کمک در مورد یک مانع سر راه ازدواج
سلام خدمت همه دوستان
حدودا 2 ماه پیش دختر دائیم بهم ابراز علاقه کرد و توی اسمس بهم گفت که از من خوشش میاد. رابطه اسمسی مون ادامه پیدا کرد تا به تلفن زدن و یه بار ملاقات حضوری کشید و بحث ازدواج مطرح شد. یه جورایی به من ابراز علاقه شدید می کنه و منم ازش خوشم میاد،اما این ابراز علاقه زیاد یه خرده برام عجیب بود (چون هیچ وقت فکر نمی کردم دختری مثل اون از من خوشش بیاد - یه جورایی هر وقت همدیگه رو می دیدیم با هم کل کل داشتیم). از نظر ظاهری و قد همه چیزش اوکی-ه و هیچ مشکلی نداره و آرزوی خیلیاست که با همچین دختری ازدواج کنن.
اوایل فکر می کردم این دوست داشتنش گذراست و تو سن اون (21 سال) واسه همه دخترا اتفاق میفته و فکر می کردم چون تا حالا با کسی دوست نبوده، یه جورایی می خواد با دوست بودن با من به خودش دلداری بده! اما باهاش که صحبت کردم فهمیدم تا حالا 3 تا خواستگار داشته و بارها بهش پیشنهاد دوستی شده که بخاطر نجابتی که داشته، خودش قبول نکرده (می دونم که دروغ نمیگه، واقعا دختر پاک و معصومیه)، تک دختر هم هست و پدر و مادرش توجه زیادی بهش نشون میدن.
بعد از صحبت کردن باهاش علاقه-م بهش خیلی بیشتر شد، چون فهمیدم بر عکس اون چیزی که فکر می کردم خیلی دختر با درک و فهمیده ایه و حتی تو چند مورد ازش راهنمایی گرفتم (من 23 سال و نیم سنمه و با هم دو سال و نیم اختلاف سنی داریم).
خود من یه سری مشکلات شخصیتی دارم که باعث شده یه جورایی بهش جواب صد در صد ندم (نه اینکه اون به من التماس کنه، یه جورایی می دونه که منم دوستش دارم و نمی خواد منو از دست بده). یکی از مشکلاتم اینه که من تا حالا با دخترهای زیادی رابطه دوستی نداشتم (با یکی دو نفر فقط) و اینم بخاطر نداشتن اعتماد بنفسه. فکر می کنم اگه قبل از ازدواج با دخترای بیشتری آشنا نشم و حالا بالطبع رابطه جنسی برقرار نکنم، ممکنه تو زندگی مشترک با همسرم تبدیل به یه آدم عقده ای بشم و آدم چشم چرونی باشم. (باور کنید خودم اصلا از این وضعیت راضی نیستم و یه جورایی با خجالت این جمله رو نوشتم)
حالا واقعا سر دوراهی موندم که چیکار کنم
ممنون میشم بنده رو راهنمایی کنید
با تشکر
RE: کمک در مورد یک مانع سر راه ازدواج
فکر می کنم اگر با دخترای بیشتری آشنا نشم بعد ازدواج عقده ای بشم.عجب تفکر جالبی.انتظار که نداری بعد از ارتباط
با انواع دختر یه دختر نجیب گیرت بیاد؟اینجوری که فکر می کنی نیست.اتفاقن اگر الآن نتونی جلوی خودتو بگیری بعد از
ازدواجم به سختی می تونی به همسرت وفادار بمونی.اگر شما به خاطر عدم ارتباط عقده ای بشی دختر داییتم باید
عقده ای بشه چون اونم ارتباط نداشته.حاضری برای اینکه دختر داییت عقده ای نشه بره با پسرای دیگه دوست بشه؟
RE: کمک در مورد یک مانع سر راه ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Soprano
خود من یه سری مشکلات شخصیتی دارم که باعث شده یه جورایی بهش جواب صد در صد ندم (نه اینکه اون به من التماس کنه، یه جورایی می دونه که منم دوستش دارم و نمی خواد منو از دست بده). یکی از مشکلاتم اینه که من تا حالا با دخترهای زیادی رابطه دوستی نداشتم (با یکی دو نفر فقط) و اینم بخاطر نداشتن اعتماد بنفسه. فکر می کنم اگه قبل از ازدواج با دخترای بیشتری آشنا نشم و حالا بالطبع رابطه جنسی برقرار نکنم، ممکنه تو زندگی مشترک با همسرم تبدیل به یه آدم عقده ای بشم و آدم چشم چرونی باشم. (باور کنید خودم اصلا از این وضعیت راضی نیستم و یه جورایی با خجالت این جمله رو نوشتم)
حالا واقعا سر دوراهی موندم که چیکار کنم
ممنون میشم بنده رو راهنمایی کنید
با تشکر
soprano عزیز
سلام و به تالار همدردی خوش اومدی.
