خانواده شوهرم و اصلا دوست ندارم
سلام دوستان همراه خسته نباشيد.
من يك ماه كه ازدواج كردم ؛ نزديك به 3 سال عقد بوديم.توي اين مدت سه سال من به اتفاق همسرم تمام اعياد و مراسم هاي خاص و تولداشونو بهشون تبريك مي گفتيم. خانواده همسرم رفتار متابلي با من دارن اگه تولدشونو تبريك بگم اونها هم متقابلا اين كار و مي كنن و به عكس.
من يه دونه خواهر شوهر دارم كه فوق العاده لوس و از خود راضيه .حالا چند روز ديگه تولدشه ولي اصلا حاضر نيستم بهش اين تبريك و بگم و اصلا برام اهميتي نداره كه تولدمو تبريك بگن يا نه
اين هم اضافه كنم كه اگه به يكيشون تبريك نگي هيچكدومشون تولدمو تبريك نمي گن ولي اصلا برام مهم نيست ؛ براي درك بهتر اينو مطرح كردم.
فقط تنها چيزي كه من و مردد ميكنه اينه كه شروع به گلگي پيش شوهرم مي كنن و ديدشو نسبت به من بد مي كنن و ممكن كه شوهرم نسبت به اعضاي خانوادم كمي بي توجه بشه و از طرفي نمي خوام با تبريك گفتنم به شوهرم نشون بدم كه براش(خواهر شوهر) ارزشي قائلم.
خيلي اذيتم كرده.توي مراسم جشنم كه بماند.توي اين سه سال يه دل خوش ازاش نداشتم ولي بعد از جشنم يه اتفاقاتي افتاد كه مخوام خيلي رسمي تر از هميشه باهاش برخورد كنم.ضمنا من با شوهرم از دو شهر مختلفيم و الان توي شهر من زندگي ميكنيم.
از شكا دوستان كمك مي خام مرسي:72:
از شما دوستان هراه كمك مي خوام:72:
RE: خانواده شوهرم و اصلا دوست ندارم
لطفا من و راهنمايي كنين:324:
RE: خانواده شوهرم و اصلا دوست ندارم
salam abji aziz, shoma bayad bishtar towzih bidin dar in bareh, vase chi azin khahar shohahret khoshet nemiyad?dalilesh chia? nazare shoharet chia?aya shoharet aga bakhabar beshe azin ke shoma hamchin fikri mikonid dar bareye khaharesh kheli narahat mishe?madar shoharet chi?ona hamashun nazareshun yeckiye?
albate be nazare man ba inke khodam aslan tajrobeye nadaram fek mikonam ba khahar shoharet khobi kon ta mituni dele hamashununu be dast beyar chon injuri be dele shoharet ham bishtar jay migiri,taranom jan bayad hamero mode nazar begiri ehteram qayel bash be madar shoharet be padar shoharet khahar shoharat injuri khatereye khobi azat mimune. hala dige bayad shohar madareto mesle mamane khodet beduni azizam,migan hatta javabe badiro bayad be khobi dad chon onwaqt taraf khodesh pashimun mishan ye ruz.
bebakhshid azinke be englisi neweshta chon farsim ziyad khob nist.
omidvaram hamishe shad bashi khahare aziz
RE: خانواده شوهرم و اصلا دوست ندارم
سلام عزیزم
مطلبت رو خوندم از نظره من شما با غرورتون و با لجبازیتون دارین دستو پنجه نرم میکنین.که خب شاید در مواردی هم حق داشته باشید.ولی زندگی مهم تر این این حرفهای حاشیه ای هست عزیزم . شما تبریک رو بگو ولی در مقابل بعد از تبریک گفتن میتونی رفتارت رو تغییر بدی جوری که اطرافیانت متحیر بمونن در دوگانگی رفتارت .این طوری خودت خیلی راضی تر هستی و شوهرت هم هیچ نظره بدی بهت نداره .تبریک رو بگو و بعد اصلا حتی میتونی نگاه کوچکی هم به صورت خواهر شوهرت ندازیو عادی رفتار کنی.
RE: خانواده شوهرم و اصلا دوست ندارم
از راهنمايي هاي مفيدتون ممنون:72:
RE: خانواده شوهرم و اصلا دوست ندارم
سلام
به نظر من اگه برات مهمه كه در آينده تولدت رو تبريك بگن پس حتما تولدش رو تبريك بگو
ولي اگه برات مهم نيست كه اونها تولدت رو بهت تبريك بگن يا نگن پس تو هم تبريك نگو چون وقتي آدم كاري رو چند بار براي كسي انجام ميده به صورت يه وظيفه تلقي ميشه وبقيه فكر ميكنن كه اون شخص حتما بايد اون كار رو انجام بده.من خيلي ها رو ديدم كه در رابطه با خانواده شوههر كارهاي زيادي انجام دادن ولي چون متقابلامحبت و احترامي دريافت نكردن ناراحت بودن واز طرفي چون هميشه احترام كامل و محبت زيادي ميكردن كوچكترين بي توجهي اونها نسبت به خانواده شوهرشون به چشم مياد وانگار كه خطاي بزرگي انجام دادن!!!!!!!!!
