زنم پولم بيشتر دوست دارد

نمي دانم چه بگويم تا الان حرف از شكايت زنان از مردان بود ولي اين بار من مي خواهم از اين سمت شكايت كنم
من 5 سال است در شهرستان با همسرم زندي مي كنم هميشه كر مي كردم كه آرامش و ايمان در ادامه زندگي حرف اول را مي زند من يك مهندس در يكي شركتهاي پتروشيمي هستم كه خانه سازماني دارم مي خواهم بگم دغدغه ما در زندگي فقط دوري از خانوادبود الان چند سال است كه مي بينم همسرم به هميشه مي گفت اگه عشق در زندگي باشد همه سختيهارو تحمل مي كنم به يكباره عوض شده يعني با بهانه هاي مختلف مثلا مريضي به شهرمون يعني تهران مي ره وپول مي گيره ومدتها منو تنها در شهر ميگذاره وحتي از حال من نيز جويا نميشه ولي وقتي پولش تموم ميشه چپ وراست زنگ مي زنه
مدت زيادي است اين كارو مي كنه الان يه بچه 2 ساله دارم
باهاش خيلي صحبت مي كنم وقتي مياد پيشم انقدر اذيتم مي كنه كه مجبور ميشم بفرستم پيش خانوادش
موندم چه كنم از يك طرف نمي تونم بااين وضعيت باهاش زندگي كنم و تصميم به طلاق دارم
از طرف ديگر به بچم فكر ميكنم
لطفا بگيدچهكار كنم

سلام ahad2008
به تالار همدردی خوش آمدید :72:

سوال داشتم

آشنایی شما و همسرتون آیا از طریق خواستگاری رسمی بوده یا دوستی؟؟

بخاطر کار شما باید از خانواده دور باشید؟؟آیا ایشان از ابتدا با موضوع دوری موافق بودند؟

به نظرت چه جذابیت هایی در خانواده ایشان هست که در زندگی زناشویی و در رابطه بین شما نیست و او را جذب طرف دیگری می کند؟

رابطه عاطفی و جنسی خوبی داشته اید؟(قبل از این مشکل)

بطور كاملا رسمي بدون آشنايي از قبل بود
محل كار من تا خانه اي كه بصورت سازماني است زياد دور نيست
علاقه او به خانواده زياد است
من موضوع دور شدن از خانواده را در روز خواستگاري اعلام كردم و او قبول كرد
جديدا از لحاظ عاطفي سردشده ايم

به نظرم زندگي براي همسرتون يكنواخت شده...بايد يه فكري بكنيد...يه تنوعي...مثلا عوض كردن خونه و يا خريد وسايل جديد عوض كردن دكوراسيون و...بايد يه جوي اين يكنواختي رو از بن ببريد...وقت بيشتري براش بذاريد...با هم براي خريد و گردش برين...سعي كنيد جذبش كنيد نه اينكه گارد بگيريد و بدتر فراريش بديد...

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ahad2008

وقتي مياد پيشم انقدر اذيتم مي كنه كه مجبور ميشم بفرستم پيش خانوادش

---

منظورتون از اذيت كردن چيه؟مثلا غر ميزنه؟اگه اره درباره چه موضوعاتي ...؟وقتي ميره تهران بچه رو هم ميبره ديگه نه؟

با سلام
آنچه گفتيد واكشن خانمتون به رخدادهاي زندگيتون هست. شما نياز به بررسي علل آن داريد.
خانمها ظرافتهاي احساسي ،‌نيازهاي عاطفي و تنوعات خاصي را نياز دارند. با توجه به شرايط كاري،‌محل سكونت و مسائل زندگي شما،‌ايشون كمبودهايش را به اشتباه با برقراري ارتباطش با پول و خانواده سعي در جبران دارد.

شما بايد نقش اكتيو و فعالي داشته باشيد مانند پيشنهادهاي بسيار مهم gh.sana البته من اصراري ندارم اين تغييرات همه سخت افزاري باشد و شما با خرج گزاف دكور و خانه و ... را عوض كنيد.
بيشتر روي بخش نرم افزاري تاكيد دارم.
- افزايش ساعات حضورتان و بازخوردهاي احساسي به او
- برنامه تفريح منظم حداقل هفته اي يكبار مانند مسافرت، پارك،‌تفريح ، سينما، پياده روي
- همراهي كردن او در مسافرت ها و رفتن خانه والدينش.(كمتر تنها بماند چون پيوند شما تضعيف مي شود.)
-خلاقيت در مهر ورزي ها. كادوهاي غير منتظره ، خبرهاي سورپرايز كننده، عشقهاي رمانتيك، پيدا كردن دوستان صميمي خانوادگي، تحمل شنيدن بيشتر حرفهاي ايشون، و .....

اينها همه راه حلهاي معطوف به ماهيت مشكل هست.
براي گرفتن برنامه اي منظم و راهكارهاي عملي بشتر نياز به جلسات مستمر حضوري با يك مشاور خانواده دارد. چون مشكل شما با انرژي كه مي گذاريد كاملا مي تواند قابل حل باشد. مواظب باشيد با فاجعه سازي و منفي بيني و بزرگ كردن مسائل آنها را غير قابل حل براي خودتون نكنيد.

من الان هيچ احساسي نسبت به او ندارم فكر كنم حدود 15 روز است كه با هم تماس نداريم
در مورد طلاق هيچ عكس العملي از خود وقتي تصميمم را بهش گفتم از خود نشان نداد
چه كنم ايا در تصميمم مصر باشم يا نمي دانم كمكم كنيد

می شه بفرمایید مشکل خود شما چیه که سرد شدید؟ چرا پیشنهاد طلاق دادید؟
گویا سرد شدن شما روی همسرتون تاثیر گذاشته ، به نظر میاد عامل شما هستید نه ایشون!

هيچ انگيزا هاي براي بهتر شدن زندگي از خود نشان نمي دهد حتي به پيشنهادهاي من براي بهتر شدن زندگي توجه نمي كند
اون از بيكاري در منزل عذاب ميكشه من بهش پيشنهاد ميدم كه باشگاهها يا آموزشگاههاي مختلف بره ولي اهميت نميده

ازشون پرسیدین دوست داره چه کاری بکنه؟ اگر زندگیتون چه تغییری بکنه راضی و خوشحال می شن؟