟
يه اخلاق ديگه كه داره اينه كه خيلي غيبت مي كنه و خيلي راحت دوروغ مي گه مثلا جلوي من با تلفن صحبت مي كنه و وقتي قطع كرد عكس اونو به من مي گه حتي زير آب دختر خالش هم مي زنه ( دختر خالش منشيمونه )
پيش همه مي شينه غيبت دختر خالشو مي كنه :163:
RE: با زخم زبون اطرافيان برخورد كنم ؟
RE: با زخم زبون اطرافيان برخورد كنم ؟
اصلا واستون مهم نباشه. شاید از نظر ایشون بی عرضگی باشه اما از نظر خیلی آدمای دیگه این طوری نیست. اگه مقابله به مثل کنید شما هم مثله خود ایشون محسوب میشین.
اگر هم در جایی لازم بود جوابشونو بدین خیلی قاطع اما حتما محترمانه باشه که باز خودش باعث بوجود اومدن درگیری های دیگه ای بینتون نشه و اعصابتون بیشتر به هم نریزه.
RE: با زخم زبون اطرافيان برخورد كنم ؟
از اين مسائل توي همه محيط هاي كاري هست . سعي كن كارتو درست انجام بدي . به حرفاي اونم توجه نكن .
در مورد اين كه خيلي غيبت مي كنه هم مشكل خودشه تو چرا ناراحتي ؟ تو سعي كن از رفتار بد اون درس بگيري و غيبت نكني .
RE: با زخم زبون اطرافيان برخورد كنم ؟
با سلام
گفته های دوستان کامل بود.من فقط یک چیز را اضافه کنم :
شما نباید مشوق او بشوید.اینکه حقوقش را زیاد کرده اید اشتباه بوده.این خود باعث می شود که فکر کند با این ... بازی ها می تواند امتیازات بیشتری از شما بگیرد.به نظر من حقوقش را به حالت اولیه یعنی همان چیزی که واقعا حقش است و براش زحمت کشیده باز گردانید.
با افزایش حقوق ، اطرافیان هم فکر می کنند فلانی عجب آدم زرنگی بوده : هم این همه پسر رییس را اذیت کرد و هم حقوقش اضافه شد . همین باعث می شود اطرافیان بیشتر دورش را بگیرند و به حرف هایش گوش دهند.
با احترام
:72::72::72:
RE: با زخم زبون اطرافيان برخورد كنم ؟
آزاده خانم در این مورد قبلا زیاد صحبت شده
میتونی تاپیک تسوکه رو بخونی!
RE: با زخم زبون اطرافيان برخورد كنم ؟
مرسی از خانم فرانک 1389
تاپیک جالبی بود.من هم استفاده کردم
لینک این تاپیک را در زیر درج می کنم
http://www.hamdardi.net/thread-14963.html
موفق باشید
:72::72::72:
RE: با زخم زبون اطرافيان برخورد كنم ؟
از توجهتون ممنون :72:
اون تايپيكو خوندم ولي همون موقع نمي تونم عكس العمل نشون بدم و جواب درستي بدم بهش
بديش اينه كه غيبتاش يه جورايي زير آب زني محسوب مي شه
با اين وجود هميشه در مقابل همچين آدمايي سكوت مي كنم ، ولي خيلي حرص مي خورم بعدش ، وقتي هم اون متوجه مي شه من ناراحت شدم يه جوري از دلم در مي آره دختر بدي نيست ولي زبون نيش داري داره
RE: با زخم زبون اطرافيان برخورد كنم ؟
ببینید این حالت برایتان بد است.چون موجب می شود مدام حرص بخورید.یعنی او یک چیزی می گوید و شما هیچ جوابی نمی دهید و مدام از درون حرص می خورید.
اگر همین طور جلو رود ممکنه به خودتان آسیب بزنید.راه های زیادی است.می توانید بلافاصله پاسخ دادن را تمرین کنید.
اگر توانستید فیلم "راز" را هم ببینید.یک قسمتی اش در همین مورد است.
موفق باشید
:72::72::72:
RE: با زخم زبون اطرافيان برخورد كنم ؟
سلام دوستان
من هم از محیط کارم خیلی ناراضی هستم . و با حسابدارمون مشکل دارم این خانم فکر می کنه که من کارمند این خانم هستم و خیلی از کارهاییکه این خانم طبق خواسته مدیریت انجام میده در حیطه وظایف و شخصیت ایشون نیست . مدام به من میگه که این کار وظیقه من نیست .
و مدام برای من وظیفه تایین میکنه . و اینکه خیلی فکر می کنه که حسابدار تاپی هست و آسمون سوراخ شده و این یکی افتاده پایین و همش در حال تعریف کردن از خودش هست . مثلا دیروز میگفت می بینین همه دارن برای من سرو دست می شکنن که برم شرکتشون . یا این ممیز از من خیلی خوشش اومد یا کارم و خیلی تایید کرده یا .....
خلاصه از اول صبح که میاد از خودش و کاراش و تلفناش تعریف می کنه تا بعداز ظهر که میخواد بره . و رفتار اون حرفای زیادش واقعا حوصله آدم و سر میبره . و باعث شده که به خاطر رفتار و وظیفه هایی که برای تعیین می کنه از محیط و کارم زده بشم آخه طور میگه که تو منشی هستی این کارها را وظیفه توئه که احساس می کنم وظیفه ناشایسته ای رو عهده دارم . خلاصه خیلی غصه می خورم . :302: