نمایش نسخه قابل چاپ
خونمون دعواي وحشتناكي شده مثل هميشه برادرم شيشه خونمون شكست رك دستش قطع شده بيمارستان رفته ميكه تاصبح 1ميليون واسه عملش ميخواد وكرنه
مادرمينابول نميدن ميكن معتاد جه بهتربميره.
كمك نميخوام جيزي بشه خداي نكرده
بيجاره شدم
دلم ميخواس هيج وقت تو اين خونواده بدنيا نمياومدم
برام دعاكنيد
نميخوام كسي بميره
خدامارو ازكابوس خانواده
شماروبه خدا مادرم و بدرم خيالشون نيست
اكه كسي ميتونه و ميخواد كمك كنه شماره اي تو بيام خصوصي بفرسته.خواهش ميكنم
خدا مارو کمک کنه
خواهش میکنم برادرم تنش سرده.
من نمیخوام بیام اینجا از بدبختیم بگم بران ترحم کنن.
خواهش میکنم شما تنها کسایی هستید که میتونم از تون کمک بگیرم.
ما تهران هستیم.
حاضرم اسم بیمارستانی رو که ببریمش بگم .
همه مشخصاتش رو.
اگه 1 میلیون قرض بدید ضمانت میدم برش میگردونم.
پدر و مادرم بموننن تو عمل انجام شده پولو جور میکنن.
من میدوننم اینجا بنگاه خیریه نیست
اما چاره ای ندارم
نمیدونم تو موقعیت من بودین یا نه.......
الان خودم دار م از پا می افتم به خدا فقط واسه برادرم اومدم
میگم اسم و مشخصاتشو هر ضمانتی که بگید
فکر میکنم اگه تو انجن های عشق و ازدواج بودم زودتر جواب میگرفتم
اگه مقدور بود شماره خودمو میزاشتم
دیشب خونمون پر خون شده بود
سلام عزیزم
یه مقدار خونسرد باش و خودت رو کنترل کن.
می دونم الان تو شرایط سختی هستی و شاید این باعث شده باشه که نتونی درست تصمیم بگیری.
ببین عزیزم برادرت هرچقدر برای شما عزیز باشه، مطمئن باش به عزیزی فرزند برای پدر و مادر نیست. اگه الان اونها یه تصمیمی گرفتن، شاید درست ترین تصمیم باشه. پس به یهشون اعتماد کن.
چون صد در صد یه مادر و حتی پدر خیلی بیشتر نگران فرزندشون هستن.
شما سعی کن بخودت مسلط باشی و با خودشون حرف بزنی تا اگه لازم دونستن تغییر عقیده بذن. سعی کن با حرف زدن باهاشون (مخصوصا مادرت) از شدت عصبانیتشون کم کنی، اونوقت خودشون اقدام می کنن.