+به كمك شما نياز دارم؟راهنماييم كنيد لطفا..

[/size]سلام
من عاشق يكي از دوستان قديميم از دوران دانشگاه شدم... باهم دوستيم...نه دوست پسر و دوست دختر.حسابي هم با هم صميمي هستيم...از بهار پارسال شديدا بهش علاقه مند شدم...موضوع رو بهش گفتم...ازش حتي خواستگاري كردم..اما بهم جواب منفي داد...دليلش رو هم ميگه با وجود اينكه من رو دوست داره اما نميتونه عاشقم باشه...حتي سعي هم كرد كه كه اين حس رو به وجود بياره در خودش اما نتونسته...
من هم به شوخي و جدي بهش گفتم كه بالاخره مخت رو ميزنم...اون هم گفت سعي خودت رو بكن...
دوستان نميدونم اشكال كار من كجاست!!! من نتونستم اون احساس رو تو دل محبوبم ايجاد كنم... ميدونم كه ميشه ولي راهش رو نميدونم... به هيچ قيمتي نميخوام از دستش بدم ... به هيچ قيمتي
لطفا كمكم كنيد
به خدا يكساله كه دارم غصه مي خورم! اما هنوز نا اميد نيستم ... هنوز نه
اون 25 سالشه و من 27
ميدونم كه يه جاي كار ميلنگه...ام كجا؟

ازتون خواهش ميكنم راهنماييم كنيد

سلام دوست عزيزم.شايد معيارهاي اون واسه ازدواج با معيارهاي تو متفاوت باشه .اگر واقعا" اينجوري باشه با توجه به تجربه خودم هرکاري بکني نميتوني دلشو بدست بياري چون حتي اگر خودتو هم عوض کني اون فکر ميکنه بخاطر بدست آوردنش اينکارو ميکني و بعد از ازدواج فراموش ميکني.باهاش جدي صحبت کن و اگر بازم قبول نکرد قبل از اينکه بهش بيشتر وابسته بشي برو سراغه کسي که عاشقت باشه.

با عرض جسارت جواب نگين رو تكميل ميكنم:
معيارهاي تو براي ازدواج با اون دختر چيه؟
به زبان ساده تر: چرا ميخاي باهاش ازدواج كني؟ اون دختر چه چيزي داره (البته از نظر منطقي) كه ميخاي باهاش ازدواج كني؟
از خودت و خانوادت و همينطور از خانواده اون خانوم نميخاي برامون بگي؟!

سلام

رابطه هايي كه بر پايه دوست داشتن و محبت است ؛ استوار تر و ديرپاتر است. اهرم نيرومند عشق و محبت نيز ، در بسياري از زمينه هاي

اجتماعي و ارتباطات انساني ؛ كارسازتر از عوامل ديگر است. از اين رو ، ريشه يابي عوامل تقويت كننده دوستي ، ريشه كني عوامل

سست كننده علاقه ها و استفاده از عوامل محبت آفرين ، در بهبود مسايل معاشرت شما دوست عزيز مهم است.

در روابط انساني ، عشق و علاقه ، هم آثار نيك و جهات مثبت دارد و هم اگر بي حساب باشد ، پيامد هاي سوء خواهدداشت.

محبت ، بعضي محبوب ها را مغرور مي سازد.

موفق و منصور باشيد .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط arashk12

[/size]سلام
من عاشق يكي از دوستان قديميم از دوران دانشگاه شدم... باهم دوستيم...نه دوست پسر و دوست دختر......
من هم به شوخي و جدي بهش گفتم كه بالاخره مخت رو ميزنم...اون هم گفت سعي خودت رو بكن...

---

سلام دوست من . فكر كنم اشكال كارت اينجا بوده كه سر كل كل و رو كم كني بهش گفتي بالاخره مختو ميزنم. و مطمئن باش كه اون هم در مقابل اين خواسته تو شايد برخلاف ميلش مقاومت كنه.چون ففط بهت نشون بده ادم قوي هست.
به نظر من بهتره كه سعي كنيد هم رو بيشتر بشناسيد. شايد بتوني به علايق اون و ملاكهاي اون براي ازدواج پي ببري و اونو راضي به ازدواج كني

سربلند و پيروز باشي

سلام با نگین در پست 2 موافقم، همچنین سایر دوستان هم نظرات قشنگی دادند.
فراموش نکنید، ازدواج خیلی فراتر از این دوستی هاست...
توی فیلمها شاید اینطور باشه....
اما واقعیت زندگی و ازدواج خیلی عمیق تر از این حرفاست...
لطفا مقالات بخش ازدواج را در سایت همدردی به دقت مطالعه فرمائید.
www.hamdardi.com

سلام
به نظرمن هم اون می خواد هی التماسش کنید و از این موضوع بیشتر خوشش می یاد تا خود شما و شما دارین حسابی بهش روحیه می دین . اگه واقعا شما رو دوست داره می خواد که یه گوشه بشینید و با هم حرفاتون رو بزنید . و شاید در حال حاضر فقط شما رو داره و البته به دنبال موقعیت بهتر می گرده که اگه پیش بیاد شمارو فراموش کنه و اگر نه بازم شما رو از دست نداده ... جدی می گم حسابی رو نظرم فکر کنید...
موفق باشید:72: