ارتباط نوع نگاه به مطلوب و کسب آرامش در زندگی !
من و شما در هر حوزه ای از حوزه های مختلف زندگیمون مطلوبی داریم . در درس و تحصیل و شغل ، در خواسته های از پدر و مادر و همسر و فرزند ، در انتظارات از اقوام و آشنایان و دوستان و همکاران ، در عمل ها و عکس العمل ها شون و در رفتارها و همراهی هاشون در فراز و فرود و تلخ و شیرین و هنجار و ناهنجار زندگی ! این مطلوبها چی هستن که ما فکر می کنیم با بدست آوردن و رسیدن به اونها دیگه همه مشکلات زندگیمون حل شده است ؟
فکر می کنیم اگه در کنکور دانشگاه قبول بشیم دیگه به مطلوب رسیدیم و حال اونکه بعد از قبولی می بینیم که با رشته تحصیلیمون مشکل داریم یا بعد از اون برای اشتغال یا نه در نوع محل کار و همکاران و .. .
تصورمون از پدر و مادر و یا همسر و فرزند اینه که اونها ما رو درک نمی کنن یا ما رو برای خودمون نمی خوان و فقط برای خودشون و اغراض خودشون می خوان ، همینطور هستن اطرافیان و نزدیکان و دوستان و همکاران ! حال اون که از اونها نمی پرسیم حس اونها و حرف دلشون راجع به ما چیه ؟ که شاید دل به دل راه داشت !
بقول سعدی :
گله از فراق و یاران و جفای روزگاران
نه طریق توست سعدی ره خویش گیر و رستی
اعتقادم اینه که هر کسی باید حقیقتا راه و تکلیف خودش رو بشناسه و بر اساس اون عمل کنه و این موجب سعادتش خواهد شد . قرار نیست همه خودشون رو با ما و خواسته های ما هماهنگ کنند و در اون مسیر گام بنهند . لذا اگه مطلوب رو انجام تکلیف بر اساس شناخت صحیح و توسعه ی ظرفیتهای خودمون بنا نهادیم و بیشتر از دیگران از خودمون متوقع بودیم ( البته با حفظ اعتدال و به ورطه ی سرخوردگی نغلطیدن ) آرامش دور از دسترس نخواهد بود .
در این نوع نگاه من و شما به جای اینکه از پدر و مادر و همسر و فرزند و ... انتظار نمونه بودن داشته باشیم خودمون سعی می کنیم در حد وسعمون فرزند و همسر و والدین و همکار نمونه و ایده آلی باشیم . ما بخواهیم یا نخواهیم و به مبانی دینی و اخلاقی معتقد باشیم یا نه ، ریشه ی بسیاری از معضلاتمون در منیتها و تعصبات نفسانی و رذایل اخلاقی ماست که شاید از پایه های اون بتونیم جهل به تکالیف رو نام ببریم .
ارزشش رو داره که برای تنوع هم که شده یه مدتی با این نوع نگاه مطلوب هامون رو ترسیم کنیم شک نکنیم که با حلاوتش شاهد آرامش رو می تونیم در آغوش بکشیم و این خود یک مطلوب بزرگ است !
دوستان منو از نظرات خودشون بهره مند کنند
با تشکر