انتظارات مالی خانواده همسرم از خانواده من

دوستای خوبم سلام، به نظرتون با خانواده همسرم که انتظار دارن پدر من دائما ما رو ساپورت مالی کنه چه جوری برخورد کنم تا متوجه اشتباهشون بشن؟ این انتظار اونا رو رفتار شوهرم هم تأثیر گذاشته و با اینکه دلش میخواد از همه بینیاز و مستقل باشیم گاهی اوقات حرفایی میزنه که من و نسبت به خودش نا امید میکنه.مثلا یه بار بهم گفت (البته به صورت شوخی):ایشالا آتیش بیفته تو مال بابات که به دخترش کمک نمیکنه تا یه ماشین بخره! یا اینکه میگه بابات این همه مال و میخواد چیکار چرا به بچه هاش کمک نمیکنه؟ منم بهش میگم مگه ما محتاج بابای من هستیم؟ میگه یه قرونم از بابات نمیگیرم ولی برای خودش متاسفم که دخترش تو سختی زندگی کنه و اون عین خیالش نباشه.خلاصه هر چند وقت یکبار از این بحث ها بینمون پیش میاد.به نظرتون چی کار کنم؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

ما در حال حاضر توی خونه ای زندگی میکنیم که مال اوناست و از ما اجاره نمیگیرن(البته چون ما به خاطر کار شوهرم موقتا تو شهرستان زندگی میکنیم اجاره خونشون ماهی 200 تومن بیشتر نیست) ولی اگه درآمد شوهرم بره بالا قطعا میگیرن. و الان هم گاهی اوقات منت این اجاره خونه رو سرمون میذارن ولی از خانواده من انتظار کمک بلاعوض دارن! تازه شوهرم هم بعضی وقتا دلش میسوزه به مامانش میگه میخوام اجاره بهت بدم! در صورتی اگه بابای من کمکی بکنه عین خیالش نیست میگه بعدا بهش میدم کلا اعتقادشون اینه که خانواده دختر هم باید کمک کنن و حتی بیشتر. چند وقت پیش بابام 4 میلیون برای خونه ای که ثبت نام کردیم بهمون داد هر بار هم میان از شیر مرغ تا جون آدمیزاد برامون خرید میکنن. ولی اینا به چشم خودش و خانوادش نمیاد دلشون میخواد بابام یه پول قلمبه بده یا برام خونه بخره! بابام هم به فکرمون هست ولی الان ثروتش به صورت ملکه و پول نقد به اون صورت نداره،اونا میگن املاکش و بفروشه به شما بده ولی خودشون حتی اجاره ای که نمیگیرن رو به ما روا نمیبینن! مشکل اینه که وقتی شوهرم از این حرفا میزنه احساس میکنم مردی که من میخواستم بزرگترین ویژگیش مرد بودن و توانمندیه که با این حرفا شخصیتش تو ذهنم متزلزل میشه. اونا فکر میکنن بابای من خسیسه و حتی تو بعضی مشاجرات شوهرم بهم گفت که بابات دوست نداره و تو براش مهم نیستی، راستی مادرش اخلاقی داره که همش پیش شوهرم از بی پولی میناله و اگه شوهرم درخواستی ازش بکنه میگه خدا پدر و مادری که دارن و به بچشون نمیدن رو لعنت کنه!(که یه جورایی تیکه پرونی به منم هست)،در صورتی که آدمی که پول نداره نمیره برا دختر 10 سالش صندل 130 تومنی بگیره،در کل اونا فکر میکنن برای من دایه ی مهربانتر از مادر هستن و این افکارشون رو به شوهرم انتقال دادن،در ضمن یه فامیل دارن که یه خونه و ماشین به دخترش داده و همش اونو مثال میزنن، به نظرتون من با شوهرم چه برخوردی داشته باشم؟ وقتی این حرفا رو میزنه محبتم خیلی بهش کم میشه

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راستی بابای من خیلی آدم زرنگیه چون اینا رو شناخته میدونه که میخوان از زیر بار مسئولیت شونه خالی کنن به خاطر همین هر وقت بحث مالی پیش اومده گفته اونا نصفش رو بدن نصفش رو هم من میدم ولی اونا میگن تو برای دختر خودت خرج میکنی چه کار به ما داری، خلاصه بابای من با مامان اون بچرخ تا بچرخیم!

چه بی مزه. پدر شوهر دختر شوهر داده پسر که زن نداده.
واقعا چه خانواده هایی پیدا می شن. همسفر عزیز خانواده شوهر من هم مثل شمان چه بدتر ولی من انقدر توی گوش شوهرم خوندم که مرد و غرورش که دیگه تحت تاثیر حرف های خانوادش قرار نمی گیره و من جای شما بودم همون 4 تا خریدی هم که خانوادت برات می کنن رو نمی ذاشتم بکنن و در عوض روی شوهرم کار می کردم.
در جواب خانوادش هم می تونی بگی : شوهر من انقدر مناعت طبع داره و خودش مرده که غرورش اجازه نمی ده از غریبه ها کمک بگیره. شماها هم چون خانوادشین قبول کرده و ...
اصلا رو نده. چون پدر شما وظیفه ای نداره در قبال زندگی شما.

