نمایش نسخه قابل چاپ
حدود یه سال پیش با پسری آشنا شدم 32 ساله و دو سال ازم بزرگتر. هر دو تحصیل کرده و معمولی. آقای خوب و با اخلاقیه ظاهرا ولی مدتیه که از من میخاد که برم خونش یا هم وقتی کسی خونه ما نیست اونو دعوت کنم خونم! من تا الان قبول نکردم و هر دفعه بهانه ای آووردم... ولی میخام بدونم منظور آقایانی که این پیشنهاد رو به دوستاشون میدن چیه؟
اصلا قصد ادامه آشنایی یا حتی ازدواج دارند یا خیر؟
ممنون میشم اگه کسی منو راهنمایی کنه که چه کار باید بکنم؟ ادامه بدم یا همینجا کات کنم؟
سلام
بنظرم اگه حتی 1 ثانیه هم در کات کردن رابطه ات تاخیر کنی ،اشتباه محض کرده ای.
نیت ایشون کاملا واضح و مبرهن هستش .
سلام
عزیزم ۱۰۰% کات کن
۳۲ سال سن کمی نیست یعنی این آقا کاملا شرایطه برای ازدواج رو دارن
نیتشون هم کاملا مشخص هست برای ازدواج نیست واگر نه باید تا الان اقدامی برای ازدواج میکردن
موفق باشید:72:
سلام خانومی ایشون اگه نیتش ازدواج با شما بود ، هیچ وقت این پیشنهاد رو به شما نمیداد ، ایشون دنباله خوشگذرونیه اونم تواین سن .اگه قبول کنی ، معنیش اینه که شدی یه ابزار واسه ی تفریح اون .
دوستان، مرسی از پاسختون. :72:
خودم هم همین حس رو دارم. ولی میخام مطمئن بشم که منظورش از "خونه" چیه! چون اصلا بهش نمیاد که بخاد تو فکر خلوت با دختری و رابطه س.... باشه! همش سرش توی کار و درس گرمه.
مشکل من اینه که نمیدونم چطوری باید اینو ازش بپرسم!
من اگه مطمئن بشم دیگه برای همیشه بیخیالش میشم.
سیمین خانوم ،منظورش از خونه مطمئن باشه ، همون چیزیه گه نمیشه اسمش رو اینجا اورد .
گوله سربزیر بودنش رو نخور . بری خونشون مطمئن باش ، آروم آروم ، کار به مسائل خصوصیه آنچنانی هم میرسه . چون میخواد باهات رابطه خصوصی داشته باشه بهت میگه بیا خونمون .نکنه دلت میخواد خودت رو بدبخت کنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ببین عزیزم خود شما هم در سن ۱۷ یا ۱۸ ساله نیستی که بگیم تجربه لازم رو نداری یعنی میتونید خیلی چیزا رو درک کنید به نظر شما اقأی که تمام شرایطه ازدواج رو داره به جایی این که اقدام به ازدواج کنه ولی از طرف مقابلش میخواد به منزلشون بری یا به منزلتون بیاد به نظر خودتون چه نیتی میتون داشته باشه؟؟ می‌خوام به به این سوال من جواب بدین
موفق باشین
خوب شاید آدمی که عاشق شده یا کسی رو دوست داره، عقلش معمولا درست کار نمیکنه! برای همین من خواستم این سوال رو جایی مطرح کنم که اشخاص بیطرف خودشون قضاوت کنند و پاسخ خودشونو بگن...
نمیدونم شاید هم ایراد از ساده لوحی خودمه که راحت بهش اعتماد میکنم!
احتمالا باید همین کار رو باهاش بکنم و خودم رو هم به یک روانپزشک معرفی کنم که چرا من اینجوری شدم!!!!!!
دوست عزيز سيمين جان :72:
اول از همه ورودت رو به سايت همدردي خوش امد مي گم . :328:
بعد از اون ازت مي خوام كه يه سري به تاپيكهاي مشابه بزني و از توصيه هاي دوستان استفاده كني .
ببين دوست عزيزم تو نه ساده لوحي نه كم سن و سالي . تو فقط داري چشمتو روي واقعيتها مي بندي و اونها رو انكار مي كني و مطمئن باش اين كار به ضررت تموم ميشه . پس سعي كن اگاهيتو افزايش بدي در درجه اول و در درجه دوم سعي كني مسائل رو همانطوري كه هست ببيني و مهارت تصميم گيري رو در خودت افزايش بدي براي اينكار ميتوني از مقاله هاي خوب و مفيد اين سايت بهره مند بشي .
اگه احساس مي كني سوالي داري يا موضوعي هست كه برات مبهمه حتما مطرح كن . حتما دوستان راهنماييت مي كنند .
موفق باشي .
سلام
مطمئن باش اگر بری خونش یا بیاد خونه شما هیچوقت باهات ازدواج نمیکنه و نسبت بهت بدبین هم میشه و اگر هم یه روز ازدواج کردید تا آخر عمر بهتون شک خواهد داشت . موفق باشید