دوست عزیز ، مگه قراره با همین حد ارتباط جواب قطعی هم بدید!!!!
نه برادر من ، یه مقداری تامل کنید. صرف اینکه یه دختری خواستگار داره ویا آرزوی خیلیهاست دلیل نمیشه که برای زندگی با شما مناسب باشه.
شما معیارها و ملاکهای ازدواجتون رو می دونید چی هست؟؟؟
"یکی از مشکلاتم اینه که من تا حالا با دخترهای زیادی رابطه دوستی نداشتم (با یکی دو نفر فقط) و اینم بخاطر نداشتن اعتماد بنفسه. "
این که مشکل نیست ، اتفاقا مشکلاتتون بمراتب کمتر از زمانیه که با جنس مخالفتون رابطه دوستی داشته باشید. چرا اعتماد بنفس رو در این می دونید؟؟!!
ضمنا اگه الان چشم چرونی نکنید ، در آینده هم با توکل به خدا و پناه آوردن به قلعه محکم امام زمان (عج) هم موفق خواهید شد که مراقب چشمتون باشید.
بنابراین این طرز فکرها و تلقین های اطرافیان رو رها کنید.
در خصوص مورد دختر دائی تون هم ، رابطه اس ام اس بازی و ... را تا حد ممکن کم کرده و قطع کنید. بعد از اینکه روی این موضوع ازدواج مطالعه و بررسی بیشتری کردید زیر نظر خانواده و بصورت رسمی خواستگاری رو دنبال کنید.
چشم و گوشتون و تمام حس هاتون رو و عقلتون رو فعال و هشیار نگه دارید.
RE: کمک در مورد یک مانع سر راه ازدواج
نقل قول:
فکر می کنم اگر با دخترای بیشتری آشنا نشم بعد ازدواج عقده ای بشم.عجب تفکر جالبی.انتظار که نداری بعد از ارتباط
با انواع دختر یه دختر نجیب گیرت بیاد؟
دوست عزیز من که گفتم از این وضعیت راضی نیستم و واسه نداشتم این مشکل بعد از ازدواج، این راهکار به ذهنم رسیده و درست و غلطشو نمی دونم. چون از چند نفر شنیدم این راهکار درستیه و افرادی هم بودن که با این موضوع مخالف بودن
RE: کمک در مورد یک مانع سر راه ازدواج
از مدیر عزیز تقاضا دارم اگه امکانش هست این تاپیک رو حذف کنید
با تشکر
RE: کمک در مورد یک مانع سر راه ازدواج
دوست عزيز سلام.
چي ناراحتتون كرده؟ راستش شما راهنمايي خواستين و دوستان هم پيشنهاد دادند اين كار رو انجام ندين كه به نظر من هم نظر صحيحي هست. اين كه ناراحتي نداره.
پيشنهاد ميكنم براي ازدواج عجله نكنيد. براي آشنايي بيشتر با دختر ها هم راه هاي ديگري هست. به عنوان مثال ميتونيد با مادرتون راجع به اين موضوع صحبت كنيد تا شما رو به شناخت بيشتر راهنمايي كنند. در ضمن كم بودن شناخت شما ناشي از كم تجربگي يا عدم اعتماد به نفس نيست. بلكه از عدم آگاهي ناشي شده كه با مقداري مطالعه در زمينه ي ازدواج و تحقيق به اميد خدا برطرف ميشه.
دقت كنيد: در انتخاب همسر ، فقط دوست داشتن كافي نيست. بايد تمام معيارها رو براي ازدواج مد نظر داشته باشين. چون تصميم به ازدواج مهم ترين تصميم زندگي هر فرده. امروزه دانش ازدواج بيشتر از هر چيز به استحكام اون ياري ميكنه.
RE: کمک در مورد یک مانع سر راه ازدواج
سلام
حق با شماست دوست عزیز
موضوع اینه که من مشکلم برطرف شد و قصد دارم با دختر دایی عزیزم ازدواج کنم. البته نه الان! فعلا قرارها رو گذاشتیم و احتمالا میفته واسه دو سه سال دیگه!
