* دلم ميخواست اين دختر همسفرم باشه ولي تفاوت ها مانع بزرگيه.
با سلام و خسته نباشيد خدمت دوستان گرامي
پسري هستم 29 ساله، خيلي اجتماعي و خونگرم با تحصيلات فوق ليسانس صنايع . دو سال پيش با خانمي 27 ساله در يك موسسه فرهنگي هنري آشنا شدم كه تا سال گذشته روابطمون در حد تبادل نظر بود و خيلي خيلي معدود. تا اينكه روزي به من گفت كه من خيلي خوش صحبت هستم و صحبت كردن با من بهش آرامش عجيبي ميده و مي خواد با هم ارتباط داشته باشيم.
راستش من تا اون موقع به هيچ عنوان قصد ازدواج با دخترهايي كه ملاقات كرده بودم رو نداشتم چون برنامه ادامه تحصيل در آمريكا رو داشتم همونطور كه 90% هم دانشگاهيانم و هم كلاسيانم الان مشغول تحصيل و زندگي در آمريكا يا كانادا هستن. ولي ديدم اين خانم خيلي صادقانه احساسش رو با من در ميون گذاشته، دختر باشخصيتيه و صد البته خوش سيماست و من بهش علاقه مند شدم ضمن اينكه ديدم واقعا ارزشش رو داره همسفر و همراه من باشه براي همين خواستم بيشتر راجع بهش بدونم. براي همين در طول 3-4 ماه چند جلسه اي رو به قصد شناخت همديگه ترتيب دادم. به دليل مشغله كاري ماهي 1 يا 2 بار فرصت ديدار نداشتيم. و من متوجه شدم تفاوت هاي زيادي با هم داريم. مثلا اينكه اون دختر درونگراييه و من برونگرا بطوريكه وقتي من صحبتي رو پيش مي آوردم اون قفل ميشد و به فكر فرو مي رفت. من براحتي افكار و احساسم رو بيان مي كردم ولي اون هميشه در سكوت. من علاقه به محيط هاي پر شور و تكاپو داشتم و اون به محيط آرم. بمن ميگفت خيلي احساس تنهايي مي كنه و من سعي مي كردم از تنهايي درش بيارم. كم كم متوجه شدم فقط من هستم كه دارم خلاء هاي اونو پر مي كنم و رابطمون يكطرفست. اون هم البته متوجه شده بود كه تفاوتهامون مانع بزرگي برامون شده و ديگه بهتره ادامه نداديم. ضمن اينكه ميدونستيم جداييمون آزارمون ميده.من واقعا ناراحت شدم چون دلم ميخواست دست يه دختر گل كه همدمم باشه رو بگيرم با خودم ببرم. اون هم نارحت از اينكه نتونسته با من رابطه صميمي برقرار كنه. الان هر 2-3 ماه يكبار تماس ميگيره و ميگه دلش برام تنگه. و من فكر مي كنم راجع به احساسي كه داره مسوولم ولي نمي خوام تصميم سطحي بگيرم.
ضمنا من تا يكسال بيشتر ايران نيستم...
خيلي ممنون ميشم از راهنماييهاي سازندتون، اينكه اينقدر صادقانه نظراتتون رو بيان مي كنين و تاثير گذار هستين واقعا برام قابل تحسينه و ارزشمند.
اگر كه جزئيات بيشتري نياز هست دريغ نكنين.
RE: دلم ميخواست اين دختر همسفرم باشه ولي تفاوت ها مانع بزرگيه.
سلام
به تالار همدردی خوش اومدین
ببینید اگر فکر می کنید که روحیاتتون به هم نمیخوره و نمیتونید با این روحیه ایشون کنار بیاید و به عنوان همسر انتخابش کنید بهتره هرچه سریعتر این ارتباط رو قطع کنید و بیشتر از این وابستگی برای اون خانم ایجاد نکنید چرا که در این صورت در حقش ظلم کردید . اونوقت شما میری آمریکا و ایشون میمونه و یک ضربه احساسی شدیدتر .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasharino
و من فكر مي كنم راجع به احساسي كه داره مسوولم ولي نمي خوام تصميم سطحي بگيرم.
شما هردو به یک اندازه در ایجاد این ارتباط مقصر هستید و بی خود احساس گناه مضاعف نکنید . ایشون خودشون هم خواهان ارتباط بودند . اما از این لحظه به بعد که شما ایشون رو برای ازدواج مناسب نمیبینی با ادامه ارتباط و ایجاد وابستگی بیشتر بله در حقش ظلم خواهید کرد.
RE: دلم ميخواست اين دختر همسفرم باشه ولي تفاوت ها مانع بزرگيه.
لطفا هيچ وقت از روي ترحم و دلسوزي به كسي لطف نكنيد و باهاش ازدواج نكنيد!!
ازدواج از روي حس مسئوليت و ترحم و ...دوامي نخواهد داشت...خط تلفن رو عوض كنيد و دوز سنگدلي رو بالا ببريد...جنگ اول به ز صلح آخر
RE: دلم ميخواست اين دختر همسفرم باشه ولي تفاوت ها مانع بزرگيه.
سلام دوست عزیز
منم با دوستان موافقم
به نظرم اگر می بینید که کاملا با هم متفاوت هستید ادامه ندهید چون روزی می رسه که شما دوست داری بری مهمونی و مسافرت و ایشان دوست داره در خونه بمونه و کتاب بخونه و این شروع تمام دعواهاست
موفق باشی و اینکه امیدوار باش مطمئنا اون کسی که باید بیاد و همراه تو باشد در زمان مناسبش خودش میاد.:72:
RE: دلم ميخواست اين دختر همسفرم باشه ولي تفاوت ها مانع بزرگيه.
با سلام
دوست عزیز به تالار همدردی خوش آمدید.:72:
به مسائلی که گفتید می توانید این مسئله را هم اضافه کنید، که در صورت مهاجرت شما به کشور دیگر، مسائل تنهایی این خانم ممکن است تشدید شود.
همانطور که بیان کردید تا اینجا هم تفاوتهای زیادی بین شما هست که منجر می شود که هیچ کدام نسبت به زندگی مشترک احساس خوبی در آینده پیدا نکنید.
اگر صرفا از روی ترحم تردید دارید، باید بی خیال این ازدواج بشوید. اگر مردد هستید که ممکن است معیارهای مناسبی هم داشته باشد که شما آنها را ندیده اید یا اینکه از کنارشان رد شده اید، می توانید با یک مشاور خانواده حضوری به بررسی آنها بپردازید.
به هر حال اگر قولی در مورد ازدواج ندادید و او هم طی چند ماه گذشته این را متوجه شده و تقریبا کنار آمده توصیه نمی شود که دوباره این مسئله را به جریان بیندازید. اما اگر هر دو شما پیگیر این قضیه هستید می توانید زیر نظر مشاور همه معیارها را منطقی دوباره ارزیابی کنید.