-
+تنهايي
سلام
1.من از احساس تنهايي خيلي رنج مي برم به من بگيد جكار كنم. هر راهي بگيد امتحان كردم.دلم مي خواد ازدواج كنم.دلم ميخواد يكي غير از خانواده ام دوستم داشته باشه.26 ساله امه دوستام اكثرا ازدواج كردن توي شهر هاي ديگه هستن.از دوستاي دوران دانشگاه هم هيچكس توي شهرما نيست. توي محيط زندگي هم هيچ دختري همسن وسال من نيست .توي محيط كار هم كه همكارام آقا هستن.نگيد با كلاس ودرس خودمو سرگرم كنم كه ديگه ازاين كارم خسته شدم. خواستگار مناسب هم كه شرايط نرمال نه ايده ال رو داشته باشه نيست ... حالا بگيد اين ويندي تنها چكار كنه ... فكر نكنيد كه گوشه گيرم برعكس از نظر بقيه من روابط عمومي عالي دارم.2. يه مشكلي هم دارم اينه كه يه همكاري دارم كه ارتباطم باهاش نمي دونم چه جوريه .؟ چور بگم(اون مجرده )گاهي صميميه گاهي نه ميدونيد همش بمن ميگه ب چشم خواهري ولي من بگم برادرمي دلگير ميشه!! گاهي پيامك مده گاهي تماس ميگيره ولي اگر توي مطالبش ذرهاي احساس باشه يا ميگه خواهرم ( فكر كنم منظورش اينه كه جوگير نشو با تو كار ندارم! شما چي ميگيد؟ ) ولي من نمي دونم چيكار كنم تو رفتاراش تناقضه .همكارمم هست باهاش برخورد دارم نمي تونم و شايدم نمي خوام محلش نزارم. :160: من دوست دارم حتي همين ارتباط خواهر برادري ادامه داشته باشه چي ميشه مگه اگه واقعا به اين موضوع معتقده ولي اون حتي اگه ms ميزنه ميگه من اينو برام فرستادن منم فرستادم من احساس ندارم!!!!!!!!!!!!!
-
RE: تنهايي
سلام پس شما یک خانم تنها هستید که احتیاج به یک همدم از نوع جنس مخالف دارید . یکی را میشناسید که او ظاهراً علاقه ای به شما نشان نمیدهد و شما دوست داشتید که این علاقه از نوع یک رابطه عاشقانه که منجر به ازدواج میشود بود !
این تاپیک را بخوانید شاید به شما کمک کند( تاپیک دوست عزیزمان psy133)
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=515&pid=5395#pid5395
-
RE: تنهايي
سلام windi
اتفاقا من برعکس شما هستم
به تنهایی بیشتر علاقه دارم شما زمانی که تنهایید میتوانید یک موسیقی ارام گوش بدید ببینید چه ارامشی به شما میده یا یکمی به کارهای انجام دادتون فکر کنید
-
RE: تنهايي
با تشكر از شما دوستان
ولي به من بگيد با اين آقا چه كنم؟ ارتباطم رو بكلي قطع كنم.مي ترسم وابسته اش بشم؟ يا ارتباط عادي رو حفظ كنم؟؟!
-
RE: تنهايي
ویندی عزیر در 99% این روابط اونی که ضرر می کنه و وابسته می شه خانم ها هستند منم دختری 24 ساله هستم که دقیقا مشکل تنهایی تو را دارم اهل دوست پسر بازی هم نیستم که از اون طریق خودم را ارضا کنم (دوستان دخترم هم به نوعی از مهربونی و گذشت من سو استفاده کردن و من الان در این سن شاید کمتر از انگشتان دستام دوست داشته باشم که به نوعی با هیچ کدومشون نمی توانم خیلی صمیمی بشم و درد دل کنم (چون قبلا ضربه خوردم)) مشکل ما دخترها اینه که (مخصوصا اگر تنها باشیم) تا یکی بهمون نزدیک می شه بهش دل می بندیم حتی اگر اون بدبخت هیچ حسی به ما نداشته باشه ما با کنکاش از توی حرفها و پیامکهاشون خلاصه یک چیزی که دال بر علاقه اون باشه پیدا می کنیم در صورتی که آقایون اصولا بی احساسند و در بیشتر مواقع منافع خودشون را در نظر می گیرن
اگر من جای تو بودم خیلی زود این احساس را از خودم دور می کردم
برو به موضوع خواستگاری و تاپیک یک تجربه تلخ را بخوان
-
RE: تنهايي
دوست عزیز سلام
کاملاً احساست رو درک می کنم. ولی مثل اینکه منظورت از عنوان کردن این تاپیک ، در رابطه با این آقا هست و نه تنهایی. تو که کاملاً به رفتار متناقض همکارت واقفی بهتره خودت رو گول نزنی. اگر ایشون قصد و غرضی دارن دلیل نداره که با دست پس بزنن و با پا پیش بکشن. کاری نکن که وابستگیت به ایشون بیشتر بشه که بعداً دل کندن سخت تره و لطمه روحی بزرگی می خوری. واقع بینانه و عاقلانه تصمیم بگیر. چون ایشون همکاره نمی شه که قطع رابطه کنی. ولی بهتره دیگه جواب sms ها رو ندی. و اصلاً سعی نکنید برای فرار از تنهایی به ایشون پناه ببری.
درسته که گاهی اوقات به تنهایی نیاز داریم ولی در مقابل خیلی وقتها هم از تنهایی گریزانیم و به یک همدم نیاز داریم. ولی باید بگم دردیه که درمونی نداره. و بهتره فقط تحمل کنید.
شاد و سربلند باشی و امیدوارم هر چه زودتر از تنهایی نجات پیدا کنی.
-
RE: تنهايي
ویندی ارتباط ساده و سالم اشکالی ندارد ولی برای چه وابسته شوید ؟! باید قدرت کنترل احساساتتان را داشته باشید ، همکار خوبی باشید .
-
RE: تنهايي
سلام
در رابطه با اون اقا اینجور که شما میگید ایشون بیشتر به دوستی اهمیت میدهند تا مسایل دیگه
شما چند بار ازمایشش کنید
-
RE: تنهايي
راستی یه چیز دیگه چرا بعضی ها چه پسر چه دختر زود به همدیگه دل می بندن
ارتباطتون خیلی معمولی باشه نه چیز بیشتر
-
RE: تنهايي
سلام
خوشبينانه: فرض كنيم اون آقا به شما علاقه داره اونم برخلاف نظر عارف عزيز، از نوع ازدواجش؛ خب، در اين شرايط آيا فرار ازتنهايي ميتونه دليل محكمي براي ريختن پي پنجاه، شصت ساله يك زندگي مشترك باشه؟!
احتمالا در جواب خواهيد گفت: "من كه گفتم به رابطه خواهر برادري هم راضيم" ولي ضمير ناخودآگاهتون (با توجه به نوشته هاتون) چيز ديگه اي رو ميگه.
اگر از فرط استيصال داريد به اون آقا پناه ميبريد، جسارتا بايد خدمتتون عرض كنم كه شما دقيقا مثل كسي هستيد كه يك حيوان درنده دنبالش كرده در حاليكه نگاهش به پشت سرشه كه مبادا اون حيوون بهش برسه، و با سرعت داره فرار ميكنه.
قاعدتا به يه درخت ميخوريد و يا توي يه چاله يا دره مي افتيد، البته به احتمال خيلي اندك هم ممكنه جون سالم بدر ببريد.