فقط چون دلم می خواد این انجمن فوق العاده رو بهش معرفی کنم، دوست ندارم یه وقتی چشمش به این تاپیک بخوره و از دست من ناراحت شه
بازم از مدیر عزیز تقاضا می کنم این تاپیک رو حذف کنن. متأسفانه امکانش نیست بهشون پیغام خصوصی بدم، اما مطمئنم به اینجا سر می زنن
ممنون
RE: کمک در مورد یک مانع سر راه ازدواج
سلام دوست عزیز
به انجمن خوش آمدید.خیلی خوشحالم که از این انجمن خوشتان آمده است
خب به نظر می رسد شما خیلی سریع تصمیم گیری کرده اید.شما باید بیشتر روی مراحل شناخت دختر داییتون قبل از ازدواج وقت بگذارید.با یک هفته ، دو هفته تصمیم قطعی نگیرید.زندگی شما بیش از این ها ارزش دارد.
همچنین در مورد مساله ارتباط با دختر ها قبل ازدواج من حس می کنم که هنوز دو دل هستید.ببینید هر کس در این رابطه عقیده ای دارد و عقیده اش هم حتما محترم است.اگر فکر می کنید قبل از ازدواج باید با دختر های دیگر رابطه جنسی داشته باشید شاید درست باشد شاید هم نباشد.ولی یک مساله ای کاملا واضح است.
این درست نیست که شما قبل از ازدواج با دختر های دیگر رابطه ی جنسی داشته باشید و برای ازدواج به یک دختری که قبلا اصلا دوست پسر هم نداشته فکر کنید.
مسلما می دانید که معنی این کار می شود سو استفاده از دختران.یعنی کسی که این کار را می کند هم از آن دختر هایی که با آن ها رابطه داشته و از آن ها به عنوان موش آزمایشگاهی استفاده کرده و هم از همسر آینده اش که برای فردی مثل او خودش را نگه داشته سو استفاده کرده است
برای حذف تاپیک لطفا تاپیک زیر را مطالعه بفرمایید
http://www.hamdardi.net/thread-15312.html
برایتان آرزوی خوشبختی می کنم
:72::72::72:
RE: کمک در مورد یک مانع سر راه ازدواج
سلام
arix عزیز ممنون از توضیحاتتون
راستش اون یه تفکر اشتباه بود که از شروع این رابطه فعلیم، به ذهنم رسیده بود (از اینور و اون ور هم به گوشم خورده بود)، اما دقیقا به مطلبی که شما اشاره کردید رسیدم. اینکه نمیشه قبل از ازدواج هر کاری دوست داری بکنی و بخوای با یه دختر پاک و نجیب هم زندگی مشترک تشکیل بدی. چون در هر صورت این ازدواج بر پایه صداقت بنا نهاده نشده. نمیگم 100 درصد اون تفکر از ذهنم بیرون رفته، اما تا حد خیلی زیادی کنار گذاشتمش.
در مورد اینکه فرمودید زود تصمیم گرفتیم من یکی دو تا نکته به ذهنم می رسه. اول اینکه بحث ازدواج فامیلی با ازدواج غیر فامیلی جداست و بنظر من توی یه ازدواج فامیلی مشکل شناخت بین طرفین به اون صورت وجود نداره. یه جورایی 80 درصد مسئله شناخت دختر و پسر از هم حل میشه. چون دو طرف با خانواده هم آشنا هستن، تا یه حدی از روحیات و اخلاقیات هم آگاهی دارن و ... . در ضمن ما تا امروز 4 بار با هم بیرون رفتیم (هم مادر من اطلاع داره و هم مادر ایشون) و در مورد خیلی مسائل که مدنظرمون بود با هم صحبت کردیم و توی غریب به اتفاقشون با هم تفاهم نظر داریم. مهم ترین نکته اینه که من خیییییلی دوستش دارم و اونم همین حس رو نسبت به من داره. فلسفه من توی زندگی مشترک اینه که وقتی دو نفر همدیگه رو واقعا دوست داشته باشن، خیلی از مشکلات ریز و درشتشون خود به خود حل میشه.
البته من کتمان نمی کنم که تجربه ای توی مسائل مربوط به ازدواج ندارم و واسه همین قراره همفته دیگه پیش مشاور ازدواج هم بریم. شاید یکی از مشکلاتی که من داشته باشم اینه که ایشون تک دختر خانواده هستن و 3 تا برادر دارن که پسر دایی های من میشن و من رابطه نزدیک و صمیمی ای باهاشون ندارم (هر سه شون از من بزرگترن). باهاشون بد نیستم، ولی رابطه مون در حد یه رابطه کلی و نه چندان صمیمیه.
حالا اگه شما یا بقیه دوستان بتونن منو تو این زمینه که چه معیارهای دیگه ای باید قبل از ازدواج در نظر گرفته بشه، راهنمایی کنن، ممنون میشم