شوهر م مرا نادیده می گیرد
سلام
من یک سال پیش ازدواج کردم (البته 6 سال با شوهرم دوست بودیم) -شوهرم در زمان کودکی پدرشو از دست داده و به همین دلیل علاقه بیش از حدی به خواهر کوچکتر و مادرش داره -طوری که ما باید حداقل هفته ای 2 بار به اونها سر بزنیم
من شاغل هستم و گاهی خیلی خسته می شم اما شوهرم اینو درک نمی کنه
من و شوهرم هردومون باهم هزینه ازدواجمون رو دادیم البته فقط خانواده شوهرم در جریان هستند ولی همیشه جوری رفتار میکنند که انگار تمام هزینه رو شوهرم داده ، البته در خیلی از موارد منو نادیده می گیرند، تمام برنامه هارو با شوهرم هماهنگ می کنند و شوهرم که همیشه تحت تاثیر برنامه ها و حرفهای اونها قرار می گیره، حتی اگه خودمون برنامه ریزی کرده باشیم حرف اونهارو اجرا میکنه، و منو بی ارزش میکنه (همیشه اونها اولویت اول رو دارن) چرا شوهرم حس مسئولیت نسبت به یک زندگی جدید رو نداره و نمی تونه مستقل عمل کنه؟؟ چرا خانواده اون همیشه میخواهند کنترل همه چیزو حتی مسائل زندگی مارو داشته باشند؟؟؟ و چرا منو بخصوص در مسائل مالی و تصمیم در مورد اوقات فراغت و بیکاریمونو دخالت نمی دهند ؟؟؟ و چرا شوهرم همیشه ترجیح میده هرجا می خواهیم بریم مادر و خواهرشم باهامون باشن؟؟؟
من باید چی کار کنم؟؟؟؟
RE: شوهر م مرا نادیده می گیرد
سلام
تو این 6 سال دوستی چطور از شدت علاقه ایشون به مادر و خواهر کوچیکش بی اطلاع موندی جای سوال داره !
ایشون دارن جای خالی پدر تو خونه رو پر میکنن و شما قبلا باید متوجه این مساله میشدید .
باهاش رک و بدون تعارف راجب این مساله و نادیده گرفتن حقوق خودتون حرف بزنید و بگید اذیت میشید .
7 سال باهم بودن کم نیست که نتونید مشکلات بین خودتون رو حل کنید . موفق باشید .
RE: شوهر م مرا نادیده می گیرد
سلام ayris
خوش آمدي به تالار همدردي:72:
تا اندازه اي حق بده به همسرت ،نبود پدر احساس مسئوليت اون رو نسبت به مادر و خواهرش دوچندان كرده و شما اصلا نبايد همسرتون رو با كسي ديگه مقايسه كنيد چون شرايط اون خاصه و از شما انتظار داريم اون رو بيشتر درك كنيد
البته شما هم ناحق نگفتيد توصيه مي كنم با نرمي و محبت با همسرتون صحبت كنيد و بهش بگيد كه ميدانم بعد از فوت پدر نسبت به مادر و خواهر احساس مسئوليت مي كني و من تورا درك مي كنم اما دوست دارم به من هم اهميت بيشتري بدهي و من را هم در تصميم گيريهايت به عنوان همسرت شريك بداني
:72:
RE: شوهر م مرا نادیده می گیرد
سلام ببین عزیزم باید شرایط شوهرت درک کنی بهش حق بده اول اینکه اون میخواد یه جوری به خواهر و مادرش که مردی بالای سرشون نیست نشون بده که با ازدواجش تغییری نکرده و همچنان پشیبان و حامی خانوادش هست و شما هم باید باهاش کنار بیای فکر کن اونا هم خواهر و مادر تو هستند و در مورد نظرها و عقاید همیشه وقتی یک بزرگتر ینظر میده کوچکترها برای احترام با نظرش موافقت میکنن پس دلیل اینکه شوهرت اینجور برخورد میکنه همین . اینقد سخت نگیر و سعی کن از زندگیت لذت ببری
RE: شوهر م مرا نادیده می گیرد
من فکر می کنم که شوهر شما می خواد تا اونها جای خالی پدر را درک نکنند. او آدم خیلی خوبیه:43: فقط نمی دونه که با توجه زیاد به اونها شما را اذیت می کنه. البته در این قضیه من حق را به شما می دهم. با نظر همون شادزی هم مخالفم که می گه سخت نگیر و زندگیتو بکن چون گاهی وقتها یه سری مسائل کوچولو باعث میشن تا آدم از رندگی لذت نبره.
اولا باید بدونی توجه کم شوهرت به معنی عدم علاقه ی او به تو نیست و ثانیا باید خیلی دوستانه به همون طریقی که اندیشه نوشته باهاش حرف بزنی.
یادت باشه خیلی دوستانه.
یه مرد هر چی هم مادر و خواهرش را دوست داشته باشه زنش را بیشتر می خواهد . شوهر شما هم همین طوری است فقط نمیداند که شما از توجه کمتر ناراحت میشید.
دوستانه باهاش حرف بزنید و نتیجه را دوباره در این جا بنویسید تا باز هم کمکت کنیم.