نازنین جون چه جوری به شوهرم بفهمونم که با این رفتارش عزت و غرورش زیر سوال میره؟ آخه اون مادرش رو خیلی قبول داره، خانوادش هم به این موضوع اعتقاد کامل دارن حتی وقتی حرف مال و اموال میشه میگن همه ثروت ما باید تقسیم بر 3 بشه یعنی به دخترشون هم اندازه دو تا پسراشون پول بدن،اگرچه مطمئنم دخترشون ازدواج کنه نظرشون عوض میشه!

اینجا مهم نقش شماست

یعنی ، هر چه خانواده ات کمک می دهند را نپذیری ، واضح نپذیری و به همسرت بگی دوست دارم روی پای خودمون بایستیم و دست و بالت که باز شد حتی خونه ای که توش میشینیم رو اجاره اش را به خانواده ات بدهی ، من دلم میخواد به شما تکیه کنم ، مرد زندگی من شمایی نه بابام یا بابای شما . دوست ندارم ضعیف و دست دراز شده به سمت دیگران به نظر بیایی چه این دیگران خانواده خودت باشند چه خانواده خودم .

شما با مهارت و درایت می توانی به همسرت بیاموزی که روی پای خودش باشه و متوقع از هیچکس نباشه و در مقابل محبتهای دیگران ( چه خانواده خودش ، چه خانواده شما ) سپاسگزار و قدر دران باشه .

هر وقت خانواده شما برایتان خرید می کنند جلوی روی همسرت در کمال ادب و احترام نپذیر و بگو پدر جان همسرم همه چیز تهیه می کنه ، و کمبودی نیست ، ممنون میشم دیگه این کار رو نکنید ، بگذار همسرت ببینه و بشنوه که این شمایید که اجازه نمی دهید کمک کنند ، همچنین از خانواده همسرتان هم هیچ توقعی نداشته و مطرح نسازید و در مقابل ساپورتهای آنان ، از آنها قدردانی کن که همسرت ببینه برای شما غرور و استقلال او و زندگیتون مهم است .

.

همسفر عزیز خیلی جدی با خانوادت حرف بزن و بگو که ازشون کمک نمی خوای و حتی در حد هل پوک هم برات هیچی نیارن.
اگر هم شوهرت حرفی زد بگو من دوست دارم تو مرد خانه باشی نه پدرم!
و در کل سعی کن خیلی بحث نکن. بزن بر طبل بیعاری!!!! بذار هر چی می خوان بگن. اصلا یکدفعه بگو پدر من خسیس یا نداره یا ... هر چی . مهم نیست. در هر صورت خانوادت هیچ وظیفه ای در قبال زندگی و شوهر تو ندارن. :72:

فرشته مهربون ممنون از راهنماییتون سعیم رو میکنم، راستی من خودم هم شاغلم، بعضی وقتا شوهرم حرفایی میزنه که خیلی عصبیم میکنه مثلا بهش میگم برو دندونات و درست کن میگه پول ندارم اگه تو داری بده! یا میگم فلان چیز و لازم دارم میگه چقدر خسیسی از پولات خرج کن، در صورتی که ما از اول قرار گذاشتیم من پولام و خرج نکنم و پس انداز کنم.ولی من مخفیانه برای اینکه شوهرم احساس کمبود نکنه چند بار از حسابم برداشت کردم و لوازم مورد نیازم و خریدم.تا اینکه دیشب از دستش به خاطر این موضوع (مسائل مالی) و به خاطر اینکه کارها رو پشت گوش میندازه ناراحت بودم و تو دعوا بهش گفتم که فلان چیزها رو از حساب خودم خرج کردم به من نگو خسیس،ولی گفت تو هر چی خرج میکنی بنویس و بعدا ازم بگیر، پولی که برا دندون گفته بود هم گفت قرضی ازت میخواستم. در ضمن انتظارات مالی که از خانوادم داره رو هم میگه قرض بدن بهشون میدم.

متاسفانه بدترین حرفی که ممکنه یک دختر بشنود اینه که ان دختر را به خاطر پول پدرش بخوان ...و من بارها این حرف را به طور مستقیم تجربه کردم و خیلی ناراحت شدم و حالا نسبت به این موضوع حساس شدم و ناخوداگاه واکنش نشون میدم و از اینکه ممکنه بعد از ازدواج هم مثل شما کسی چنین توقعی داشته باشه اذیتم می کنه...امیدوارم بتونی مشکلت را حل کنی :323: