+یه دخت رو دوست دارم اما...
با سلام.من یه دختری را دوست دارم ولی از نظر اعتقادی باهم اختلاف نظر داریم.مثلا اون دوست داره توی عروسی ارک باشه ولی من با این مثئله مخالفم،من سعی کردم که بهش بفهمونم که این کار از نظر شرعی مشکل داره ولی اون زیر بار حرفهام نمیرفت.هرچقدر تلاش کردم که بتونم به اون باور بروسنم که این کار درست نیست.تنها مثئله این نبود،حتی در مورد حجابم باهم تفاهم نداشتیم.من میگفتم که باید چادر بزاری و حجاب رو کاملا رعایت کنی ولی اون این کار رو نمیکرد.قبلا سعی میکردم که اینها رو بهش تلقین کنم اما وقتی دیدم فایده نداره تصمیم گرفتم رابطم رو باهاش قطع کنم تا خودش به مرور زمان به این باور برسه.من با این دلیل باهاش رابطه برقرار کردم که بتونیم باهم ازدواج کنیم.اما با این شرایط نمیتونیم با هم ازدواج کنیم و من معتغدم که زمانی میشه با یک دختر رابطه سالم بر قرار کرد که هر دو طرف هدف داشته باشند و اون هدف هم ازدواج.من دوستش دارم و نمیخوام تحت هیچ شرایطی از دستش بدم ولی با این شرایط نمیشه.حالا من همه چیز رو سپردم به خدا که درستش کنه که به اون باور برسه.و فعلا رابطه ما منتفی شده.و از خدا خواستم که عوضش کنه تا به همدیگه برسیم.ایا راهی که من انتخواب کردم یعنی قطع رابطه درسته یا باید از راه دیگری بهش بفهمونم.نمیخوم از دستش بدم.
RE: یه دخت رو دوست دارم اما...
سلام دوست عزیز: شما برای چی ایشون رو می خوای؟ غیر از اینه که هر کسی ایده آل هایی داره و بنا بر اون ایده آل شخص مورد نظرش رو انتخاب میکنه. اگر ایشون اون معیارهایی رو که شما می خوای نداره پس به خاطر چی هنوز می خوایش. آیا مسایلی چون زیبایی ، ابراز محبت از طرف اون، وابستگی احساسی و از این دست مسایل باعث میشن که نتونی تصمیم معقول بگیری؟ سعی کن با خودت روراست باشی. ببین چی میخوای و با چه کسی روبرو هستی. اختلافات این چنینی قرار نیست بعداً از بین بره. حتی بعد از ازدواج این اختلافات رنگ تازه و پررنگ تری به خود می گیرن. پس سعی کن عاقلانه در مورد ازدواج تصمیم بگیری. چون ازدواج یک عمرو تحت تأثیر خودش قرار میده نه یک روز و دو روز....
RE: یه دخت رو دوست دارم اما...
دوست گرامی درود بر شما؛بیایید باهم فرازی از آنچه شما گفتید را دوباره باهم ببینیم:
*من سعی کردم که بهش بفهمونم که این کار از نظر شرعی مشکل داره ولی اون زیر بار حرفهام نمیرفت.هرچقدر تلاش کردم که بتونم به اون باور بروسنم که این کار درست نیست.*
*. . . قبلا سعی میکردم که اینها رو بهش تلقین کنم اما وقتی دیدم فایده نداره تصمیم گرفتم . . . .*
*. . .من دوستش دارم و نمیخوام تحت هیچ شرایطی از دستش بدم ولی با این شرایط نمیشه.*
خوب؛از شما خواهشی دارم،خودتان دوباره به این سخنان توجه کنید!!این باورهای شما و دیدگاهتان به رابطه،جنس مخالف و ازدواج دیدگاهی خود برتربین است.
شما به طور پیش فرضانه و ذاتی می اندیشید که دختری را که دوست می دارید،باید چون عروسکی باشد در دستان شما؛درست کپی خودتان و با اخلاقی مثل خواهر یا مادرتان؛خوب جان من!این امکان ندارد.شما نخست باید برخی ویژگیهای خود را تغییر دهید و به قول معروف:*من را نیم من کنید*.باید در ذات و درون خود و از ته دل این مطلب را دریابید و به آن ایمان آورید که دارید وارد یک رابطه دوسویه می شوید و یا یک زندگی مشترک؛و لاجرم باید نظر،خواست و سخن طرف خود را بشنوید و در جاهایی که منطقی است بپذیرید.شما دوست ارجمندم با این رویه در هر رابطه یا آشنایی حتماً شکست میخورید.
دوباره دقت کنید به حرفهای خودتان . . . من تنها افعال شما را مجدداً می آورم:
*مخالف+ام،بفهمونم،سعی کردم،دوست دارم،تصمیم گرفتم،خواستم و . . .*خوب اینکه نمی شود دوست گلم!!؟باید در گام اول انعطاف،تحمل و پذیرش خود را بالا ببرید.و توصیه اکید دارم که از خانواده ای مانند خانواده خود و یا نزدیک به آن از نظر فرهنگی و دیگر ابعاد همسر برگزینید.راستی رفتن پیش یک مشاور مجرب را فراموش ننمایید؛؛؛بدرود.