اختلاف پدر دختر خانم و بی تفاوتی دختر برای ازدواج

با سلام به همه دوستان . خوشبختانه من امروز با این سایت بسیار مفید آشنا گشته و بر آن شدم که مشکل خودم رو با شما بزرگواران درمیون بذارم بلکه با مساعدت شما کورسو امیدی در دل حقیر ایجاد گردد .

حدود 1.5 سال پیش با خانمی از طریق یکی از دوستان آشنا شدم و که تا چند وقت پیش مشکل خاصی بین من و ایشون نبود . من از ابتدا تا حدودی خانواده رو در جریان این موضوع با سیاستی خاص قرار دادم! و تونستم مخالفت 100% اونا رو به رضایت کامل تغییر بدم . اما متاسفانه مشکلی که الان به وجود اومده مخالفت پدر اون هستش .

چند ماه پیش قرار شد که ایشون هم به خانواده این جریان رو در میون بذارن و بعد ار رضایت اونا به صورت رسمی مراسم خواستگاری انجام بشه . اما متاسفانه پدر وی از ابتدا به شدت مخالفت خودشون رو اعلام کردن (لازم به ذکره که مادرش همون ابتدای آشنایی فوت کردند ) و ظاهرا قصد کوتاه امدن رو ندارن ! تا جایی که الان جو خونشون کاملا متشنجه و ایشون رنج میبرن . یکی از بهانه های پدر دختر خانم اینه که باید حتما کارشناسی قبول بشن بعد تصمیم میگیرن که آیا ما با خونواده بریم خواستگاری یا نه!!!!
و من مطمئنم تنها هدف اینه که شاید زمان بگذره و دخترشون من و همه چیو فراموش کنه !
حداقل 1.5 سال دیگه طول میکشه که این اتفاق بیوفته و از اونجا که من از همه نظر آمادگی کامل رو برای ازدواج (مالی , اخلاقی و...) دارم و واقعا به شدت به هم دلبسته ایم واقعا زندگی سختی رو میگذرونم . اما مشکل دیگه که هست اینه که بعد از آخرین مشاجره که دختر خانم با پدر داشتن (ظاهرا خیلی شدید بوده) الان زیاد به ازدواج توجهی نداره و به قول خودش زده به در بیخیالی و بهش فکر نمیکنه شاید همه چی خودش درسته شه و باید صبر کرد تا اون موقع !!!! با زدن این حرف من خیلی دلسرد شدم و واقعا رنج می برم . (علاقه بین ما کاملا دو طرفه است و جالبه بگم ابتدا اون از من خواستگاری کرد!)
ممکنه این یک موضوع پیش پا افتاده ای باشه اما واقعا سخته ! ممنون میشم راهنمایی بفرمایید . در ضمن من 25 سالمه و ایشون 24 سال !

سلام دوست عزیز
چاره شما صبره و تنها راهی که در برابرتون هست صبوری پیشه کردن.
پدر دختر خانم مشخص نکردند بعد از قبولی ایشان در کارشناسی چه مانع دیگری وجود دارد؟ آیا با شخص شما هم مخالفتی دارند؟

با تشکر از نظر شما دوست گرامی باید عرض کنم خوشبختانه هرجند با من و خونوادم ملاقاتی نداشتند اما تا حدودی مشکلی ندارن اما به شدت پای حرفشون هستن

سلام

برادر عزیز به نظر من این شرایطی که گفتن (پدر دختر خانم) یه جورایی بهانه هستش

آیا شما رو وپدرتون یا خانوداتون رو تا حدودی می شناسن ؟ دختر خانم پدر بزرگ یا مادر بزرگ یا ریش سفیدی دارن که بشه با پادرمیونی اونها کاری کرد فقط چیزی که به نظرم می رسه باید با گفتگوی محترمانه دو طرف موضوع بینتون حل بشه مطمئنا اگه پدرشون از شما وخانوادتون مطمئن وخیالشون راحت شد دیگه کمتر می تونن بهانه بیارن فقط باید دلیل اصلی مخالفتشون رو بفهمید
ان شاءالله مشکلتون حل می شه

با تشکر از نظر شما باید عرض کنم خیر ایشون حتی حاظر نیستند که من و خونوادم رو بشناسن . میگن که اول کارشناسی قبول بشو بعد من تصمیم می گیرم که بیان خواستگاری ....!!!!!

سلام.منم با ثمين موافقم..پدرش داره بهونه مياره..ازكجا معلوم فردا بازهم يه بهونه ديگه نياره..فردا كارشناسي قبول بشه پدرش بگه دخترم داره درس ميخونه...از طريق يه ريش سفيد اقدام كني بهتره...اينجوري تكليف خودتم معلوم ميشه..حالا فردا كلي منتظر نشي پدر اونم نه بگه...سعي كنيد از طريق اون خانم بوسيله كسي كه تو فاميلشون پدرش ازش حساب ميبره اقدام كنيد...

با تشکر از نظر شما , من در این مورد با دختر خانم صحبت کردم و از قرار معلوم ایشون عمویی بزرگتر دارند که حرفشون برو داره ! اما خانم گفت که نه اگه موضوع به بیشتر از خونه درز کنه , پدرم بیشتر لج میکنه . خلاصه اینکه مرغ بابای ایشون فقط و فقط بک پا داره !!!!!!

update

آقاي محترم ضمن توجه به احساستون بايد بگم هر چه زودتر تكليفتون رو با اين خانم مشخص كنيد به نظرم اين رفتار خانواده ايشون هيچ توجيهي نداره و من تعجب مي كنم از اين رفتار چون هميشه اين خانوده ي دختر هستن كه مصرن تا تكليف رابطه مشخص بشه گويا در مورد شما بر عكسه
به هر حال خيلي صريح خواستتونو مطرح كنيد اگه ديدين دليل منطقي نمي يارن هر چه سريع تر رابطه رو قطع كنيد تا بيشتر از اين لطمه نبينيد
موفق باشين