با سلام
احتراماً به استحضار مي رساند مدتي است به جهت ازدواج اقدام نموده كه اخيراً دختر خانمي توسط يكي از دوستان مادرم معرفي شده است كه تا كنون در طول مدت يك ماه سه مرتبه همديگر را ديديم و با هم صحبت كرده ايم كه مسائلي از قبيل مشكلات احتمالي و مسائل اعتقادي مطرح گرديده است و در اين مدت علاقه نسبي نيز به اسشان پيدا كرده كه شايد در بعضي مواقع علاقه ايجاد شده مانع از درست فكر كردن مي شود چند موضوع برايم مطرح است لطفاً پاسخ بفرمائيد:
1- تبعيت زن از شوهر تا چه حد امكان پذير است و چقدر مهم است؟
چون ايشان در جواب سئوالي گفته اند كه جهاد زن شوهر داري مي باشد ولي در خلال صحبتها گفتند كه اگر از من بخواهيد كاري انجام نده و با منطق مطرح كنيد قبول مي كنم .
و اينجانب بعد از مشورت و فكر كردن در جلسه بعدي از ايشان نسبت به سئوال مرح شده توضيح خواستم به اين نحو كه شايد منطق من با شما فرق داشته باشد كه مطرح نموده كساني كه از اسلام و دين حرف مي زنند همان هم منطق و جوابي خواهد داشت و من گفت شايد من دليل و منطقي براي درخواستم نداشته باشم و بخواه شما انجام ندهيد آن وقت نظرتان چيست با كمي مكث و خنده گفتند كه زور نيست كه؟!
البته ناگفته نماند كه با صحبتهاي انجام شده به نظر مي آيد از لحاظ فرهنگي و اعتقادي نزديك به هم باشيم ، لطفاً با عنايت به توضيحات بالا راهنمايي بفرمائيد كه آيا موضوع فوق تا چه اندازه مهم مي باشد .آيا بايد
قطع ارتباط كرد و دنبال مورد جديدي بود؟
اين موضوع چقدر تاثير داره؟
آيا همين قدر كه قادر به گفتن كلمه جهاد زن شوهر داري است كفايت مي كند و به وظايف خود تا حدي آگاه و نبايد زياد شخت گرفت.
بهترين راه چيست؟؟؟
2- ايشان معمولاً خيلي ساكت مي باشد و بيشتر من حرف مي زنم البته سئوالات خود را مي پرسد ولي مقداري اين سكوت من را به فكر وا مي دارد كه حتي در آخرين جلسه ديدار گفتند اين حالت شما را كلافه مي كند؟؟
3- چقدر ديگر لازم است تا ديدار و اين صحبتهاي شناختي ادامه پيدا كند؟؟
با تشكر از راهمايي هاي شما