دررابطه با شوهرت هم ميتوني اگه بهش گله كردن بگي چون اونها تولد من رو تبريك نگفتن گفتم لابدبراشون اين چيزها اهميت زيادي نداره
البته به نظر من بهتره الان بهش تبريك بگي و وقتي تولدت بود اگه اونها تبريك نگفتن تو هم به اونها گله گي كني
RE: خانواده شوهرم و اصلا دوست ندارم
ممنون sima3030 جان ؛بله دقيقا مسئله اينجاست كه بيشتر كارهاي من وطيفه شده
واقعا نميدونم چطوري باهاشون رفتار كنم با اينكه از من دورن مدام به شوهرم كه زنگ مي زنن مي خوان ريز تمام اتفاقاتو بدونن ؛شوهرمو از بچگي طوري عادت دادن كه هيچ مطلبي رو ازاشون پنهون نكنه و همين باعث شده كه راحتم به شوهرم گلگي كنن. خودم طوري باهاشون رفتار مي كنم كه اصلا اجاره نميدم بهم گلگي كنن
خلاصه اينكه تمام خانواده شوهرم از مادر خانواده اطاعت مي كنن و مادر شوهرمم خيلي تحت تاثير خواهرشوهرم هستش.متاسفانه خانواده شوهرم استاد عيب گرفتن از ديگران و حرف زدن پشت سر هركسي هستند و وقتي كه ايجور مسائل و دورويي رفتارشونو مي بينم ديگه حساب كار خودم و مي كنم.
RE: خانواده شوهرم و اصلا دوست ندارم
بنظر من کینه ای نباش و آرامش زندگیتو بخاطر یه رفتار بچه گانه خراب نکن.
شما تازه ازدواج کردین و توی شهر شما زندگی میکنین و اینو در نظر داشته باشین که با اونا خیلی در ارتباط نیستن
پس یه تبریک یا حتی خرید کادو از شما چیزی کم نمیکنه بلکه به خانومی و بزرگ منشیتون هم اضافه میشه.
سعی کن عاقلانه تر به زندگی نگاه کنی . اصلا اجازه نده اتفاقات گذشته روی زندگی الانتون تاثیر منفی بذاره.
عزیزم از همین الان به فکر یه کادوی عالی در حد وسع خودت باش .مطمئن باش شرمنده مهربونیت میشن و اون لذت بخشترین حالته.:227:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ترنم جون
خودم طوري باهاشون رفتار مي كنم كه اصلا اجاره نميدم بهم گلگي كنن
خلاصه اينكه تمام خانواده شوهرم از مادر خانواده اطاعت مي كنن و مادر شوهرمم خيلي تحت تاثير خواهرشوهرم هستش.متاسفانه خانواده شوهرم استاد عيب گرفتن از ديگران و حرف زدن پشت سر هركسي هستند و وقتي كه ايجور مسائل و دورويي رفتارشونو مي بينم ديگه حساب كار خودم و مي كنم.
شما متاسفانه راه رو کاملا اشتباه میرید چرا طوری رفتار کردین که اونها نتونن با شما راحت باشند!
سعی کنید کینه های گذشته رو بذارید کنار و از در آشتی باهاشون وارد بشید. شما متاسفانه خیلی از دستشون عصبانی هستین واین توی رابطه شما با شوهرتون تاثیر منفی میذاره .
ببینید یه مثلی هست که میگه گوش عزیزه گوشواره هم عزیز
پس اگه شوهرتون و زندگیتونو دوست دارید اختلافاتو کنار بذارید و سعی کنید با مهربونیهاتون اونا را مجذوب کنید .یه هر حال په بخواید و چه نخواید اونا خانواده اش هستن و نمیتونه اونارو بذتره کنار .مگه شما میتونی خانواده اتو کنار بذاری!
خانم برادر من با من خیلی صمیمی هست و ازین راه واقعا توی زندگیش موفق بوده چون من اجازه نمیدم احدی بهش حرفی بزنه ناراحتش کنه:311:همیشه پشت من قایم میشه:311:
RE: خانواده شوهرم و اصلا دوست ندارم
ترنم جون ازدواجتو تبریک میگم، انشاء الله خوشبخت باشین:72:
خواهر خوب
شما تازه ازدواج کردین حیف نیست به جای پرداختن به مسائل مهم زندگی زناشویی و کسب مهارت برای بهتر اداره کردن زندگی و همسرداری، به مسائل خیلی جزئی و پیش پا افتاده می پردازی ؟
گلم ، گذشت همیشه بهتر از انتقام هست(این فرمایش امیرالمومنین ع هست )
یه تبریک تولد چه ضرری ممکنه به تو بزنه که ازش دریغ بکنی؟ در عوض خواهرشوهرتو خوشحال میکنه و مطمئن باش این به معنی کوچیک شدن تو نیست چون تو مختاری این کارو بکنی یا نکنی.اون که مجبورت نمیکنه تا بعدش تو حرص بخوری !
عزیز دلم الان که اول زندگی مشترکتونه سعی کن خونواده شوهرتو مثل خونواده خودت بگیری و هیچوقت شوهرتو بین خودتون قرار نده:305: تا مجبور نشه یکی رو انتخاب کنه چون در هر دو صورت روابط خونوادگی بهم میخوره و ضررش هم در درجه اول به خودتو شوهرت میرسه!
یادت باشه با هر دستی بدی با همون دست پس می گیری، پس اگه رابطه تو با خونواده شوهرت خوب باشه شوهرت هم متقابلا با خونواده تو خوشرفتاری میکنه و این یعنی خوشبختی:310:
پس مسائل بی اهمیت رو بذار کنار و بچسب به مسائل مهم زندگی تا دنیا به روت بخنده گلم:46:
فردا تولد خواهر شوهرته ، یادت نره ترنم جون!!
راستی چند سالشه ؟
مجرده یا متاهل ؟
RE: خانواده شوهرم و اصلا دوست ندارم
*آن سوی ناکامی ها همیشه « خدایی » هست که داشتنش جبران همه نداشتن هاست*
این قشنگترین جمله ای هست که خوندم مرسی