می گویید منو دوست داره ولی...
با سلام،
من قراره با یه خانوم که همکلاسی بنده بودن ازدواج کنم ما چند ماه هست که زیر نظر مشاور دانشگاه و مادر شون باهم صحبت می کنیم!!
من درمورد گزینش ایشون برای انتخاب خیلی وسواس به خرج دادم و ایشون رو پسندیدم و خیلی خدا رو شکر می کنم که مهر ایشون به دلم افتاد؛
ایشون چند هفته پیش از پایان نامه ارشدشون دفاع کردن و رفتن خونه!!!
تا قبل از دفاع همیشه دنبال بهانه ای بودن که باهم حرف بزیم و همو ببینیم ، اونجوری نبود که نخوام !!!! منم واقعا دوسش دارم و میدونم که گزینه مناسبی برای ازدواج با هر فردی است،
او میگه که دوسم داره بعضی موقعها از دلتنگی گریش میگیره ولی چند هفته ای هست که حس میکنم رفتاراش باهم عوض شده میگه خیلی دوسم داره ولی میگه من شرایط ازدواج باهش رو ندارم و نمی تونم خوشبختش کنم او میگه عشق یه روزی تموم میشه و نبود شرایط باعث نارضایتی و ... میشه!!!میگه من شرایط ازدواج باهش رو ندارم و برای اون شرط انتخاب همسر 80 درصد شرایطه و 20 درصد علاقه!!!
تازگیها همش با حرفها و رفتارهاش اذیتم میکنه هیچ وقت اگه ناراحتم کنه معذرت خواهی نمیکنه بعدش میگه خواستم امتحانت کنم !!!!
دلمو به درد میاره !!!
نمیدونم آیا این دوست داشتنش از روی دلسوزی و ترحمش به من هست یا از سر علاقه!!!
میگه هیچ وقت جلوی خانواده اش برای انتخاب من حرفی نمیزنه و خانواده اش تماما هر چی بگن همون!!!!!!!
میگه برای جواب بله خانواده ام حتما باید یه خونه به اسمش کنم و کار ثابت داشته باشم
بهش میگم خوب شناختت از من چی علاقه ات نسبت به من چی !!!
میگفت 6 ماه فوقش بعدش تموم میشه!!!
دلمو به درد میاره !!!!!!!!!!
نمیدونم چکار کنم تمام تلاشمو می کنم ولی من هنوز نرفتم خدمت!!!
وضعیت مالیم خوب نیست !!!
تازه قبول کردم برم شهر اونا زندگی کنم
هر چی بهش میگم میگه کو....
من که تلاشی نمیبینم بهتره رابطمون قطع بشه....
همش با گوشه کنایه هام دلمو به درد میاره!!!
میدونم همه چی علاقه نیست ولی اون فقط شرایط فعلیمو میبینه !!!
برای خواسته هاش اولتیماتم میده
کمکم کنید چکار کنم.......
راه حل...........
راه حل لطفا"""""
RE: می گویید منو دوست داره ولی...
سلام آقای مهندس
به نظر میاد صحبت های این خانم منطقی و قابل قبول باشه.
شما انتظار دارید یه دختر بدون هیچ و پوچ بره خونه شوهر؟ نباید به این فکر بکنه که خوب حالا ازدواج کردیم خرجیمون از کجا باید بیاد؟ کجا باید زندگی کنیم؟
شرایط مالی تا یه حدیش لازمه ولی زیاده رویش نه. اینطور که شما می گین این خانم در همون حد قابل قبولشو از شما می خواد. البته نمی دونم، شاید طرز بیانش مطابق میل شما نبوده.
این کاملاً درسته که بر اساس شرایط الانتون تصمیم گیری کنه و نه انتظارات آینده.
تنها راه حلی که به ذهنم می رسه اینه که یا شرایطتونو برای ازدواج مهیا کنید یا جوری باشه که با قطعیت بتونید بگید فلان تاریخ می تونید فلان شرایطو داشته باشید.
موفق باشید
RE: می گویید منو دوست داره ولی...
:72::72:سلام
دوست عزیز رفتار اون خانم فکر نمی کنم زیاد غیر طبیعی باشه .. جوونها اول آشنائیها کمتر به این موضوع اهمیت میدن اما وقتی که مسئله کم کم می خواد می خواد رسمیت پیدا کنه تازه به این فکر می افتن که که فعلا شرایط جلو آمدن رو ندارن که بهتره اول به این موضوع اهمیت بدن. حالا در مورد مسئله خودتون می تونین واضح در مورد شرایط فعلیتون باهاش صحبت کنین و اینکه حالا شما خدمتتون هم مونده بعدا بیان ویه کاری سرهم کنین وشرایط اولیه واسه زندگیتون سر هم کنین چقدر زمان می بره و آیا ایشون می تون صبر کنن و آیا خانوادشون هم بااین موضوع کنار میان یانه وراضی هستن . چون بلا خره ایشون هم طی این مدت مواردی را خواهند داشت وباید تکلیفشان روش شود وهم خودتان از این سردرگمی بیرون بیایید در هر صورت به صورت منطقی وعاقلانه به دور از احساس روی این موضوع تصمیم گیری کنید موفق باشید:72::72::72::72:
RE: می گویید منو دوست داره ولی...
سلام آقاي مهندس .
من هم يك جورايي حرف هاي آن خانم را قبول دارم اما نه زياد . چون فكر مي كنم علاقه و دوست داشتن دوطرفه باعث خوشبختي مي شه . خودم خواستگاري داشته ام كه استادبوده ، خونه و ماشين داشته ، حاضربوده كه بياد شهرما زندگي كنه ، حرفهاش هم منطقي بوده اما به خاطر سردبودنش من ازش خوشم نمياد اصلا عشق و علاقه اي از خودش نشون نمي ده ، شايد هم آن دختر واقعا مي خواهد امتحانت كنه ، ببينه چقدر روي حرفات مي موني ، چرا راحت باهاش حرف نمي زني ، نميگي از برخوردهاش ناراحت ميشي !اين موقعه ها بايد رك بود :305:
RE: می گویید منو دوست داره ولی...
mohandes سلام
مي دونم احساساتت درگير شده و نمي توني دست برداري از اون و همين يه معظله كه چرا قبل از اينكه مراحل رسمي طي نشده و مطمئن نيستي كه همسرته اينطوري احساساتت راه افتاده.
و البته خطر ناك از اين جهت كه منطقي جلو نري.
اون با كارهاش دارن نشون ميده كه از موضع احساس پا پس كشيده و اين خوبه(چون داره سعي مي كنه منطقي باشه)و شما هم سعي كنيد منطقي باشيد.الان وقته علاقه نيست دوست من
شما اين مرحله رو عاقلانه و به دور از احساس طي كن اونوقت بعد از عقد و ازدواج هر چي دلت مي خواد علاقه مند بشيد به هم.
الان كه دارم مي نويسم خودم هم چند وقتي درگير اين مسائل بودم.
دقت كن ...