به نظر شما شوهرم و ببخشم؟
سلام به همه دوستان واقعا خوشحالم با همچین سایتی اشنا شدم من حدود 6 ماه میشه که نامزد کردم البته 3 سالی بود که با هم اشنا بودیم .تو این 6 ماه 7, 8 بار خیلی شدید دعوا کردیم .علتش هم عصبانیت بیش از حد من موقع درگیریها ست اینقدر عصبی میشم که نمیخوام شوهرم و ببینم ازش میخوام از پیشم بره مشکل اینجا اوج میگیره که اونم میره و خیلی دیر برمیگرده تا موضوع رو حل کنه .میگه چون تو گفتی برو منم میرم . بارها ازش خواستم نذار دعوا بیشتر از یه نیمروز طول بکشه یا حداکثر یه شب تا صبح . اما متاسفانه هر سری دعوا به 3 تا 4 روز میکشه. یه اخلاق بدی که شوهرم داره اینه که مشکل رو با خونوادم مطرح میکنه همیشه اونا رو در جریان میذاره نمیدونید بعدش چه بلوایی برپا میشه. ازش بارها خواستم اینکارو نکنه ولی کو گوش شنوا ولی یه کارش خیلی اخیرا منو ناراحت کرده اونم اینه که باز هم این کارو تکرار کرد و پشت سرم کلی دروغ گفت .وقتی دروغاشو شنیدم انگار یخ کردم شکه شدم .از نامزدم که این همه ادعا میکنه دوسم داره بعید دونستم این خیانتو در حقم بکنه .خیلی ناراحتم خیلی. اعتمادم بهش صفر شده . نمیتونم ببخشمش . جالبه یکسره انکار میکنه که چیزی نگفته . به نظر شما ادامه زندگی با همچین ادمی ممکنه؟ ایا دعوا تا این اندازه 7 بار در 6 ماه اونم اول زندگی تو نامزدی خیلی غیر عادی نیست؟ خواهش میکنم اگه ادامه کار ممکنه مشکل ساز بشه بگید .
RE: به نظر شما شوهرم و ببخشم؟
به نظر من اول خودتونو اصلاح کنید و سعی کنید کمتر عصبانی بشید حداقل تو این مورد مشکلتون کمتر میشه و از مشکلات بعدی جلوگیری میکنه، در مورد شوهرتون هم باهاش صمیمانه صحبت کنید، در ضمن شما هم مسئولید و نباید اجازه بدبد قهرها طولانی بشه
RE: به نظر شما شوهرم و ببخشم؟
یکمی از خودتون ... و شوهرتون بگید ....
سن و سالتون دوتاتون..؟ خانوادشون چطورین ؟ همسرتون فرزند چندمه ؟ کل دعواهاتون سر یه مشکل عمده بوده یا متفاوت ؟
کلا خودتون چه طور ادمی هستید ؟ چرا اینقدر زود بی اعتماد شدید ؟
RE: به نظر شما شوهرم و ببخشم؟
سلام منم همين نظر دلارا رو دارم و علاوه بر اين من معتقدم شما مغرورم هستيد
ولي اين رفتار نامزد شما هم خالي از اشكال نيست كه هر مسئله اي رو با خانواده شما مطرح ميكنه و بدتر از همه دروغاشه
اگر اين رفتارشو نميتونه ترك كنه ادامه دادن باهاش سخته البته بايد نظر اونم پرسيد
مطمئنا اونم يك اخلاق بد از تو سراغ داره كه براش غير قابل تحمله وهر بار مجبوره اين موضوع را با خانوادت مطرح كنه
پس بهترين راه حل اينه كه با هم صحبت كنيد تا مشخص بشه كدوم رفتار رو دوست داريد و كدومو دوست نداريد
RE: به نظر شما شوهرم و ببخشم؟
.
سلام somysam
نقل قول:
جالبه یکسره انکار میکنه که چیزی نگفته . به نظر شما ادامه زندگی با همچین ادمی ممکنه؟
دخترم جواب این سوال رو درون خودت پیدا کن !
از روی احساس نه !!!!
اینجا کاملا کلاهت رو قاضی کن ,بعد سنگاتو واچین .
ببین این آدم که همسر و نیمه ی روح و وجودت هست و انشاءلله می خواهی سالیان سال کنار او زندگی کنی چقدر مشکل داره ؟مرد زندگی هست یانه ؟چقدر امتیاز مثبت و چقدر امتیاز منفی داره ؟
البته اینها رو باید قبل از ازدواج بررسی کرد بعد از ازدواج باید چشمها رو بست و با صبر و گذشت و عشق زندگی رو نقاشی کرد و لی چون هنوز رسما وارد زندگی نشدی اگرواقعا ویژگی ها و خصوصیات رفتاری همسرت برات قابل تحمل نیست و آدم مناسبی برای زندگی نمی بینی جلوی ضرر را از همین جا بگیری برات منفعته !
