من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
سلام به دوستان
من تازه اینجا عضو شدم و امیدوارم من رو هم تو جمع خودتون بپذیرین
راستش 3 هفته می شه که با این مشکل دست و پنجه نرم می کنم
بزارین ار اول ماجرارو بهتون بگم
چند وقتی میشد که با یکی از همکلاسیهام چت میکردم.اون پسر منو دوست داشت اما خوب من احساس زیاده نسبت بهش نداشتم گرچه اون اول به اسم خواهر برادری اومده بود جلو ،عکسهاش رو میدیدم تا اینکه یک روز یکی از دوستهاش که تؤی یکی از عکسهاش بود توجه منو به خودش جلب کرد،یک هفته میشد که دیدم اون دوستش من رو در فیس بوک آادد کرده خوشحال بودم چون از هر نظر پسر خوبی به نظر میرسید،یون اما وقتی باهاش چت میکردم فقط از من اینو میپرسید که آیا تو با همکلاسیت ( که دوست خودش میشد ) رابطهای مثل خواهر برادری داری و من در جواب بله میگفتم،احساس میکنم اشتباهی که کردم این بود که به همکلاسیم گفتم که دارم با دوستش چت میکنم چون از اون به بعد محمد دیگه به من پیام نداد و من هر روز انتظارشو میکشیدم،چند وقت بعد به همکلاسیم جواب مثبت دادم و اون با من دوست شد تا اینکه یک بار که باهم رفتیم بیرون محمد رو دیدیم من با دوست صمیمی خودم که اسمش مهناز بود بیرون بودم ، همکلاسی من که حالا دوست پسرم به حساب میاد مهناز رو میشناسه و بعضی اوقات باهاش چت میکنه، فردای همون روز محمد آیدی مهناز رو از همکلاسی من میگیره تا با اون دوست شه،درحالیکه با شناختی که من و همکلاسیم از محمد داریم مهناز اصلا دختر ایدهآل واسه اون نیست،محمد از فردای همون روز به طور عجیبی شروع به ابرزه علاقه به مهناز میکنه و مهناز هم بهش جواب مثبت میده ،من باورم نمیشد پسری که دوستش داشتم جلوی چشمم با دوست صمیمی من ارتباط برقرار کرده،خیلی سخته وقتی میبینی مردی رو که دوستش داری داره قربون صادقه دوست نزدیکت میره و تو باید لبخند اجباری بزنی و به دوست صمیمیت تبریک بگی،محمد اما هر بار که با مهناز چت میکنه سراغ من رو ازش میگیره هربار که داره وب میده به مهناز میگه که من رو صدا کنه که بیام جلوی وب یعنی همیشه و هر روز از مهناز میخواد که من رو صدا کنه که بیام جلوی وب،نمیدونم که آیا اون هم منو دوست داره یا نه از طرفی احساس میکنم چون دوست پسرم را دوست ندارم دارم بهش خیانت میکنم اما چیکار کنم دلم پیش محمد گیر کرده،محمد در لفافه قربون صدقهٔ من میره و هربار که میخوام تنهاشون بذارم به من میگه نه تو مراحمی بشین،نمیدونم چیکار کنم این وسط گیر کردم از طرفی دوست پسرم و محمد باهم دوست صمیمی هستن و نمیتونم راحت به محمد بگم که چقدر دوستش دارم ازون طرف دوست صمیمی خودم مهناز نسبت به محمد احساس پیدا کرده :( چیکار کنم ؟ توروخدا کمکم کنین:302:
RE: من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
MisS AviatoR عزیز
به تالار همدردی خوش آمدی
دوست عزیز
می دونی که اینجا یک سایت مشاوره است ، پس با روندی مشاوره ای با هم پیش خواهیم رفت .
اول مایلم بدانم چند سال داری ؟ و بعد اینکه هدف از این دوستیها از نظر شما چیه ؟ و کلاً نگاه شما به اینگونه روابط چی هست ؟
منتظر پاسختون هستم .
.
RE: من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
من ۱۹ سال دارم و در خارج از ایران زندگی میکنم.من دنبال مردی هستم که دوستش داشته باشم مردی که نیاز احساساتی من رو ارضا کنه,پسری که اگر باهم کنار اومدیم ایندهمون رو باهم قسمت کنیم
من محمد رو اون مرد می دونم ...
RE: من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
عزیزم شما همه هموطن و خارج از ایران هستید؟؟
عزیز دلم میدونم که خارج از ایران این روابط خیلی خیلی رایج و پیش پا افتاده ست ، اما خود تو بنا به چه دلیلی قصد داری تو همچین روابطی شرکت کنی(منظورم رابطه چند نفریه!!)؟
اگه به قصد ازدواج میخوای با پسری دوست بشی که باید بگم تو هنوز 19 سالته و خیلی زوده واسه این کار (منظورم ازدواجه)وقت ازدواجت که رسید اونوقت همسر مورد علاقه ات رو هم پیدا میکنی
حتی تو ایران هم همچین روابطی هست اما نه مثل اونجا و به اون گستردگی و آزادی کامل .
