از خواستگارم بپرسم يا نه؟
سلام ، دختري سي و يك ساله و تحصيلكرده هستم و تو چند سال اخير روي ازدواج خيلي مطالعه كردم و وقتي فكر كردم كه از همه نظر آمادگي ازدواج دارم تصميم به اين كار گرفتم. يك و ماه نيم قبل آقايي را كه خيلي از معيارهاي من را براي ازدواج داشت ( در خيلي از موارد مشابه بوديم) بهم معرفي كردن، همديگرو ديديم و از هم خوشمان آمد و طبق خواسته ايشان قرار شد يه مدت با هم در ارتباط باشيم تا بيشتر از هم شناخت پيدا كنيم. خواستگارم دو هفته اول براي ديدن و تلفني حرف زدن با من خيلي مشتاق بودن اما كم كم رابطمون كم شد و تا من زنگ نمي زدم ايشان تماس نمي گرفتن و كاملاً از طرز حرف زدنشون معلوم بود كه سرد شدن و بهانشون هم كار زياد و نداشتن وقت آزاد بود. يك هفته اخير باهم تماس نداشتيم.
هرچي فكر مي كنم نمي فهمم چرا مايل با ادامه اين رابطه نيستن چون انقدر ارتباطمون كم بوده كه شناختي از هم پيدا نكرديم ولي حتماً براي نخواستن من دليلي دارن.
از آنجاييكه بين تمام خواستگارام اين آقا از همه مناسبترن و دقيقا همان كسي هستن كه من براي ازدواج مي خوام، (ايشان هم اين نظر رو داشتن و به صراحت گفتن) به نظر شما من اين رابطه را تمام شده تلقي كنم يا باهاشون تماس بگيرم و ازشون دليل را بپرسم؟
RE: از خواستگارم بپرسم يا نه؟
با سن و سال شما و مطالعاتت من جای شاگردتم.در مقام درس پس دادن بخوام نظرمو بگم،شما هیچ تماسی باهاش
نگیر تا خودش تصمیم بگیره و از ارتباط بدون نظارت خانواده پرهیز کن.
RE: از خواستگارم بپرسم يا نه؟
سلام فرناز عزیز
به نظر من شما دو نفر در سنی هستید که می تونید منطقی برخورد کنید و برخوردهای احساسی نداشته باشید.
اگر امکانش هست یک بار دیگه باهاش صحبت کن و در این صحبت تکلیفت را مشخص کن و بهش بگو که اگر مایل نیست نیازی به پیچوندن نیست و بهتره که بگه تا تو بتونی در مورد سایر خواستگارهایت فکر کنی و تصمیم بگیری.
و اگر امکانش نیست دیگه تماس نگیر تا خودش تماس بگیره
موفق باشی:72:
RE: از خواستگارم بپرسم يا نه؟
سلام دوست گرامی:
جواب سوال شما به نظر من کاملا به شخصیت خود شما بر می گرده..اگر من باشم با فرهنگ خودم و خانواده ام تماسی نمی گرفتم ولی برخی دوستان رو دیدم که براشون سخت نیست و می پرسند و البته دانست این موضوع حق شماست چون ایشان مدتی با شما با وعده ازدواج رابطه داشتند و حتم خانواده شما در جریان هستند.بهتره یکی از اعضا خانواده شما مثلا پدرتون موضوع رو دنبال کند و دلیل رو متوجه بشن..ولی اگر خودتون تمایلی ندارید و فکر می کنید غرورتون جریحه دار میشه به نظر من بهترین حالت اینه که فکر کنید ایشون لیاقت شما رو نداشته و به هر علتی خواهان نبوده که ممکنه علت هاش در خودش باشه و الزاما این برخورد ایشان دلیل این نیست که در شما موردی اونو سرد کرده..به خودتون اعتماد کنید..غرورتون حفظ کنید ...اصلا برداشت منفی نکنید فقط به این فکر کنید که قسمت نبوده....و هرچی خواست خداست همون میشه..به نظر میاد به هر دلیلی که بوده با تجه به بهانه ایشان مبنی بر نبود وقت آزاد و .ایشان تمایلی به ادامه نداشته اند..هرچند امیدوارم این طور نباشه و شما بتونید با کسی که تا حدی ازش برداشت مثبت دارید ادمه سخن بدید ولی با توجه به فرهنگ ما من اگر جای شما بودم کاملا مثبت در مورد خودم فکر می کردم وموضوع رو به دست زمان می سپردم دوست من........
برات ارزوی موفقیت دارم....:72:
RE: از خواستگارم بپرسم يا نه؟
به قول سارا بانو منفی فکر نکن
در واقع هیچ پیش داوری نداشته باش . شأن و شخصیتت رو هم حفظ کن و تماس نگیر ، از تمرکز بر ایشون و انتظار هم بپرهیز ، اعتماد به نفست رو از دست نده و این باعث نشه احساس طرد شدگی پیدا کنی ، بلکه با اعتماد و عزت نفس قوی و به دور از تمرکز روی ایشون و انتظار به کیس های دیگه اجازه مطرح شدن بده . ( از آبیاری احساساتت با تمرکز بر سنخیتهای بین شما و ایشون بپرهیز ، هنوز شناخت شما کامل نیست اونم در عمل و رفتاره به نظر میاد سنخیتها را فقط در گفتارها و بیان ایده ها دیده ای ، اگر اینطوره شما هنوز در عمل رفتارها رو ندیدی و نشناختی همین خود یه فرصتیه برای شناخت بیشتر ، پس خویشتن داری کن )
موفق باشی
RE: از خواستگارم بپرسم يا نه؟
از كمك و راهنمايي همتون ممنونم:72:
RE: از خواستگارم بپرسم يا نه؟
سلام فرناز جان
اعتماد به نفستو از دست نده اگه فکر می کنی اینجوری راحتی که باهاش حرف بزنی ودلیلشو ازش بپرسی زنگ بزن( نه به خاطر احوال پرسی) واضح در مورد موضوع باهاش حرف بزن بگو که می خوای تکلیفت روشن بشه از حرفاش می تونی متوجه بشی بلاخره شما که 31 سالتونه ایشون هم کوچیک نیستن باید بخوای راحت حرفشو بزنه سعی کن تو حرفات زیادوابستگیتو نشون ندی پر رو می شه بلاخره یا نظر خودشون تغییر کرده یا خانوادش مخالقت کردن (که احتمالش زیاده ) در هر صورت اگه موضوع به نظرت نشدنی بود بدون حتما حکمتی بوده اصلا ناراحت نشو شما در سنی نیستی وبه صلاحت نیست که بخوای منتظر این جور موارد بشینی تکلیفتو روشن کن
RE: از خواستگارم بپرسم يا نه؟
با سلام
گاهي پيش مي آيد، برداشت ما از يك موضوعي و پيدا كردن دليل براي آن موضوع درست از كار در نمي آيد.
