با تمام دوست داشتن از من خواست بروم
سلام به تمام دوستان
من دانشجوی کارشناسی نرم افزار هستم
حدود یکسال با خانمی که قبلا 2 ماه ازواج کرده و حالا طلاق گرفته در دانشگاه آشنا شدم و نسبت به تمام مسائل این خانم اطمینان دارم.
خانواده و تربیت ایشان خوب و کامل است اما بهتر اینکه بگویم اصلا نسبت به ازدواج قبلی ایشان تردید نکنید.
مساله اینجاست که هر دو خانواده هایمان را باخبر از علاقه نسبت به خود کردیم اما ایشان مسئله ای دارد که بعد طلاقشان ونیز فوت پدر مرحومشان؛ قادر به اعتماد و علاقه نسبت به جنس مخالف نیستند
بسیار در طی این 1سال با هم صحبت کردیم و از علایق هم و شرایط مختلف حتی برخی مسایل جنسی و ذکر این نکته که از ابتدا برای زندگی نه دوستی دختر و پسر باهم بودیم
من شغل خوب و تخصص دارم،از لحاظ عاطفی و علاقه کم نگذاشتم. بارها از اعتماد و علاقه من خواستند و این را کاملا دریافتند.
من خودم هستم و در مقابلشان عوض نمیشوم و واقف هستم که عشق برای بعد ازدواج و شناخت برای قبل آن، با اینکه ایشان دوستم دارند اما امشب خواستند که من بروم و خود را برای اینکه نمیتوانند اعتماد کنند دیوانه خواندند.گفت که من برای خودم همه چیز بخرم دلم نمخواهد برای تو چیزی بخرم،من چند بار برایشان چیزهای زیبا و خوب خریده ام.البته ایشان خودخواه هستند.
کمکم کنید
RE: با تمام دوست داشتن از من خواست بروم
سلام دوست عزيز با توضيحاتي كه شما فرموديد كسي نميتواند به طور دقيق به شما پاسخ بدهد لازم است
كه شما توضيحات بهتري را ارائه دهيد
RE: با تمام دوست داشتن از من خواست بروم
توضیح این مطلب چند سئوال است:
1- ایشان اعتماد نمیکنند، من چطور اعتماد ایشان را جلب کنم؟
2- آیا می توان هر دو پیش روانکاو برویم و اگر نخواست چه کنم؟
3- با این اوصاف من در این جدایی بمانم یا دوباره بعد از مدتی تماس بگیرم؟
RE: با تمام دوست داشتن از من خواست بروم
علت طلاق ایشون چی بوده که نمی تونه اعتماد کنه؟ به هر حال برای جلب اعتماد ایشون با توجه به تجربه ی قبلیشون کارتون سخت است. نحوه ی ازدواج قبلی و علت جدایی در این قضیه مهم است.
RE: با تمام دوست داشتن از من خواست بروم
jjoo عزیز
ایشون بهر حال از رابطه قبلی آسیب دیده اند و طبیعی هست تا مدتی تاثیر این زخم بر قلبشون باقی هست . بنظر من شما لام نیست کار خاصی انجام دهید اگر با صداقت و با رفتارهای معمولی جلو بروید (البته پس از گذشت مدت زمان کافی) اعتماد او را بدست خواهید آورد.
یه نکته عرض کنم ، برای بدست اوردن اعتماد ایشون کارهای غیر واقعی که خودتون بهش اعتقادی ندارید انجام ندید.
سعی کنید ایشون را ترغیب کنید که نزد یه مشاور بروند و با کمک او به حالت عادی برگردند.
RE: با تمام دوست داشتن از من خواست بروم
سلام
ایشون سه سال از جدایشون می گزره و من همین طور که BABY عزیز گفتن جز صداقت و فلحال دعوت به مشاوره و راهنمایی های که در کتاب های روانشانسی و سایت ها مثل خواندم کار خاصی نکردم
من نگران این شرایط هستم که اعتماد و علاقه شون هم جلب نشه.
ایشون گفت که همسر قبلی هم از این حرفهای امید بخش من می زده، اما بعد از مدتی آزار و اذیت و وادار کردن به طلاق ایشان، جدا شده.
من راه حلی برای آرامش ایشون میخوام
RE: با تمام دوست داشتن از من خواست بروم
نقل قول:
من نگران این شرایط هستم که اعتماد و علاقه شون هم جلب نشه.
سلام
شما قبل از اینکه دنبال متقاعد کردن ایشون باشید باید دنبال شناخت باشید . ایشون نشانه های زیادی از یک شخصیت نا متعادل داره و ازدواج در این شرایط با ایشون کار خطرناکی هست .
شما پیش مشاور برو خودت هم شخصیت ایشون رو کامل و همه جانبه بسنج و بعد دنبال متقاعد کردن و بله گرفتن باش .
RE: با تمام دوست داشتن از من خواست بروم
با سلام خدمت شما
باتوجه به اینکه ایشون یه ضربه عشقی خوردند و الان در شرایط روحی مناسبی نیستند که اعتماد کنند شما در ازدواج با ایشون خیلی اصرار نکنید چون ممکن هست عواقبی داشته باشه که بعدا خودتون رو سرزنش کنید . شما می خواهید ایشون به آرامش برسند تا باهاشون ازدواج کنید تا الان هم که به قول خودتون هر کاری براشون کردید حتی هدیه خوب هم خریدید ولی نتوانستید اعتماد ایشون رو جلب کنید پس به نظر من خیلی اصرار نکنید بگذارید ایشون هم در تصمیم ازدواج با شما شریک باشند نه اینکه یک طرفه باشه فقط از طرف شما اصرار باشه ایشون هم مایل به ازدواج نباشند .