24 ساله هستم
حدودا 2 سال است که به دختری که نسبت فامیلی داریم علاقمند شدم و با او مطرح کردم به دلیل اینکه ان موقع شرایطش را نداشتم موضوع را با خودش مطرح کردم ایشان بعد از مدتی به من جواب مثبت داد و قرار گداشتیم فعلا مو ضوع بین خودمان باشد اما در این مدت 2 سال با اینکه می گفت به من علاقمند است اما رابطه ای یکطرفه داشتیم یعنی ایشان زیاد ابراز نمی کرد و می گفت این موضوع به دلیل این است که هنوز هیچ چیز قطعیت ندارد و من هم این رفتار را منطقی میدانستم بعد از 2 سال با مادرش مطرح کرد و با مخالفت مادرش مواجه شدیم که برای این مخالفت هیچ دلیل منطقی نداشت و فقط میگفت دید خوبی نسبت به ازدواج فامیلی ندارد
حالا با اینکه ما به هم علاقمندیم از یک طرف مادرش مخالفت میکند و از یک طرف خودش می گوید من هنوز با و جود علاقه زیادم به تو و اینکه کاملا قبولت دارم اما نمی توانم تصمیم بگیرم که با قاطعیت حرفم را به مادرم بزنم
و دلیل این دودلی را مشکلی عنوان می کند که با خودش دارد و می گوید این موضوع اصلا ربطی به تو یا مادرم ندارد
این نکته را هم بگویم که من تا حداقل 2 سال دیگر شرایط اینکه بخواهم مستقل شوم ندارم
اما از نظر اینده کاری نگرانی زیادی هم ندارم و در ضمن به خاطر علاقه ای که داشتم زود این موضوع را مطرح کردم
حالا نمیدانم چطور باید برخورد کنم
از یک طرف ایشان میگوید به من علاقمند است از یک طرف نمی تواند تصمیم بگیرد
ایا 2 سال برای تصمیم گیری کافی نیست؟
ایا عاقلانه است که همین طور بدون اینکه تکلیف خودش را روشن کند ادامه بدهیم؟