اگر هنوز ارتباط داريد، بايد بدانيد كه بايد تعاملتون شناختي و بر اساس صراحت و شفافيت باشد.
يعني ازهر چه خوشتون مي آيد يا بدتون مي آيد بايد با هم صحبت كنيد. و معيارهاي خود را تطبيق دهيد و ارزيابي كنيد.
در اين مورد هم نياز هست شفاف سازي كنيد.
به هر حال قبل از ازدواج براي همين شناخت هست و اينكه بگوييد بله ياخير؟
پس شروع شناخت به معني جواب مثبت طرفين نيست.
اما طي مسير آشنايي بايد مرتب به هم بازخورد بدهيد كه چه چيزهايي را مي پسنديد و به چه نتايجي رسيده ايد.
RE: از خواستگارم بپرسم يا نه؟
دوست عزیز وقتی آقایون در اینگونه موارد تماس نمی گیرند، معمولا پاسخشان منفی است.
اینرا که چرا منفی است، زیاد دنبالش نباش چون خیلی مهم نیست. شما خودت باش و در جهت رسیدن به کمال همه جانبه در خودت فکر کن.
چه بسا ممکن بود این روند آشنایی ادامه پیدا می کرد و شما به این نتیجه می رسیدید که آن آقا برایتان مناسب نیست.
شما هم بنظرم فرض را بر خاتمه این خواستگاری بگذار و دیگر به او فکر نکن و به مطالعاتت و زندگی روزمره ات ادامه بده.
در ضمن در اینگونه موارد معمولا مردها دوست دارند که دختر مد نظرشان مغرور باشد و به زبان دیگر خودش را کوچک نکند. حتی اگر ازدواجی سر بگیرد و خانم خود را مصر نشان دهد، مطمئن باش از طرف آقا این امر بارها به رخش کشیده می شود.
RE: از خواستگارم بپرسم يا نه؟
به نظرم ایشون برخورد محترمانه ای داشتن که موضوع رو غیر مستقیم بهتون فهموندن،یعنی بدون اینکه اشکارا شمارو پس بزنن،کم کم با کم کردن رابطه خواستن متوجه بشین که جذب شما نشدن(حالا علتشو خدا میدونه)
ولی برام عجیبه که اکثرا در راهنمایی به شما دارن میگن ازخودش علتو نپرس!
به نظرم ما دخترا زیادی غرور داریم،حالا اگه به طرف زنگ بزنی و بخوای علت رفتارشو بپرسی نباید غرورت جریحه دار بشه؛من خودم چندین بار چوب این غرورمو خوردم و اخیرا تصمیم گرفتم از غرورم کم کنم،تا بتونم راحت تر با مسائل کناربیام.
یه جورایی این غرور باعث میشه با حقیقت ها مواجه نشی،یعنی اگه علت کار خواستگارتو ازش بپرسی وبپرسی چی شد که اینطوری شد،میتونی از برداشتی که اون ازت داشته،بهتر خودتو بشناسی واگه ایراد از خودت یا رفتار و برخوردت بوده که باعث زده شدن اون بشه،خودتو اصلاح کنی تا در موردهای بعدی سنجیده عمل کنی.
منظورم اصلا این نیست که ادم خودشو عوض کنه،بلکه اینه که بهتر خودمونو بشناسیم واز ایرادامون باخبر بشیم.
خودم یه جورایی همچین چیزی برام پیش اومد :163: ،یه خواستگاری بودکه در ظاهر از من شرایطم،خونوادم خوشش اومد وپسندید،ولی از برخورد اجتماعی من یه ایراد گرفته بود و به خانمی که رابطمون بود،علتشو گفته بود،من در ابتدا ناراحت شدم که چطور بعضیا وقتی باب دلشون در نمیاد از دختر ایراد میگیرن،ولی بعد با خودم گفتم شاید واقعا طرز برخورد من زیاد جالب و راحت نیست،که چون به نظرم انتقادشون صحیح بود تصمیم گرفتم خودمو اصلاح کنم،نه به خاطر اون شخص(چون ایشون دیگه رفته بودن)،بلکه کلا واسه ادامه زندگی.
:324:
در کل به نظرم باید ادم از موقعیتهای ارتباطی که براش پیش میاد درس بگیره، .یه مقدار انتقادپذیر باشه تا اخلاقمون به سمت بهبود بره(منظورم اصلا وفق دادن خودمون باطرف نیست،بلکه اصلاح خودمونه درصورتیکه انتقاد بجا باشه)