شاید (البته اونجا بیشتر ) نداشتن دوست پسر برای عده ای عیب محسوب بشه!! اما خود تو که یه دختر جوان و احتمالا مشغول تحصیل هستی و عاقل، باید جدای از اون محیط و فرهنگش برای خودت از این کار هدفی داشته باشی.
افتادن تو مسیر ایت دوستیها جز آسیبهای روحی و روانی ارمغان دیگه ای نداره!
شاید بگی به اسم خواهر برادری یا قصد دوستی و شناخت جنس مخالف! میخوای تجربه کسب کنی اما من بهت میگم عواقب و آسیبهایی که تو این مسیر نصیبت میشه بسیار بیشتر از این شناخت جنس مخالف هست و خواهر برادری هم چیزی جز یه بهانه و سرپوش گذاشتن رو هدف اصلی نیست!!
جوانها در پس این دوستیها ضربه هایی میخورن که هیچ دشمنی شاید این ضربه ها رو نزنه حواست باشه:305:
کم کم دامنه روابطتون گسترده تر میشه و به جاهایی که نباید کشیده بشه کشیده میشه و خدای نکرده خدای نکرده ممکنه سرمایه ات که عفتت باشه رو از دست بدی!!
خواهر گلم توصیه من یهت اینه که سعی کن خودتو درگیر این روابط بی سرانجام نکنی قبل از اینکه پشیمان بشی!
RE: من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
همهٔ ما خارج از ایران زندگی میکنیم و بله ایرانی هستیم اما به نظر من از دست دادن عفّت بستگی به ۲ طرف داره:( یعنی اگر دختر هم بخواد و یا دختر هم خام بازی در بیاره
RE: من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
چی بگم عزیز دلم
شما راهنمای خواستید من هم به عنوان یکی از اعضای این تالار نظر شخصیم رو گفتم
شما مختار هستی:72:
RE: من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
نمیدونم خودم هم گیج شدم :( نه ممنون عزیزم این حرفا چیه
RE: من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
فکر می کنم که اګه بخوام بګم همه را تمام کن و بچسب به درست و زندګیت قبول نمی کنی. این را می ذارم دوستان به زبان بهتری بګن شاید بپذیری.
اما من می ګم بیا و یه قسمت از مساله را حداقل حل کن تا ضربه و آسیبش حداقل کمتر بشه یا تعداد افراد آسیب دیده کمتر بشن. بذار حداقل دوستات را برای همیشه داشته باشی و یک عمر شرمنده ی مهناز و دوست پسر کنونیت نباشی.
پس
1. رابطه ات را با دوست پسر فعلیت کات کن. خیلی منطقی و محترمانه بهش بګو که هیچ حسی نسبت بهش نداری و می خوای که مثل ګذشته فقط دو دوست و همکلاسی باشید.
2. اصلا و به هیچ وجه به رفتارهای محمد جواب نده. حتی اګر رابطه اش با مهناز تمام بشه و به طرف تو بیاد، همیشه شرمنده ی مهناز خواهی بود. درضمن بهش نمی تونی اعتماد کنی و حتی ممکنه اون هم به تو اعتماد نکنه. با خودش می ګه کسی که به دوست صمیمیش و هم جنسش این کار را کرد، با من بهتر از این نخواهد بود. پس اصلا بازیچه اش نشو و نفر سوم و اضافی رابطه شان و بیرون رفتنهاشون و چت هاشون نشو. ارزش تو بیشتر از این حرفهاست.
3. از دوست فعلیت که جدا شدی، از وسط رابطه ی محمد و مهناز که کنار اومدی، خیلی متین و موقر و خانوم به زندګیت و درست می رسی. اګر محمد قصدش یک رابطه ی درست با شما باشه و تو را برای زندګی انتخاب کرده باشه، خودش به طرفت خواهد اومد. بذار هم احترام و شخصیتت پیش محمد حفظ بشه و هم دوستهات را داشته باشی.
کمی صبر و عقل لازمه. احساست را بذار کنار.
وقتی محمد برګشت و خواست که باهات ارتباط برقرار کنه، بیا اینجا تا بګیم که بقیه ماجرا به چه شکله. حتما بیا. چون تازه اول ماجراست و باید معقول و درست رفتار کنی تا آسیب نبینی.
RE: من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
دوست عزیر >>> برمودا
ضمن خوشامدگویی به تالار همدردی
خاطر نشان میکنم این تاپیگ همفکری مربوط به MisS AviatoR عزیز میباشد ...
لطفا شما مساله خودتونو با یک عنوان مناسب در تاپیگ دیگه ایی باز کنید ...
تبصره : لطفا تمامیه پستاتونو با زبان قارسی بنویسید و اطلاعات کاملی از شرایطتان بیان کنید ...
باتشکر
لاقربطا