فقط باید دقت کرد :گاهی این احساسات لحظه ای مانند طوفان , ویرانگر زندگی و آرامش می گردد که در لحظات کوتاه اتفاق می افتد ولی چنان مخرب و ویران گر است که خرابیها ی آن را سالیان سال باید زحمت کشید تا آباد شود .
اگر انرژیی را که برای مدیریت و خود کنترلی رفتار و احساساتمان باید صرف کنیم را همین ابتدا هزینه کنیم در آینده خیلی راحتر و موفق تر خواهیم بود .(آآآآی امان از دست این احساسات کنترل نشده چه قدر ویرانی !چه قدر خسارت !چه قدر عواطف زخم خورده !چه قدر طلاق و جدایی !چه قدر بی مهری و بی وفایی!و.....!!!!!)
نازنین ! زندگی ایده آلی و بدون مشکل و بدون مسئله و با تفاهم کامل و بدون خطا و اشتباه فقط جایگاهش در خیال و رویاست و بس!!!
زندگی واقعی یعنی حل مسئله و مشکل و تنش وایجاد تفاهم .
تفاهم دادنی نیست ! عشق دادنی نیست !آرامش بخشیدنی نیست ! ایجاد کردنی هست.
عزیزم :
زندگی مشترک هزینه داره , بالا و پایین داره , کم و زیاد داره ,مثل یه نوزاد می مونه باید بی خوابی بکشی باید واکسن بزنی, باید منتظر بمونی و سالها زحمت بکشی تا قد رعنا شو نظارگر باشی . عزیزم یه شبه هیچ زندگیی تنومند و پر بار نشده !!!!!هرزندگی که درش آرامش و تفاهم هست هزینه هایی در قبالش پرداخت شده من جمله صبوری – دانایی- از خود گذشتگی – عشق و......
قدیمی ها برای دختراشون این مثال رو می زدند که زندگی 7 خمره ست که آخریش عسله باید 6 خمره اولی که تلخی و شوری و ترشی وتندی و بی مزه گی ویخی رو بخوری تا بتونی به آخریش که خمره عسله برسی و آدمهای دانا و زیرک این رو فهمیدن ! اسیر احساسات غلط نمی شن ,گرفتار باورها ی آبدوغ خیاری نمی شن . می دونن زندگی خیال نیست .زندگی زندگی ست و پس انتخابش می کنن .خلقش می کنن و منتظر نمی مونن .
پس دخترم فارغ از احساسات و تصمیمات لحظه ای و زودگذرتصمیم بگیر !و هزینه های تصمیمت رو بپرداز !
اگر تصمیم به جدایی گرفتی که هیچ!
اما اگر انشالله تصمیم به زندگی در زیر یک سقف رو گرفتی . تردید و من و تویی و احساسا ت و عصبانیت و.....همه رو از خودت دور کن ! با همسرت یکی شو ! همراه و همدم و دوستش بشو, در تمام لحظات !
نقل قول:
ایا دعوا تا این اندازه 7 بار در 6 ماه اونم اول زندگی تو نامزدی خیلی غیر عادی نیست؟
دوره نامزدی بهترین موقع برای شناخت و اعتماد هست . باید کمی محتاط تر بود . نباید رو ها به هم باز بشه . در این دوران فوندانسیون ها و پایه های زندگی گذاشته می شه .اعتماد و احترام مهمترین و اساسی ترین پایه برای زندگی مشترک هست .باید در عین احترام و محبت و عشقی که میان زوجین برقرار می شه طرح ریزی ها و برنامه های آتی زندگی هم لحاظ بشه .
زوج هایی که بی تفاوت به این موضوع یا در عشق و عشق بازی غرق می شن و نشانه ها و هشدار ها رو نادیده می گیرن و همچنین زوج هایی که بر سر هر مسئله ی کوچک و پیش پا افتاده ای با هم درگیر می شن و قهرو رفتارهای کودکانه دارن و فقط چند متر فضای جلوی پاشون رو متر می کنن در مسیر سر گردون می شن. چون نقشه و هدف مشترک رو که باید باگسترش افق دید و مسائل آتی (گذر از مراحل زندگی – فرزندان -........)طراحی و برنامه ریزی کنن رو نادیده گرفتن .فقط طی مسیر می کنن . کجا ؟کی؟ چه طوری؟و......نا معلومه.
به جای مسائل کلی و اساسی و پایه ای حرف و حدیث های بی پایه و اساس و زودگذر
گاهی خسته می شن گاهی غر می زنن گاهی می برن و.......
آره جانم !باید اول شاخه ها تنومند باشه! باید زنده و سلامت باشه تا برگ روی اون سبز بشه
وقتی شاخه احترام می خشکه –وقتی شاخه ی اعتماد بریده میشه –وقتی شاخه ی ارتباط قطع میشه چطور برگ تفاهم و دوست داشتن سبز بشه؟؟؟؟؟!!!