RE: شوهر م مرا نادیده می گیرد
با سلام، من خودم مرد هستم و الان حدود 15 سال هست که ازدواج کردم. من با نظر دوستان مخالف هستم. هر کس جایگاه خودش رو داره، هیچ وقت قرار نیست کسی نقش فرد غایب رو بازی کنه، اون وقت مجبور میشه که در نقشی که برای خودش وجود داره به خوبی ظاهر نشه. الان همسر شما مهمترین وظیفه اش همسر بودنه، چون مسئولیت زندگی جدیدی رو به گردن گرفته، اگه میخواسته که مسئولیت فرزند بودن یا برادر بودن رو در اولویت نگه داره نمی بایست که ازدواج می کرد.
چرا شما در مدت 6 سال متوجه این خصوصیت همسرتون نشدید؟ آیا فکر می کردید که بعد از ازدواج همه چیز فرق می کنه و همسرتون تغییر می کنه؟ یا همسرتون با حرفهایی که می زده اجازه نمی داده که شما به این قضیه پی ببرید؟
RE: شوهر م مرا نادیده می گیرد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط rastak
با سلام، من خودم مرد هستم و الان حدود 15 سال هست که ازدواج کردم. من با نظر دوستان مخالف هستم. هر کس جایگاه خودش رو داره، هیچ وقت قرار نیست کسی نقش فرد غایب رو بازی کنه، اون وقت مجبور میشه که در نقشی که برای خودش وجود داره به خوبی ظاهر نشه. الان همسر شما مهمترین وظیفه اش همسر بودنه، چون مسئولیت زندگی جدیدی رو به گردن گرفته، اگه میخواسته که مسئولیت فرزند بودن یا برادر بودن رو در اولویت نگه داره نمی بایست که ازدواج می کرد.
چرا شما در مدت 6 سال متوجه این خصوصیت همسرتون نشدید؟ آیا فکر می کردید که بعد از ازدواج همه چیز فرق می کنه و همسرتون تغییر می کنه؟ یا همسرتون با حرفهایی که می زده اجازه نمی داده که شما به این قضیه پی ببرید؟
سلام راستك عزيز
اين خوب شكي نيست كه زن و شوهر بعد از ازدواج بايد سعي كنند بيشترين توجه رو به همسر داشته باشند و وظايف همسري اولويت دارد به خانواده پدري!تا اينجاش حرفي نيست و من هم قبول دارم.
اما اينكه با اين شرايطي كه همسر ايشون داره آيا ميشود انتظار داشت كه بي تفاوت باشه؟
كدوم فردي مي تونه تو اين موقعيت باشه و بي تفاوت باشه؟
من با زياده رويش مخالفم يعني اينكه بيش از حد بره طرف خانواده پدريش اما تا اندازه اي لازمه و مطمئن باشيد هر كس تو اين موقعيت بود همين كارو ميكرد.
پس بهتره كه يه تعادلي برقرار بشه(با اولويت بيشتر وظايف همسري).ضمنا از ayris مي خواهيم خودشون هم اهميت بيشتري به خانواده شوهر بدن تا هم حساسيت اونها كمتر بشه هم شوهر شما وقتي اين رفتار و توجه شما رو به خونواده اش ببينه احساس مي كنه دركش مي كني و با اين كار دلگرمي اش به شما هم بيشتر ميشه.ضمنا آنچه كه در پست قبليم هم گفتم سعي كنيد انجامش بديد
موفق باشيد:72:
RE: شوهر م مرا نادیده می گیرد
کسی انتظار بی تفاوتی نداره. هر چیز حد و اندازه ای داره. در واقع این حرفها رو باید مادر و خواهر اون آقا بهشون بگن. وقتی یک طرف قضیه فراموش میشه، دیگران به جای لذت بردن از این قضیه باید حکم یک یادآور رو داشته باشن و حتی به روی پسرشون در خونه رو باز نکنن تا از آزرده شدن همسرش جلوگیری کنن.
نمیدونم جریان چیه که بیشتر ما آقایون بعد از ازدواج تازه یادمون می افته که پدر و مادری داشتیم و بهشون بد کردیم و حالا باید جبران کنیم. من واقعا متاسفم
RE: شوهر م مرا نادیده می گیرد
rastak عزيز
اگر سوال كننده خواهر يا مادر اون آقا بود خوب كار براي ما راحت تر بود و پيشنهاد شما قابل تامل بود اما مخاطب ما الان همسر اون آقاست و ما بايد راهي جلوي پاي ايشون بگذاريم.
خيلي ها بعد از ازدواج پدر و مادر رو فراموش مي كنند و خيليها توجه زيادي مي كنند كه در هر 2صورت اشتباست و آسيبهايي به همراه دارد.
RE: شوهر م مرا نادیده می گیرد
سلام ایریس عزیز
دوست خوبم میدونم چرا ناراحتی چون احساس مالکیت رو همسرت داری و دوست داری تمام محبت و توجه همسرت برای خودت باشه
ولی اگه مادر شوهرت با شما مهربان هست ناراحت چی هستی از چی نگرانی یا برای چی دوست نداری بری حتما یه دلیلی داره که زیاد دوست نداری اونجا بری
اگه دوست داشتی بیشتر از خودت و خانواده شوهرت بگو
خدا یارت