خونه ی ما

[/color][/font][font=Times New Roman]اینی که مینویسم فقط یه درد دله همین:
[color=#000000][align=justify]طبق معمول هر شب
این آشیونه کوره
سرتا سر روزنامه
خطوط بی سروده

طبق معمول هر شب
میون این همه لال
صدای ته گرفته
غنیمت توی فال

طبق معمول هر شب
این سفره های تک خور
بهونه های شادی
گرفته از سر جور

طبق معمول هر شب
درها همیشه بستس
کنار هم نشستن
یه آرزوی خستس

طبق معمول هر شب
سنگینیه نگاه ها
لبخند خشک و مونده
زنجیر دست و پاها

طبق معمول هر شب
نماز صوت و تصویر
طواف جعبه شوم
کنار عذره تدبیر

طبق معمول هر شب
دونه به دونه خاموش
کور سوی روشنی ها
میره به کام شب نوش

طبق معمول هر شب
من و این دفتر تب
اخم صبور این دل
طبق معمول هر شب [/align]